شهید ماشاءاله جدیدی

شهید ماشاءاله جدیدی

نام پدر: علی آقا
تاریخ تولد: 1329/7/10
تاریخ شهادت: 1368/6/7
محل شهادت: ...........
مشاغل: کارمند صنایع دفاع
محل تولد: سمنان - سمنان - سمنان
علت شهادت: ...........
محل دفن: نام گلزار:محلات(امامزاده اشرف) شهر:سمنان - سمنان
زندگی نامه

شهید ماشاالله جدیدی دهم مهر ۱۳۲۹ در سمنان متولد شد. تا کلاس سوم ابتدایی در مدرسه رودکی سمنان درس خواند و بعد از آن به همراه خانواده، به تهران هجرت کرد. او تا کلاس ششم ادامه تحصیل داد. سیزده ساله‌بود که برای کمک به خانواده، وارد کارخانه ریسمان‌ریسی سمنان شد. مدت شش سال در کارخانه کار کرد. بعد از معاف شدن از سربازی در صنایع دفاع مشغول به خدمت شد.

ماشاالله به ورزش علاقه‌مند بود و توانست با دوستانش تیم فوتبالی تاسیس کند.

بازیکنان تیم فوتبال کیان اسلام سمنان نقل می‌کنند: «بخاری گوشه اتاق هوا را ملایم کرده‌بود. گاه‌گاهی پرده تکانی می‌خورد و یک نفر به جمع اضافه می‌شد. هیچ کس نمی‌دانست برای چه چیزی آمده. از ترکیب جمعیت می‌شد حدس زد که موضوع فوتبال است.

ماشاالله یک بار دیگر زیر چشمی حاضرین را شمرد. هنوز عباس نیامده‌بود؛ عباس طالب‌بیدختی.

بالاخره عباس هم آمد. ماشاالله صلوات فرستاد. حدس‌ها به يقين تبدیل شد. تشکیل یک تیم فوتبال به نام کیان اسلام. سال‌ها تیم کیان اسلام بود و خاطرات ماشاالله.»

با شروع جنگ تحمیلی داوطلبانه به جبهه اعزام شد، اما سرنوشت این گونه بود که بعد از جنگ در هفتم شهریور ماه سال ۱۳۶۸ میدان تیر صنایع دفاع، در حین انجام کار با مین، به شهادت رسید و در گلزار شهدای امامزاده اشرف سمنان آرام گرفت.


خاطرات
سجاده‌ای در شکاف دیوار

صورتش را خشک کرد و از خانه آمد بیرون. به طرف ایستگاه حرکت کرد. چند قدمی نرفته‌بود که صدای اذان به گوشش رسید. او هم با موذن هم صدا شد.

پایان اذان به ایستگاه رسید. کارتن را از شکاف دیوار برداشت و نماز صبح را قامت بست. ایستگاه سرویس، آشنای صدای ماشاالله بود و کارتن لای شکاف دیوار، سجاده‌اش.

(به نقل از همکاران شهید)


تعاونی

دوک نخ‌ریسی مشهدی قربانعلی می‌چرخید. لب‌هایش که وسط سبیل‌های پر پشتش گم شده‌بود، بالا و پایین می‌شد. صحبت از یک شرکت تعاونی بود.

آقای رفیعی از روی سنگ بلند شد و گفت: «اغلب جاها تعاونی داره، خیلی هم خوبه.»

مشهدی قربانعلی گفت: «کار ماشاالله است. اگه ماشاالله پا جلو بذاره، شرکت تعاونی هم پا می‌گیره.»

ماشاالله ساکت بود و فقط گفت: «به امید خدا!» به یاری خدا، تلاش ماشاالله به بار نشست و تعاونی راه افتاد.

(به نقل از همسر شهید)


چندرسانه‌ای
طراحی و تولید: ایران سامانه