آذر ماه

زندگینامه شهید «علیرضا حیدری مقدم» به مناسبت سالروز شهادتش منتشر شد

مردی از تبار ایمان و عمل

او مردی مؤمن و خداجو بود که ایمان و باور عمیقش در کردار و گفتارش جلوه‌گر بود. همواره در صف نمازگزاران جماعت حاضر می‌شد و در آیین‌ها و سوگواره‌های مذهبی، به‌ویژه در عزاداری‌های ماه محرم، حضوری خالصانه و پرشور داشت. او از یاران صدیق آرمان‌های امام خمینی (ره) و پاسدار راستین ارزش‌های انقلاب اسلامی بود.

کودکِ شهید روح‌اله مرادخانی؛ روایت پرواز در اوج معصومیت

شهید «روح‌اله مرادخانی»، دانش‌آموز نه‌ساله‌ای از روستای کلک‌نقی بود که در ۲۶ آذرماه سال ۱۳۸۳ بر اثر انفجار مین به‌جا مانده از جنگ تحمیلی، در اوج کودکی و معصومیت به شهادت رسید. پیکر پاک این شهید کودک در جوار امامزاده پیرمحمد عابد (ع) آرام گرفته و یادش همواره نماد مظلومیت و ایثار نسل‌های پس از جنگ است.

زندگینامه شهید «رسول عبدلی»

ایمان به ولایت، جوهره زندگی رسول بود

شهید رسول پیرو ولایت و رهبری بود تا حدی که می‌گفت حاضرم جانم را فدای ولایت فقیه و رهبری نمایم.

شهادت در حین اقامه نماز همراه کودک دو ساله

شهید «فرمان کمری» از انقلابیونی بود که در اغلب تظاهرات دوره ستم شاهی پا به پای مردم حضور فعالی داشت. بودنش در بین مردم تأثیر به سزایی در شکل گیری گردهمایی‌ها و محافل شبانه داشت و همیشه در صف اول تظاهرات بود. وی سرانجام هجدهم آذر ماه ۱۳۶۰ همراه دختر دو ساله اش «زینب» که هنوز دو بهار از عمر نازنینش نگذشته بود و کنار پدر به نماز ایستاده بود، بر اثر حمله هوایی دشمن به منازل مسکونی مورد اصابت ترکش قرار گرفت و به دیدار معبود شتافت.

مسئول رساندن آذوقه به جبهه بود

شهید «فرج چتر سحر» بعد از اتمام خدمت سربازی به عنوان راننده و مسئول خوار و بار رسانی به جبهه مشغول به خدمت شد و سرانجام هجدهم آذرماه ۱۳۶۰ در حین آماده کردن آذوقه برای جبهه بر اثر بمباران شهر ایلام به درجه رفیع شهادت نایل آمد.

گاهی اوقات یادم می‌رفت «اکبر» نیست

شهید اکبر مردانی از شهدای دانش آموز شهرستان آبدانان است که آذرماه ۱۳۵۹ در بمباران هوایی به درجه رفیع شهادت نایل آمد. مادر شهید می‌گوید: آن سال تا مدت‌ها هر روز با حسرت نظاره‌گر رفتن بچه‌ها به مدرسه بودم گاهی اوقات یادم می‌رفت اکبر نیست و منتظرش می‌ماندم که از مدرسه بیاید و صدایم بزند.

استخوان‌های شهدا؛ حامی آیندگان

شهید «احمد آواره» از جمله شهدای جنگ تحمیلی است که دی ماه ۱۳۶۳ به درجه رفیع شهادت نایل آمد. وی در فرازی از وصیت نامه اش خطاب به پسرش می‌نویسد: «این استخوان‌های من و دیگر شهدا حامی آینده روشن شما‌ها می‌باشند.»

روح مرا با خواندن قرآن شاد کنید

شهید «مراد سلیماندوست» از شهدای بسیجی دفاع مقدس استان ایلام است که آذر ماه ۱۳۶۶ در منطقه عملیاتی قلاویزان به درجه رفیع شهادت نایل آمد. وی در قسمتی از وصیت نامه اش به خانواده می‌نویسد: اگر مى خواهید روح مرا شاد کنید با خواندن قرآن نه با گریه و زارى. در سالگرد شهادت وصیت نامه این شهید والامقام منتشر می‌شود.

«محمدرضا» دلسوز پدر بود

شهید «محمدرضا خرسان» پس از اتمام خدمت سربازی به شغل دامداری پرداخت، او دلسوز پدر بود و برای کمک به تأمین معاش خانواده بسیار تلاش می‌کرد. آذر ماه ۱۳۷۱ در منطقه دویرج دهلران در حین چرای دام بر اثر برخورد با مین به جای مانده از جنگ تحمیلی به درجه رفیع شهادت نایل آمد.

جوانی بسیار متواضع بود

شهید «قباد حمیدنژاد» تا مقطع دیپلم تحصیل کرد بسیار علاقمند به تحصیل بود، اما این جوان خانواده دوست و متواضع برای کمک به تأمین معاش خانواده به شغل دامداری روی آورد وی سرانجام ۲۸ آذرماه ۱۳۷۹ بر اثر برخورد با مین به جای مانده از جنگ تحمیلی در منطقه میمک به درجه رفیع شهادت نایل آمد.

جوانی بسیار متواضع بود

شهید قباد حمیدنژاد تا مقطع دیپلم تحصیل کرد بسیار علاقمند به تحصیل بود، اما این جوان خانواده دوست و متواضع برای کمک به تأمین معاش خانواده به شغل دامداری روی آورد و در ۲۸ آذرماه ۱۳۷۹ بر اثر برخورد با مین به جای مانده از جنگ تحمیلی در منطقه میمک به درجه رفیع شهادت نایل آمد.

مادرم اگر مدتی نامه نفرستادم بدان که شهید شده‌ام

شهید «علی مردان صادقی» از جمله شهدای جنگ تحمیلی است که آذرماه ۱۳۶۰ در بستان به درجه رفیع شهادت نایل آمد. مادر گرانقدر شهید می‌گوید: آخرین باری که خداحافظی کرد گفت مادرم اگر مدتی نامه نفرستادم و به مرخصی هم نیامدم بدان که شهید شده‌ام. نوید شاهد در سالگرد شهادت به معرفی این شهید والامقام می‌پردازد.

برای حراست از نظم و امنيت مملكت به نيروی انتظامی پيوست

گروهبان سوم شهيد «مهر علی ياريان» از شهدای نیروی انتظامی استان ایلام است که آذرماه 1365 در جبهه شور شیرین به درجه رفیع شهادت نایل آمد. نوید شاهد در سالگرد شهادت به معرفی این شهید والامقام می پردازد.

بانوی شهیدی که خود نیز مادر شهید است

بانوی شهید «عصمت صالحی» هجدهم آذر ماه ۱۳۶۰ در بمباران هوایی مناطق مسکونی توسط دشمن بعثی به درجه رفیع شهادت نایل آمد.

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛

خوشحالم که پسرم جان خود را در راه اسلام فدا کرد

شهید «آزاد مؤمنی» از شهدای دفاع مقدس استان ایلام است که آذرماه 1365 به درجه رفیع شهادت نایل آمد. مادر گرانقدر شهید می گوید: پسرم آرزوی شهادت داشت و خوشحال در راه اسلام جان خود را از دست داد.

بچه‌هایم را به خدا سپرده‌ام

بسیجی شهید «عبدالحسین ابراهیمی» در حالی که برای اعزام به عملیات آماده می شد مادرش به وی گفت: فکر بچه هایت را کرده ای آنها را به که می‌سپاری؟ در جواب گفت: بچه هایم را به خدا سپرده‌ام و خداوند از آنها نگهداری می‌کند که همین طور هم شد. نوید شاهد ایلام در سالگرد شهادت به معرفی این شهید والامقام می پردازد.

شعار «هیهات من الذله» آرمانش بود

هر چند خانواده «حمدالله» را برای ادامه تحصیل تشویق می‌کردند اما او با شور و شوقی که از جبهه در قلبش روزنه کرده بود، بارها می‌گفت که من دانشگاه جبهه و جنگ را به ادامه تحصیل ترجیح می‌دهم و تا مرز شهادت یا اسارت، دست از رهبرم برنمی‌دارم و شعار هیهات من الذله امام حسین (ع) را سرلوحه آرمانم می‌دانم.

آذر ماه

مردی از تبار ایمان و عمل

کودکِ شهید روح‌اله مرادخانی؛ روایت پرواز در اوج معصومیت

ایمان به ولایت، جوهره زندگی رسول بود

شهادت در حین اقامه نماز همراه کودک دو ساله

مسئول رساندن آذوقه به جبهه بود

گاهی اوقات یادم می‌رفت «اکبر» نیست

استخوان‌های شهدا؛ حامی آیندگان

روح مرا با خواندن قرآن شاد کنید

«محمدرضا» دلسوز پدر بود

جوانی بسیار متواضع بود

جوانی بسیار متواضع بود

مادرم اگر مدتی نامه نفرستادم بدان که شهید شده‌ام

برای حراست از نظم و امنيت مملكت به نيروی انتظامی پيوست

بانوی شهیدی که خود نیز مادر شهید است

خوشحالم که پسرم جان خود را در راه اسلام فدا کرد

بچه‌هایم را به خدا سپرده‌ام

شعار «هیهات من الذله» آرمانش بود

پسرعموهايی كه با هم همسفر ابدی شدند

نهضت خاطره‌نگاری از طرح‌های ماندگار در ترویج فرهنگ ایثار و شهادت است

مؤمن و معتقد به نظام اسلامی بود