چهارشنبه, ۰۱ آبان ۱۳۹۲ ساعت ۰۰:۰۰
سخن از غدير است، واقعه اي به وسعت تاريخ، كه خود تاريخ ساز است، غدير خلاصه و عصاره تمام نبوت و حاصل و نتيجه چندين سال تلاش و مجاهدت نبي مكرم اسلام(ص) درانجام رسالت خطير و عظيم است.


غديرخم، واژه اي آشنا ولي مظلوم و غريب تاريخ، واقعه اي چسان زود فراموش شده و ناديده انگاشته شده غديرخم، مانند ده ها غدير ديگر است و مشابه آنها كه حاصل نزول بارش رحمت الهي است براي كام هاي تشنه در كوير تنهايي و هجرت. غدير خم ، برترين غديري است كه آب آن به زلالي و شفافيت آب حوض كوثر و زمزم است. افتخارغدير خم در ميزباني سال هاي سال از پنج درخت سرسبز دنيا ديده و كهنسال \"سَمُر\" است كه همواره در خاطراتي با آن ها در اشتراك است.
ولي اين بار غديرخم ميزبان پنج انسان وارسته و كامل است به تعداد همان درختان سمر كه همنشين و سنگ صبور ساليان دراز اوست. امروز غدير خم به خود مي بالد و نسبت به هم قطاران خويش فخر مي فروشد چرا كه ميهماناني بس گرانبها و ارزشمند دارد.امروز درختان سمر نيز طناز و با جنباندن شاخ و برگ شادمان و مسرورند. چرا كه در اين بيابان سكوت و برهوت، سايباني براي برترين مخلوقات آفرينش شده و سايه سارشان بسان چتري بر سر پنج تن آل عبا قرارگرفته است. راستي چه افتخار و سعادتي و حق دارند كه همنوا با بادهاي خشك كويري رقصان باشند. آري غديرخم از امروز پر آوازه مي شود شهره خاص و عام، قطعه اي از بهشت، بالاترين و برترين مكان، آن جايي كه ديگر پيامبران و اولياء نيز به خاطر بودن در چنين جايگاهي رشك برده و افسوس مي خورند. غدير، آخرين نقطه براي انسجام و اتحاد و با هم بودن حاجيان است و پس از اين جا هر كه به سويي روان خواهد شد. پس چه بهتر و مناسب كه اين مكان به عنوان نقطه وصل همگان در طول تاريخ اسلام تلقي گردد. و هر سال با گردآمدن همه طوايف و قبايل در اين مكان و يادآوري ثقل بيان ابلاغ رسالت نبي مكرم اسلام در آخرين سفر حج، آخرين كلام وحي كه از زبان مبارك حضرت ايشان بيان شده است با يادآوري هرساله به فراموشي سپرده نشود.

غديرخم، تنها يك توقفگاه نيست، توقفي است براي نشان حركتي درست و صحيح و بدون انحراف و زاويه. در اين توقفگاه ، همه بايد مهيا براي حركتي پرشتاب در مسيري سلامت و حق، حضور داشته باشند. چه آنانكه كه تند رفته اند و از رسول گرامي اسلام در اين راه (ص) پيش افتاده اند و چه آنهايي كه حركتي كُند داشته و از آن حضرت عقب مانده اند. همه بايد دوش به دوش پيامبر باشند. همه بايد يك صدا را كه برترين صوت تاريخ اسلام شده و ماناترين، رساترين و بليغ ترين پيام ها را در خويش جاي داده بايد بشنوند. در اين شنيدن و ابلاغ كمال رسالت نبايد با چندصدايي و در چند بار صورت گيرد. در ابلاغ نيز بايد وحدت باشد همچنانكه در اجتماع مردم نيز وحدت در عين كثرت صورت گرفته است. و طوايف و قبايل مختلف حجاج مكي، مدني، يمني، و... در اين اجتماع وحدت آفرين حضور پيدا نموده اند. چه اجتماع باشكوهي و چه جمع بي نظيري، يكصد و بيست هزار سر با چشماني منتظر و گوش هايي آماده شنيدن و ... در اين ميان، غير از آدميان نيز اين اجتماع و ابلاغ رسالت را به نظاره نشسته اند تا شايد فرداي تاريخ اگر آدميان دچار نسيان و فراموشي شوند، آنان گواهان صادقي خواهند بود و شهادتشان بر صدق اين واقعه در قيامت گواهي است توأم با تأكيد بر صحت و درستي اين پيام، امروز نه تنها درختان سمر به عنوان شاهدان زميني در اين جمع حاضرند، ميليون ها ستاره نيز از ميان آسمان شفاف و روشن كوير نظاره گر اين واقعه اند. خورشيد در رضايت از اين حادثه عظيم لبخندزنان با تشعشع انوار خويش مي نگرد.

آري جمعيت آماده استماع سخنان پيامبر خدا در آخرين سفر تاريخي است، بايد پيام الهي را گفت بيش از اين نبايد صبر و تعلل كرد. اگر گفته نشود زحمات پيامبر به هدر خواهد رفت و رسالت ايشان به اكمال نخواهد رسيد. ياران با وفا وخاص پيامبر(ص) كه تاريخ بر ايستادگي آنان بر پيمان و عهدي كه با آن حضرت بسته بودند به درستي گواهي مي دهد، همواره برگِرد شمع نبوت همچون پروانه حلقه زده و. مأمور مهياي جايگاه خطابه پيامبر شدند. عمار،ابوذر، سلمان، مقداد. امروز نه تنها پيامبر بلكه تاريخ و حتي غدير خم هم به حضور چنين اصحابي در اين جمع افتخار مي كند. سنگ ها، روانداز ها و كجاوه ها و ... در ميان درختان سمر و زير سايه آنها منبري به بلنداي قامت پيامبر برافراختند. اين منبر بايد طوري بر پا مي شد تا همگان و اين خيل جمعيت آن را به وضوح مي ديدند تا بدون واسطه، صدق و صحت ابلاغ حضرت را شخصاً شاهد باشند تا در آيند دچار شك و ترديد نشوند. همه چيز آماده شد تا ابلاغ وحي در آخرين خطابه رسمي ايشان در آخرين سفر در حجه الوداع، نه تنها به گوش جسم بلكه به جان و دل اجتماع كنندگان، رسانيده شود. پيامبراسلام (ص) بر بالاي منبر رفتند و حضرت علي (ع) را نيز به بالاي منبر فراخواند و ايشان در طرف راست آن حضرت ايستادند. آن حضرت، نخست به حمد و ثناي الهي پرداختند و بعد از آن فرمودند: بايد فرمان مهمي در باره علي بن ابيطالب (ع) را ابلاغ كنم، و اگراين پيام را نرسانم رسالت الهي را انجام نداده و نبوت من كامل نمي شود. ايشان سپس فرمودند خداوند به من چنين وحي نموده است: « يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ؛(1) ترجمه: اي پيغمبر! برسان و ابلاغ كن به مردم آنچه را كه از جانب پروردگارت به تو نازل شده است! و اگر نرساني، رسالت پروردگارت را نرسانده‏اي! و خداوند تو را از مردم حفظ مي‏كند، و خداوند كافران را هدايت نمي‏كند!»

پس از آن، فرمان موكد خداوند را در باره اعلام ولايت حضرت علي (ع) با صراحت هر چه تمامتر اعلام كردند و فرمودند: «جبرئيل سه مرتبه بر من نازل شد و از طرف خداوند مرا مأمور كرد كه در اين محل اجتماع بپا خيزم و بر هر سفيد و سياهي اعلام كنم كه علي بن ابي طالب برادرِ من و وصي من و جانشين من بر امتم و امام بعد از من است. نسبت او به من همانند نسبت هارون به موسي است جز اينكه پيامبري بعد از من نيست و او صاحب اختيار شما بعد از خدا و رسولش است»(2)

خداوند در اين مورد آيه اي از كتابش را بر من نازل كرده است كه فرمود: «إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاَةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَوهَ وَهُمْ رَاكِعُونَ؛(3) ترجمه: وليّ و سرپرست شما تنها خدا و رسول اوست و كساني كه ايمان آورده‏اند همانها كه نماز را برپا مي‏دارند و در حال ركوع زكات مي‏دهند.»

آري، اين چنين است شرح واقعه ي غدير خم، داستان راستان قطعه اي از بهشت.


1- قرآن كريم، سوره مائده، آيه 67.

2 - انصاري محمد باقر، گزارش لحظه به لحظه از واقعه غدير، ص24.

3 - قرآن كريم، سوره مائده، آيه 55.
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده