به روایت خواهر

به روایت خواهر
خاکریز خاطرات- شهید عیسی کریمی

خاطره زهراکریمی از برادر شهیدش/ خیلی راحت از وصیت نامه و مرگ حرف می زد

تک و تنها نشسته بود توی حیاط ، کاغذ و قلمی هم روی پایش گذاشته بود ، کنارش نشستم. گفتم : داداش چی داری می نویسی ؟ لبخندی زد و گفت : وصیت نامه ،بالاخره هرکس پا به این دنیا می گذارد، روزی هم خواه ناخواه باید این دنیا را ترک کند.
طراحی و تولید: ایران سامانه