قسمت دوم خاطرات شهید «مصطفی بخشیغلامی»
همرزم شهید «مصطفی بخشیغلامی» نقل میکند: «گفتم: مصطفی! کجا؟ گفت: باید برم. نگاه به ساعت کردم. سر ساعت بلند شده بود. گفتم: حالا یک دقیقه اینور و اونور بشه به جایی خوره. گفت: ما برای دقیقهدقیقه بچهها مسئولیم.»
کد خبر: ۵۶۲۲۵۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۲۴
قسمت نخست خاطرات شهید «محمد خراسانی»
همرزم شهید «محمد خراسانی» نقل میکند: «هاج و واج به چهره زیبایش که از اشک خیس شده بود، نگاه کردم. هر چند خواندن نماز شب چندان عجیب نبود، اما آن همه آموزش طاقتفرسا و خستگی مفرط دیگر حالی برای نماز نمیگذاشت؛ اما محمد آنقدر عاشق بود که لذت مناجات با خالق را با هیچچیز عوض نکرده بود.»
کد خبر: ۵۶۲۰۳۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۱۸
مادر شهید «علیاصغر دلاک» نقل میکند: «گفتند: برات پیغامی داریم. گفتم: خودم میدانم. اصغرم شهید شده! گفتند: پس این دفتر رو امضا کن !همین که امضا کردم، از خواب پریدم.»
کد خبر: ۵۶۱۱۴۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۹/۲۹
قسمت دوم خاطرات شهید «غلامحسین کردینسب»
همرزم شهید «غلامحسین کردینسب» نقل میکند: «گفتم: چه وقت نماز خوندنه؟ بلندشین، الانه که به خط برسیم. جوابی نشنیدم. غافل بودم از این که هر دو رسیده بودند به شهادت؛ چیزی که میخواستند.»
کد خبر: ۵۶۱۰۴۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۹/۲۸
قسمت نخست خاطرات شهید «احمد صالحینژاد»
همسر شهید «احمد صالحینژاد» نقل میکند: «دوباره قاب عکس داخل اتاق و لبخند قشنگت، صدام میزنه. همیشه یاد آن افتادم که آمده بودی خانهمان؛ همراه پدر و مادر و خواهرت. چه مهربان و صمیمی!»
کد خبر: ۵۶۰۳۱۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۹/۱۲
قسمت نخست خاطرات شهید «سید علی شعنی»
برادر شهید «سید علی شعنی» نقل میکند: «گفتم: تو که بری ما یادمون میره. به فکر فرو رفت؛ اما خیلی زود از جایش بلند شد، ضبط صوت را آورد. صدایش را ضبط کرد. شعر اصول دین را هم خواند و با لبخند، نگاهی به ما انداخت و گفت: اینم واسه وقتایی که من نیستم.»
کد خبر: ۵۵۹۸۳۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۳۰
فرزند شهید «حسن شیرآشیانی» نقل میکند: « پدر هنگام انقلاب بسیار تحتتأثیر حضرت امام خمینی (ره) قرار گرفته بود. تمام فکر و ذکر و هموغمش، اطاعت از امام و مقتدایش بود؛ تا جایی که با شروع جنگ با وجود داشتن همسر و چند فرزند داوطلبانه عازم جبههها شد. وقتی که از طرف دوستان به او گفتند: حسن بچههایت کوچکند و نیاز به سرپرست دارند، وجودت در جبهه ضرورت ندارد! گفت: مثل این که شما متوجه نیستید! میروم تا حرف امام بر زمین نماند.»
کد خبر: ۵۵۶۸۲۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۱۱
پدر شهید «ابوالفضل شمس» نقل میکند: «در حال خواندن نماز ظهر بودم که خواهرزادهام به سراغم آمد و گفت: دایی جان! بیا از سپاه آمدن با شما کار دارن. زانوانم سست شد. دیگر توان ادامه نماز را نداشتم. چند نفر ناآشنا خبر شهادت فرزندم را آورده بودند. به خانه برگشتم و به اهل خانه گفتم: فردا ابوالفضل را میآرن! باید جشن عروسی براش بگیریم! او روز عاشورا، ساعت دوازده ظهر به خاک سپرده شد و با آمدنش به انتظار سخت ما پایان داد.»
کد خبر: ۵۵۳۹۵۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۲۴
قسمت دوم خاطرات معلم شهید «هوشنگ اللهبخش»
پدر شهید «هوشنگ اللهبخش» نقل میکند: «پرسیدم: با تمام این احوال باز هم برگشتین؟ مکثی کرد و گفت: موندن تو اون موقعیت جرأت میخواست. ادامه داد: فرمانده، همۀ ما رو شب عملیات جمع کرد. باهامون اتمام حجت کرد که حملۀ فاو احتیاج به نیروی متخصص داره و راهی که داریم، قابل برگشت نیست. هر کسی بخواد میتونه برگرده... آن شب خیلیهای دیگر همراه پسر من به شهادت رسیده بودند.»
کد خبر: ۵۵۳۲۲۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۱۲
قسمت دوم خاطرات کارگر شهید «نعمتالله رادمند»
مادر شهید «نعمتالله رادمند» نقل میکند: «گفتم: خدایا! توی این جمعیت چطور زیارت کنم؟ چطور برگردم؟ در همین حال، یک مرتبه دیدم جمعیت غیبشان زد و صحن خلوت شد. به مقام ابراهیم که رسیدم دیدم کسی خوابیده و پارچهای که شبیه پارچه روی کعبه است روی خود انداخته و فقط سرش بیرون است. گفت: هرچی دلت میخواد طواف کن!»
کد خبر: ۵۵۳۰۳۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۱۰
دومین جشنواره سراسری تئاتر کوتاه خلاق ایثار در شهر گرگان در حال برگزاری است و داوران حاضر در این جشنواره که از شخصیت های برجسته تئاتر و نمایش کشوری هستند.
کد خبر: ۳۹۸۱۹۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۲/۰۱
نتایج فراخوان دومین جشنواره سراسری نمایش کوتاه ایثار
کد خبر: ۳۹۵۱۰۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۰/۰۴
حجت الاسلام والمسلمین سید حسن مؤذنی در گفتگو با نوید شاهد از برپایی در دومین جشنواره سراسری تئاتر کوتاه خلاق ایثار در بهمن ماه سال جاری و به میزبانی استان گلستان خبر داد.
کد خبر: ۳۹۳۶۱۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۸/۲۶