جوان بسیجی
۰۹/مرداد/۱۴۰۴
۰۱:۰۵
فا
فارسی
English
العربیة
خانه
اخبار
اسناد
عکس
فیلم
کتاب و ادبیات
پژوهش
ویژه نامه ها
شاهد الکترونیک
استانها
موزه شهدا
جستجوی شهدا
بخش ویژه «شهدای غریب»
تفال به وصایای شهدا
تفال به وصایای شهدا
جوان بسیجی
کرامات شهیدان؛(34) شهيد رئوف
براى همين خيلى ناراحت بودم و كارم در خانه هميشه گريه بود. يك شب حسين به خوابم آمد. پيراهن سفيد وشلوار مشكى پوشيده بود گفت :مادر چرا اين همه گريه می كنى؟ گفتم: گريه نمی كنم پياز پوست كنده ام لذا از چشمم اشك مى آيد. خواهرم كه كنارم نشسته بود...
تازهها
از شهادتی که امضایش را حضرت رقیه (س) زد، تا زیارتی که ابدی شد
طراحی و تولید: ایران سامانه