وصیتنامه - صفحه 89

شهید داوود عزیز اللهی در وصیتنامه خود می‌نویسد: اگر من شهید شدم برای علی اکبر حسین (ع) گریه کنید و ناراحتی به خود راه ندهید و صبر کنید که خدا حامی صبر کنندگان است.

شهید اکبر محمدی در وصیتنامه خود می‌گوید: خواهرم! در راه خدا و براى رضاى خدا كوشش كنيد، مرد آفرين باشيد و در تربيت فرزند و تحويل افراد صالح به جامعه تلاش كنيد.

ای جوانان! مبادا در غفلت بمیريد که علی(ع) در راه اسلام و با هدف شهید شد....

خوب پس مادرم تو همچون خواهرانت که حسین خود را فدای اسلام دین و مملکت کرد باش تا روح من بتواند آزادتر باشد. برای من دعا کن و اگر شهید شدم از امیر حسین نگهداری کنید چون من می خواستم او را تربیت و بزرگ کنم...

شهید اسمعیل اسماعیلی در وصیتنامه خود به نکات جالبی اشاره می‌کند که نشانگر اخلاص این شهید خداجو است.

شهید مجتبی تاران در وصیتنامه خود می‌گوید: به دوستانم و مردم شهید پرور ایران نیز سفارش میکنم که راه من را ادامه دهند و سنگرها را خالی نگذارند.

شهید حسین سلیمی د ر وصیتنامه خود می‌نویسد: اى ياوران دين! اى انصار اسلام! شما را به تقوى سفارش مى‌كنم و پرهيز از گناه.

مادرم بر من گريه مكن كه اين گريه تو باعث نگراني روح من و خوشحالي دشمنان است.تو اي مادر شجاع و بردبار و صبور باش

از مسئولین تقاضاي عاجزانه دارم، قدر مملکت و جوا نها را بدانند. اگر شما مسئولین با مفاسد اجتماعی مبارزه جدي و خدایی نکنید، ما در فرداي قیامت، جلوي شما را خواهیم گرفت دفاع از خاك و ملت، براي هر مرد غیرتمند واجب است.

شهید مهدی مصطفوی در سال 1351 متولد و در 18 فروردین سال 1366 به شهادت رسید.

شهید ناصر خلیلی در وصیتنامه خود می‌گوید: پروردگارا! از تو مى‌خواهم چنان ايمانى به من عطا كنى كه اطاعت من از ترس آتش دوزخ و وارد شدن در بهشت نباشد.

خوشا بحالت كه چنين فرزندى را تحويل جامعه دادى و براى من ناراحت نباش و پرچم سبزى بالاى درخانه زده و افتخارکن كه چنين پسرت شهيد شده است .

ساسان سلطانی از مادری به نام فاطمه حسین زاده و پدری به نام سیاوش در روستای چورزق از توابع شهرستان طارم در استان زنجان در تاریخ نوزدهم اسفند ماه سال 1343 به دنیا آمد.

شهید حسین‌علی قنبری در وصیتنامه خود می‌نویسد: بارى خواهرانم! مى خواهم باحجاب باشيد و راه زينب را برويد.

شهید امان اله احمدی در وصیتنامه خود می‌نویسد: اى ملت شهيد پرور ايران، جبهه ها را خالى نگذاريد و نگذاريد، كافران به اسلام عزيز لطمه وارد كنند.

شهيد مهندس حسين اعتباري در سال 1338 در خانواده اي مذهبي ديده به جهان گشود از ناحيه پدري به قاريان قرآن منتسب بود و جد مادري او مرحوم آيت الله حاج آقا مرتضي فقيهي از علماي برجسته بود.در بيش از ده عمليات شركت داشت كه تعدادي از آنها عبارت اند از بيت المقدس، فتح المبين ، محرم ، والفجر مقدماتي ، والفجر 4 ، بدر ، والفجر 8 و در چند عمليات نيز زخمي شد ولي با اينحال باز هم به جبهه ميرفت تا بالاخره در عمليات والفجر 8 پس از 27 سال عمر پر بار در حالي‌كه (به نقل از امدادگران) زمزمه يابن‌الحسن عليه‌السلام بر لب داشت به آرزوي ديرينه خود يعني شهادت رسيد.

خدایا، بارها از تو تقاضا کردم که من را در بستر نمیرانی و مرگم را شهادت در راه خود قرار دهی.یک چیز است که از جان نیز عزیزتر و ارزش آن بیشتر است و آن اسلام است.مال و زندگی خوب است، تا وقتی که به جان آسیبی وارد نکند. از شما می خواهم که تقواي الهی را پیشۀ خود سازید.

نجات الله آذرماه 1338 در آران چشم به جهان گشود ، سن 6 سالگي وارد دبستان شد و علاوه بر تحصيل براي كمك به والدينش قالي مي بافت بعد از دوره ابتدايي وارد مدرسه راهنمايي و دبيرستان شد و با موفقيت دوران تحصيل را تا ديپلم گذراند.در تاريخ 60/4/16 با مسئوليت فرماندهي گروهي از برادران رزمنده بسيجي به جبهه سرپل ذهاب اعزام شد و در تاريخ 60/6/21 در ارتفاعات بازي دراز به ديدار معبود و معشوق خويش شتافت

شهید مهدی اسکندری در وصیتنامه خود می‌گوید: اى پدرم و مادرم! توصيه‌ام بر شما اين است كه مبادا، با رفتن من از ميان شما، ناراحت و پشيمان شويد.

شهید قدرت الله افشاری راد در وصیتنامه ‌ خود می‌گوید: ای پدرم! در مرگ من مبادا كمر خم كرده و گريه كنيد.