شهید عسگر بایرام زاده دوازدهم تیر 1363 در حین پاکسازی محور عملیاتی مهاباد، در روستای مهیند سلدوز در درگیری با عوامل ضد انقلاب بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید.
در عمليات ها پيشتاز بود و اولين نفري مي شد كه به بالاي تپه مي رفت و رودرروي دشمن قرار مي گرفت و مي گفت از اين آدمها نترسيد اينها نه جسارت دارند نه عرضه جنگيدن.
اینچنين توصيه مي نمود «شما را هم قسمتان مي دهم به خداوند تبارك و تعالي همان طوري كه من جانم را برای اسلام فدا مي كنم شما نیز از كمك و ياري دين و رهبري به عنوان حزب ا.. خسته نشده و پشتيان روحانيت باشيد و رهبر اسلام و اين نور چشم رزمندگان و شهدا را تنها نگذاريد.»
بعد از شهادت ايشان يك روز كه در حياط منزلمان نشسته بودم از مسجد محل صدايي را شنيدم كه خيلي آشنا بود. بله، مثل صداي پدرم بود كه اذان مي گفتند. هر روز موقع اذان مي رفتم و اين صداي آشنا را گوش مي دادم.
يكي از رزمندگان خستگي ناپذير دشتها و كوههاي سر به فلك كشيده كردستان كه شب و روز، آرامش و آسايش خود را جهت آزادسازي و پاكسازي منطقه از وجود عناصر پليد ضدانقلاب به همت مي گماشت.
ايشان به من گفت كه بيا نزديك تر، من مرثيه مي خوانم، شما هم گوش فرا دهيد. تقريبا سه ساعت با اين حال و اوضاع گذشت. شهيد مرثيه مي خواند و من هم فقط گريه مي كردم.