خاطره - صفحه 21

navideshahed.com

برچسب ها - خاطره
مادر شهید «نظام علی اکبری» می‌گوید: در انجام واجبات مانند نماز و روزه و دعا و راز ونیاز بسیار مقید بودند و از محرمات دوری می‌کردند.
کد خبر: ۵۶۵۵۶۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۲۸

پدر شهید «امید پرکار سرخرودی» می‌گوید: به او گفتم اگر نمی‌توانی در عملیات خوب شرکت کنی شرکت نکن و جای خود را به کس دیگر بده تا او بجنگد، جای دیگران را اشغال نکن و اگر عملیات رفتی با روحیه باش و خوب بجنگ و سرت را برای خدا هدیه بده و برو به سمت دشمن.
کد خبر: ۵۶۵۵۲۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۲۷

پدر شهید «امید پرکار سرخرودی» می‌گوید: به او گفتم اگر نمی‌توانی در عملیات خوب شرکت کنی شرکت نکن و جای خود را به کس دیگر بده تا او بجنگد، جای دیگران را اشغال نکن و اگر عملیات رفتی با روحیه باش و خوب بجنگ و سرت را برای خدا هدیه بده و برو به سمت دشمن.
کد خبر: ۵۶۵۵۲۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۲۷

پدر شهید «سبحان جعفری جویباری» می‌گوید: در انجام واجبات و مستحبات پایبند بود. مرتب در نماز جمعه و جماعت حضور داشت. انس و علاقه شدیدی به قرائت قرآن داشت. دائماً قرآن تلاوت می‌کرد.
کد خبر: ۵۶۵۵۱۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۲۷

پدر شهید «سبحان جعفری جویباری» می‌گوید: در انجام واجبات و مستحبات پایبند بود. مرتب در نماز جمعه و جماعت حضور داشت. انس و علاقه شدیدی به قرائت قرآن داشت. دائماً قرآن تلاوت می‌کرد.
کد خبر: ۵۶۵۵۱۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۲۷

برادر شهید «علیرضا توکلی واسکس» می‌گوید: یک بچه اصفهانی بود با آفتابه رفته بود دستشویی، وقتی وارد شد دید چند افسر درجه دار عراقی داخل هستند و پشت به او هستند او با نوک آفتابه به پشت آن‌ها زد ان‌ها فکر کردند نوک اسلحه است تسلیم شدند و او آن‌ها را به خاک ریز بچه‌ها آورد زمانی که بچه‌ها این صحنه را دیدند همه از حرکت او که توانسته بود با آفتابه چندتا عراقی را اسیر کند خندیدند.
کد خبر: ۵۶۵۳۳۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۲۳

برادر شهید «علیرضا توکلی واسکس» می‌گوید: یک بچه اصفهانی بود با آفتابه رفته بود دستشویی، وقتی وارد شد دید چند افسر درجه دار عراقی داخل هستند و پشت به او هستند او با نوک آفتابه به پشت آن‌ها زد ان‌ها فکر کردند نوک اسلحه است تسلیم شدند و او آن‌ها را به خاک ریز بچه‌ها آورد زمانی که بچه‌ها این صحنه را دیدند همه از حرکت او که توانسته بود با آفتابه چندتا عراقی را اسیر کند خندیدند.
کد خبر: ۵۶۵۳۳۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۲۳

پدر شهید «عبدالرضا جباری» می‌گوید: خیلی بچه‌ی با محبتی بود و به همه‌ی اعضای خانواده علاقه‌مند بود. به خانواده کمک می‌کرد. اصلاً اهل دعوا نبود و خواهر و برادر‌ها اگر چیزی به او می‌گفتند آرام و مظلوم بود، بچه بود، اما رفتاری بزرگانه داشت.
کد خبر: ۵۶۵۳۲۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۲۳

پدر شهید «عبدالرضا جباری» می‌گوید: خیلی بچه‌ی با محبتی بود و به همه‌ی اعضای خانواده علاقه‌مند بود. به خانواده کمک می‌کرد. اصلاً اهل دعوا نبود و خواهر و برادر‌ها اگر چیزی به او می‌گفتند آرام و مظلوم بود، بچه بود، اما رفتاری بزرگانه داشت.
کد خبر: ۵۶۵۳۲۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۲۳

پدر شهید «محمد احمدی راد» می‌گوید: ما به ایشان گفتیم آموزش نظامی شما کم است، شما بمان و سال بعدش برو ایشان در جواب گفتند: اگر این جور حساب کنیم که جبهه‌ها خالی می‌ماند، تنها دانش نظامی نیست آنچه که می‌تواند کار لشکر باشد، عشق است که در من وجود دارد و آن کمبود‌ها را جبران می‌کند.
کد خبر: ۵۶۵۲۳۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۲۲

پدر شهید «محمد احمدی راد» می‌گوید: ما به ایشان گفتیم آموزش نظامی شما کم است، شما بمان و سال بعدش برو ایشان در جواب گفتند: اگر این جور حساب کنیم که جبهه‌ها خالی می‌ماند، تنها دانش نظامی نیست آنچه که می‌تواند کار لشکر باشد، عشق است که در من وجود دارد و آن کمبود‌ها را جبران می‌کند.
کد خبر: ۵۶۵۲۳۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۲۲

در خاطراتی از شهید ناصر اوجاقلو آمده است: او حتی حقوق ماهیانه‌اش را برای خودش خرج نمی‌کرد. همیشه در مادیات به کمترین‌ها قانع بود و در امور معنوی از دیگران پیشی می گرفت. از خوراک و پوشاک، به حداقل‌ها قناعت می‌کرد.
کد خبر: ۵۶۵۱۳۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۲۰

در خاطراتی از شهید ناصر اوجاقلو آمده است: او حتی حقوق ماهیانه‌اش را برای خودش خرج نمی‌کرد. همیشه در مادیات به کمترین‌ها قانع بود و در امور معنوی از دیگران پیشی می گرفت. از خوراک و پوشاک، به حداقل‌ها قناعت می‌کرد.
کد خبر: ۵۶۵۱۳۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۲۰

برادر شهید «نظرعلی ریواز» می‌گوید: آرزوی شهادت داشت و به خانواده شهدا بسیار ارادت داشت و هر وقت شهیدی را می‌آوردند حتماً به تشیع جنازه شان می‌رفت.
کد خبر: ۵۶۵۰۳۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۱۸

برادر شهید «نظرعلی ریواز» می‌گوید: آرزوی شهادت داشت و به خانواده شهدا بسیار ارادت داشت و هر وقت شهیدی را می‌آوردند حتماً به تشیع جنازه شان می‌رفت.
کد خبر: ۵۶۵۰۳۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۱۸

دختر شهید «سیدهاشم باقر هاشمی» می‌گوید: در آخرین اعزامش که داشت می‌رفت به من و خواهرم گفت: مواظب باشید. نصیحت می‌کنم که هیچ وقت پای خود را از گلیم خود دراز نکنید. مواظب برادرتان باشید، چون من دیگر نیستم و این یادتان باشد. زمانی این حرف‌ها را به یاد می‌آورید که من دیگر بین شما نیستم و ترکش و خمپاره به قلبم می‌خورد.
کد خبر: ۵۶۴۸۷۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۱۵

دختر شهید «سیدهاشم باقر هاشمی» می‌گوید: در آخرین اعزامش که داشت می‌رفت به من و خواهرم گفت: مواظب باشید. نصیحت می‌کنم که هیچ وقت پای خود را از گلیم خود دراز نکنید. مواظب برادرتان باشید، چون من دیگر نیستم و این یادتان باشد. زمانی این حرف‌ها را به یاد می‌آورید که من دیگر بین شما نیستم و ترکش و خمپاره به قلبم می‌خورد.
کد خبر: ۵۶۴۸۷۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۱۵

برادر شهید «سیدحسن ایزدهی» می‌گوید: کاملاً معلوم بود که فضای جبهه بر او تأثیر گذاشته است. خصوصاً در سنگر‌ها حالتی از او می‌دیدم که پیدا بود یک حالت معنوی ماندگار در او ایجاد شد.
کد خبر: ۵۶۴۷۵۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۱۴

برادر شهید «سیدحسن ایزدهی» می‌گوید: کاملاً معلوم بود که فضای جبهه بر او تأثیر گذاشته است. خصوصاً در سنگر‌ها حالتی از او می‌دیدم که پیدا بود یک حالت معنوی ماندگار در او ایجاد شد.
کد خبر: ۵۶۴۷۵۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۱۴

یکی از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس می‌گوید: بعد از عملیات کربلای 4 امام خمینی(ره) فرمانی داد که همه رزمندگان برای اجرای آن به صف شدند حتی آنان که زخمی و مجروح بودند.
کد خبر: ۵۶۴۷۴۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۱۴