خاطره ای از آزاده

navideshahed.com

برچسب ها - خاطره ای از آزاده
خاطره‌ای از دوران اسارت آزاده سرافراز «محمد اسدی نودوزقی»
«محمد اسدی نودوزقی» آزاده سرافراز هرمزگانی در بیان خاطراتی از روزهای اسارت خود در اردوگاه‌های عراق تعریف می‌کند: «سه روز بود که در اردوگاه، آب قطع شده بود. خیلی‌ها به خاطر تشنگی بی‌حال افتاده بودن. طرفای ظهر بود، خیلی تشنه بودم. در آن روز به معنای واقعی فهمیدم که امام حسین (ع) با خانواده‌اش در صحرای کربلا چه کشیدن...»
کد خبر: ۵۷۳۹۴۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۳

خاطره از دوران اسارت آزاده سرافراز «محمد ذاکری کردری»
«محمد ذاکری کردری» آزاده سرافراز هرمزگانی در بیان خاطراتی از روزهای اسارت خود در زندان‌های عراق تعریف می‌کند: «سال 1364 بود و دوران اسارتم را در اردوگاه تکریت می‌گذراندم. نیروهای بعثی عراق به هر بهانه‌ای بچه‌ها را با بی‌رحمی فراوان مورد ضرب و شتم قرار می‌دادند و...»
کد خبر: ۵۷۳۹۰۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۲

آلبوم و خاطره از دوران اسارت آزاده سرافراز «اردشیر ارچنگ»
«اردشیر ارچنگ» آزاده سرافراز هرمزگانی در بیان خاطراتی از روزهای اسارت خود در زندان‌های عراق تعریف می‌کند: «وقتی وارد اردوگاه موصل 1 شدیم ده نفر بودیم، فرمانده اردوگاه جبارسینگ نام داشت. در همان شب اول ما را زدند و شکنجه کردند، سپس وارد آسایشگاه شدیم که یک قسمت بچه‌های حزب الهی بودند و...»
کد خبر: ۵۷۳۷۹۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۱

برگی از خاطرات «کلانتر علی آبادی» از دوران اسارت
ما اسرا اصلاً باور نمی کردیم که خلف مغرور و متعصب دیروزی با آنهمه شقاوت و سنگدلی حالا به رانندگی یک کامیون لجن کش بسنده کند!
کد خبر: ۴۶۱۷۷۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۲۳

برگی از خاطرات جانباز شهید "صارم طهماسبی "
ابامنیر یک جلاد به تمام معنا بود، خودش تعریف کرده بود که هفتصد پرده گوش اسرا را با سیلی های غافلگیرانه پاره کرده است! تا اینکه یک روز مریض شد و تنها دکتر اردوگاه اسرای ایران بود که توانست جانش را از مرگ نجات دهد.
کد خبر: ۴۶۱۴۸۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۱۹