نوید شاهد تهران بزرگ - صفحه 119

نوید شاهد تهران بزرگ

جزوات دست نویس شهید "علیرضا آشوری"

جنگ شرایط ویژه ایست. اما حتما برای دفاع از وطن حتی در شریط سخت نیاز به نیروی آموزش دیده هست. رزمنده های ما نیز قبل از اعزام به جبهه مدتی تحت آموزش قرار می گرفتند. پایگاه خبری نوید شاهد از بخشی از جزوات دست نویس شهید "علیرضا آشوری" رونمایی کرد.

در راه محبوب

شهید "علیرضا آشوری" همیشه از امام به عنوان یک محبوب نام می برد. به طور کلی در یک جمله می توان گفت که علی رضا عاشق امام و یاران امام بود؛ به طوری که هر وقت می خواست نقل قولی از امام بگوید می گفت: جانم به فدایش...

هشت روز قبل از عروج

در نامه ای که برای خاله اش نوشته، از احوال همه پرسیده است. این نامه هفدهم آبان یعنی درست 8 روز قبل از به شهادت رسیدن این شهید بزرگوار نوشته شده است.

همراه بهترین رفیق

اتفاقات خوب به همراه یک دوست لذت آن را دو چندان می کند. شهید "سید احمد آذین" به همراه همکارش خلبان شهيد نصيري رستمي در بیست و پنجم آبان 1359 در سوسنگرد به شهادت رسيد.

کلاس انقلاب

شهید "حسین آقاجانی" در زمان انقلاب شب هایی که بعد از کلاس به خانه می‌آمد، در توضیح اینکه چرا دیرتر از زمان عادی به خانه رسیده است می گفت: کلاس دیر تمام شد. شاید تلاش برای شکل گیری انقلاب برای او مانند یک کلاس درس بود.

پیکر پدر شهید "آوینی" در بهشت زهرا تهران تشییع و خاکسپاری شد

مراسم تشییع و خاکسپاری پدر شهید سید مهدی آوینی صبح روز گذشته برگزار شد.

دومین سالگرد شهید مدافع حرم "محمد عبدالهی" برگزار شد

مراسم بزرگداشت دومین سالگرد شهادت شهید مدافع حرم محمد عبداللهی با حضور خانواده های معظم شهدا و ایثارگران در گلزار شهدای بهشت زهرای تهران برگزار شد.

بزرگداشت سردار شهید طهرانی مقدم و یاران شهیدش برگزار شد

صبح روز گذشته مراسم بزرگداشت سردار شهید حسن طهرانی مقدم و یاران شهیدش با حضور خانواده های معظم شهدا و ایثارگران در گلزار شهدای بهشت زهرای تهران برگزار شد.
دلنوشته شهید "حسن ابراهیمی دولابی" / بخش دوم

قصه ي پر فراز و نشيب انقلاب

شهید "حسن ابراهیم دولابی" در دلنوشته ای زیبا که از او به جای مانده ، به ذکر نکاتی از روزهای قبل از انقلاب و سختی ها و فسادهای موجود در جامعه پرداخته است. به تعبیر این شهید عزیز این قصه ی پرفراز و نشیب انقلاب است.
دلنوشته شهید "حسن ابراهیمی دولابی" / بخش اول

منجلابی که گذشت...

از نوشته های با ارزش شهید "حسن ابراهیم دولابی" است که: هيچ چيز ارزشش از اين بيشتر نيست که به گذشته ي خودمان بيانديشيم و ببينيم در چه منجلابي قرار گرفته بوديم و اکنون کجا هستيم؛ مقايسه کنيم و ببينيم چند درجه با گذشته تفاوت پيدا کرده ايم.

بیایید به فکر اسلام عزیز باشیم

خانواده شهید "حسن ابراهیم دولابی" از سخنان دلنشین این شهید می گویند؛ سخنانی که از روحیه میهن پرستی او نشأت می گرفتند. آخرین کلام شهید این بود که بیایید به فکر دینمان یعنی اسلام عزیز باشیم.

از بدو خدمت هر روز آماده شهادت هستم

شهید "حسن ابراهیم دولابی" پس از فارغ التحصیلی عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران شد. همیشه می گفت: از بدو خدمت هر روز آماده این هستم که به شهادت برسم. این نشاندهنده ی عشق بی نهایت او به شهادت و آمادگی اش برای این دیدار بود.

معجزه‌ای که عباس را زنده نگاه داشت تا شهید شود

برادر شهید «عباس کارگری» گفت: یک‌بار برای توپ‌بازی رفتیم بالای پشت بام، من در دروازه بودم که عباس توپ را به سمتم شوت کرد تا گل بزند، یک لحظه دیدم عباس و توپ نیستند، هر دو به حیاط افتاده بودند، با اینکه از ارتفاع چند متری افتاده بود، ولی اتفاقی برایش نیفتاد؛ نگاهش که کردم دیدم بلند شده و لباسش را می‌تکاند، انگار که هیچ اتفاقی نیفتاده.

در آغوش شهادت

شهید "محمدجعفر آقاعلی عطــاران" در توصیف عشق شور زرمنده ها چنین نوشته است: بر لبان بچه های جبهه ذکر خدا و لحظه شماری برای به آغوش کشیدن شهادت را میبینی. من هم در این بین هاج و واج مانده ام. شخصیت هایی را که تنها در سخنرانی ها و مقاله ها می یافتم در اینجا میبینم.

بوی کربلا نزدیک تر گشته است

شهید "محمدجعفر آقاعلی عطــاران" از عملیات بزرگی که در راه داشتند نوشته بود؛ او چنین توصیف کرده است: بوی کربلا نزدیک تر گشته است و شاید زمانی این نامه به دست شما برسد که خبر آغاز یا نتیجه عملیات را شنیده باشید. این جا تقریباً همه چیز آمادگی عملیات را دارد.

نتیجه کنکور!!!

این اعلام نتیجه کنکور پدر ما را در آورد. این کار را به خدا سپردم (تا خدا چه بخواهد). دلم از این می سوزد که از امکاناتی که بود خوب استفاده نکردم؛ اگر می دانستم، درس ها را مخصوصاً در دبیرستان صددرصد یاد می‌گرفتم. قلم در دستم بود ولی نه خوب و خوش می نوشتم و نه مطالب را خوب و خوش می آموختم.

بوی دل انگیز باروت

اگر عظمت و شکوه سربازان صدر اسلام را می‌خواهید مشاهده نمایید، در تک تک بچه های جبهه این عظمت نمایان است. ذره ذره خاک اینجا بوی خوش خون و هوای اینجا بوی دل انگیز باروت می دهد. بر لبان بچه های جبهه ذکر خدا و لحظه شماری برای به آغوش کشیدن شهادت را میبینی.

نگذارید كه سلاح هاى من و ديگر برادرانم بر زمين بماند

شهید "ارسلان اوجانی" در وصیت به خانواده و برادران دینی خود چنین نوشته است: از همه مى خواهم كه براى من اشك نريزند، در عوض راهم را ادامه دهند و نگذارند كه سلاح هاى من و ديگر برادرانم بر زمين بماند. من اين راه را در كمال آزدى و با شور و علاقه فراوان، با چشم باز انتخاب كردم.

پیش به سوی هدفی مقدس

شهید "ارسلان اوجانی" در وصیت نامه اش در رابطه با شرکت در جبهه چنین نوشته است: روزى كه به سوى جبهه جنگ اعزام شدم، براى نخستين بار در طول 22 سال زندگى، احساس كردم كه به سوى هدفى مقدس يعنى جهاد در راه خدا و شهادت مى روم . احساس غرور به من دست داد.
زندگی نامه شهید "ارسلان اوجانی" / بخش دوم

پادگان خالی

با وجود آنکه از خدمت سربازی مرخص شده بود ولی ناراحت بود. مرتب می گفت که این کار صحیح نیست و مسائل خطرناکی به دنبال خواهد داشت؛ زیرا پادگان ها از سربازان خالی شده است و این از لحاظ امنیتی برای کشور خوب نیست. دوران جنگ، دوران سختی ست و عاشق وطن میطلبد.
طراحی و تولید: ایران سامانه