خاطرات شفاهی جانبازان؛
جانباز "محمود رفیعی"، متولد ۱۳۴۷، در حالی که تنها پسر خانوادهاش در خانه مانده بود، تصمیم گرفت از دوستانش عقب نماند و برای دفاع از وطن به جبهه برود. او از سوی سپاه اعزام شد و دوران خدمتش را در اهواز و مناطق عملیاتی جنوب گذراند. با وجود مجروحیت سطحی از ترکش، تا پایان خدمت در جبهه ماند و در بحبوحه عملیات مرصاد، همچنان در خط مقدم حضور داشت. روایت او، خاطرهای است از تعهد، غیرت و جوانیای که وقف دفاع از وطن شد.
کد خبر: ۵۸۸۸۱۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۲۳
خاطرات شفاهی جانبازان؛
جانباز "ابوالفضل رستمی" نه فقط برای انجام وظیفه، بلکه برای حمایت از خانواده و ادامه راه برادری که در جبهه بود، به سربازی رفت. از آموزشهای نیمهتمام در کرمانشاه تا زخمی شدن و بازگشت داوطلبانه برای ادامه خدمت؛ داستانی از تعهد، فداکاری و وفاداری در سالهای جنگ.
کد خبر: ۵۸۸۸۱۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۰۹
خاطرات شفاهی جانبازان؛
جانباز "حیدرعلی رحمانی"، از سال ۱۳۶۴ به خدمت اعزام شد و از همان ابتدا تا پایان دوران سربازی در دل جبههها بود؛ از پدافند هوایی کرمانشاه زیر باران گلوله تا عملیاتهای سخت شبانه در چنگوله. او از لحظاتی میگوید که صداهای انفجار و سایه دشمن در دل تاریکی شب، تنها بخشی از واقعیت پرمخاطره روزهای جنگ بود. خاطراتش روایتی زنده از ایستادگی و از خودگذشتگی در خط شکنترین نقاط جبهههاست.
کد خبر: ۵۸۸۸۱۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۲۲
خاطرات شفاهی جانبازان؛
اکبر سلامت، جانباز جنگ تحمیلی، از روزهایی میگوید که جوانیاش را در دل کوههای سردشت و بیژه گذراند؛ روزهایی که قاطر و تدارکات زودتر از نیروها رسیده بودند و دشمن در کمین بود. از دلاوریهای شهید زینالدین تا حملات کومله و منافقین، روایت او قصهای است از رشادت، غربت، و دانشگاهی به نام جبهه که درس زندگی در آن آموخته شد.
کد خبر: ۵۸۸۸۱۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۱۱
خاطرات شفاهی جانبازان؛
جانباز اکبر سلامت ، بسیجی جانبرکفِ لشکر علیبنابیطالب(ع)، از سال ۱۳۶۱ تا پایان جنگ، در خط مقدم جبههها بود؛ از عملیات خیبر تا کربلای ۵. خاطرهای از همرزم شهیدی که نیمهشبها با اشک و نیایش از سنگر بیرون میرفت و در روز روشن، با آرپیجی از خاک دفاع میکرد.
کد خبر: ۵۸۸۸۱۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۱۰
خاطرات شفاهی جانبازان؛
جانباز "محمد خنجر بیگی"، که در کودکی پدر و مادرش را از دست داد و با سختی بزرگ شد، در دوران دفاع مقدس پا به میدان گذاشت تا دین خود را به وطن ادا کند. او از جبهههای داغ مهران تا کوههای سرد کردستان، همزمان با خدمت سربازیاش، در خط مقدم دفاع از ایران بود. روایتی صادقانه از جوانیای که در آتش جنگ پخته شد و برای ذرهای از خاک میهنش ایستاد.
کد خبر: ۵۸۸۸۱۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۲۱
خاطرات شفاهی جانبازان؛
محمد حسنی، جانباز جنگ تحمیلی، در سال ۱۳۶۶ به خدمت اعزام شد و پس از آموزش در بیرجند، راهی غرب کشور شد. او در طول خدمت، شش بار مجروح شد؛ از سر و پا تا فک. در عملیات مرصاد هم شیمیایی شد و هم مجروح. وقتی برای درمان به شهرش برگشت، نامش را در فهرست مفقودالاثرها دید، در حالی که زنده بود. بازگشت و باز هم به جبهه رفت؛ روایتی پر از زخم، اما لبریز از وفاداری.
کد خبر: ۵۸۸۸۱۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۲۰
خاطرات شفاهی والدین شهدا/
مادر شهید «میرزا مرادی طولابی» میگوید: من گفتم پسرم درست بخوان برای رفتن به جبهه هنوز زوده. گفت مادر نگران هیچی نباشید ما به خواسته خودمان میریم که از میهن مان دفاع کنیم. اگر من نرم اگر اون نره، اگر کسایی که مادر دارن نرن، پس کی میخواد از مرزها دفاع کنه. در ادامه مصاحبه با مادر این شهید گرانقدر منتشر میشود.
کد خبر: ۵۸۸۷۱۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۰۵
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
شهیدان معظم «مهدی، مریم و فرشته میرزایی» در جریان بمباران هوایی ۲۶ اسفندماه سال ۱۳۶۶ شهر آبدانان به دست مزدوران رژیم بعث به مقام رفیع شهادت نایل آمدند. مادر شهیدان میرزایی میگوید: من خودم جانباز و فرزند شهیدم و همسرم هم جانباز است افتخار میکنم که مادر سه شهیدم به خاطر پابرجا ماندن انقلاب خون دادیم. در ادامه مصاحبه تصویری با این مادر گرانقدر منتشر میشود.
کد خبر: ۵۸۸۵۱۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۲۶
خاطرات شفاهی جانبازان؛
جانباز 50 درصد «عیسی خادمی» میگوید: به دلیل سن کم، فرمانده اجازه نمیداد به جبهه بروم اما با اصرار و تلاش خودم، سوار اتوبوس شدم و برای دوره آموزشی به بندرعباس رفتم. پس از آن نیز به اهواز اعزام شدم. همین نوجوانان ۱۳ ساله، مثل شهید حسین فهمیده بودند که به جبهه رفتند و باعث پیروزی ما شدند.
کد خبر: ۵۸۷۱۸۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۰۵
خاطرات شفاهی جانبازان؛
جانباز و آزاده «شهریار قلندری» میگوید: تمام پنج سال و دو ماه اسارتم را داخل یک سلول بودم. من و تمام شهدا و ایثارگران تمام هم و غممان حفظ نظام بود و تا جایی که توان داشته باشم حاضرم برای وطنم جانفشانی کنم.
کد خبر: ۵۸۶۱۵۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۲۰
شهید «حسین کاظمی» از شهدای جنگ تحمیلی است که بهمنماه ۱۳۵۹ در منطقه مرزی میمک به درجه رفیع شهادت نایل آمد. اوایل انقلاب در تظاهراتها و نشر اعلامیههای امام شرکتی فعال داشت و باتوجه به اینکه دارای خط بسیار زیبایی بود به همراه سایر دوستانش بر روی دیوارها شعارنویسی میکرد. در ادامه فیلم مصاحبه با خانواده و همرزمان شهید تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۸۵۵۹۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۱۴
خاطرات شفاهی جانبازان
جانباز «محمود صدیق»، متولد ۱۳۳۳، در ۱۸ بهمن ۱۳۵۷ طی تظاهراتی علیه رژیم پهلوی در ساوه همراه جمعی از مردم دچار حادثه شد. او در جریان این رویداد بر اثر حمله مأموران و برخورد با تجهیزات شهرداری به شدت آسیب دید. پس از انتقال به بیمارستان و تشخیص اشتباه مرگ، وی به سردخانه منتقل شد اما پس از چند روز نشانههای حیات در او مشاهده شد. خانوادهاش او را به خانه بردند و با درمانی ابتدایی بهبود یافت. او با وجود آسیبهای وارده، مسیر زندگی را ادامه داد و به عنوان کارمند تأمین اجتماعی مشغول به کار شد.
کد خبر: ۵۸۵۲۶۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۱۷
تجربیات جانباز "عبدالله اسکندری" در جبهههای کردستان و جنوب طی سالهای 62 تا 63 روایت میشود؛ او با دوستانش اعزام شد، مناطق را پاکسازی کرد، دوستانی از دست داد، و پس از هر بازگشت، دوباره به جبههها بازمیگشت تا از وطن دفاع کند.
کد خبر: ۵۸۵۲۵۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۱۵
جانباز "نقی سائلی" خاطراتی از دوران انقلاب و جنگ تحمیلی روایت میکند. او از سال 57 در تظاهرات ضدشاهی شرکت داشت و سپس با آغاز جنگ تحمیلی، به خدمت سربازی اعزام شد. خدمت او در مناطق مختلف از جمله ارومیه و گردان شهید چمران ادامه یافت. در یکی از عملیاتها در مرز ترکیه، هنگام گشت و شناسایی، بر اثر انفجار مین به شدت مجروح شد و پای خود را از دست داد. پس از انتقال به بیمارستان طالقانی ارومیه و سپس بیمارستان ژاندارمری تهران، تحت درمان قرار گرفت و در نهایت به خانه بازگشت.
کد خبر: ۵۸۵۲۵۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۱۰
همسر جانباز ۷۰ درصد/
همسر جانباز هفتاد درصد «علی ناصری» میگوید: «من با افتخار با همسرم زندگی میکنم دارای چهار فرزند موفقم که الحمدالله پشتیبان خوبی در زندگی برای خود و همسرم هستند. برای آنها هم مادر بودم و هم پدر. زندگی با یک جانباز ۷۰ درصد هم سختی دارد و هم شیرینی، و من در کنار همسرم صبر یاد گرفتم.» در ادامه این مصاحبه منتشر میشود.
کد خبر: ۵۸۵۲۳۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۰۸
خاطرات شفاهی والدین شهدا
شهید «فرجاله چشفر» از شهدای بسیجی استان ایلام است که بهمن ماه ۱۳۶۴ در چنگوله مهران به درجه رفیع شهادت نایل آمد. پدر گرانقدر شهید میگوید: «دوست داشتم پسرم در سن پایین ازدواج کند، مشغول تدارک خرید وسایل عروسیاش در بازار بودم که خبر شهادتش را به من دادند و هزینه عروسی پسرم، صرف مراسم فاتحهاش شد.» در ادامه فیلم این مصاحبه منتشر میشود.
کد خبر: ۵۸۵۱۱۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۰۷
جانباز هفتاد درصد ایلامی
«جوهر شکر پور» از جانبازان هفتاد درصد استان ایلام است که سال ۱۳۶۰ در منطقه سومار بر اثر برخورد با مواد منفجره به درجه رفیع جانبازی نایل آمد. وی میگوید من هم مثل همه جانبازان به خود افتخار میکنم که سند زنده انقلابم. در ادامه مصاحبه تصویری این جانباز گرانقدر منتشر میشود.
کد خبر: ۵۸۲۱۸۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۲۵
جانباز گرانقدر هفتاد درصد «علی عیسینژاد»
جانباز ۷۰ درصد «علی عیسینژاد» بسیجی دوران دفاع مقدس، ۲۹ بهمن ماه ۱۳۶۵ در عملیات کربلای یک منطقه قلاویزان مهران به وسیله تیر مستقیم دشمن از ناحیه نخاع به درجه جانبازی نایل آمد. وی با اولین گروه بسیج دانش آموزی عازم جبهه شد و در عملیاتهای مختلفی نقش آفرینی کرده است، او میگوید: بیشتر همرزمان و دوستانم به درجه رفیع شهادت نایل آمدند و حسرت جا ماندن از قافله شهدا نصیب من شد. فیلم مصاحبه با این جانباز گرانقدر در ادامه تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۸۱۹۰۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۱۹
خاطرات شفاهی والدین شهدا
شهید «آزاد مؤمنی» از شهدای دفاع مقدس استان ایلام است که آذرماه ۱۳۶۵ به درجه رفیع شهادت نایل آمد. مادر گرانقدر شهید میگوید: پسرم آرزوی شهادت داشت و خوشحال بود که در راه اسلام جان خود را از دست داد.
کد خبر: ۵۸۱۲۵۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۱۱