نوید شاهد همدان - صفحه 80

در عملیات های متعدد شرکت کرد و همراه با دیگر رزمندگان اسلام حماسه ها آفرید. سرانجام در بیست و هشتم بهمن ماه سال 1364 در فاو عراق بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. پیکرش مدت ها در منطقه بر جای ماند و سال ها بعد در فروردین سال 1375 با تلاش جستجوگران نور به آغوش وطن بازگشت و در گلزار شهداي زادگاهش به خاک سپرده شد.

اين دنيا ارزش ديگرى ندارد و اصل كار آخرت است كه اگر انسان خوبى كند آن دنيا همان اندازه پاداش مى گيرد. سعى كنيد در راه خدا خدمت كنيد. به ملت غيور و مجاهد ايران بگوييد كه دست از مطالعه برنداريد و در اوقات بيكارى از كتب سودمند و اسلامى استفاده كنند و در نمازهاى پر فيض جماعت و جمعه امام را دعا كنيد و مساجد را خالى نگذاريد.

دست از مطالعه برنداريد و در اوقات بيكارى از كتب سودمند و اسلامى استفاده كنند و تنها خواهشى كه از ملت ايران دارم اين است كه رهنمودهاى امام را با دل جان بپذيرند و با تمام وجود در انجام فرامينش كوشا باشند و در نمازهاى پر فيض جماعت و جمعه امام را دعا كنيد و مساجد را خالى نگذاريد.

هنوز دانش آموز بود که جنگ تحمیلی آغاز شد و محمود نیز با عضویت در بسیج مستضعفین راهی جبهه های نبرد حق علیه باطل شد.

یک نفر هم روزها مواظب بود که کسی از این موضوع بویی نبرد، تا اینکه بیماریش شدیدتر شد و جمشید هم لاغرتر! و این در حالی بود که یک پسر بچه هر روز می آمد و می پرسید:« آقا جمشید نیست؟ »« آقا جمشید نیامده؟ »

بعد از ظهر نیروهای دیده بانی از گردان توپخانه و ادوات و بلدچی های اطلاعات عملیات با تخریب چی ها به گردان معرفی شدند و غوغایی از نیرو شد. بچه را به لباس مخصوص غواصی مجهز کردند و با پخش جیره جنگی و مهمات و گرفتن آخرین آمار، آماده نماز مغرب و عشاء شدیم.

اتاق مخابرات، محل رفت و آمد فرماندهی بود و می آمد و تلفن می زد و من هم از فرصت استفاده کردم و برگه تسویه خودم را گذاشتم وسط برگه های پیام ها که باید آنها را امضاء می کرد و نفهمد و برگه من را هم امضاء کند.

یادواره 400 شهید گردان حضرت علی‌اصغر علیه‌السلام لشگر 32 انصارالحسین(ع) استان همدان به منظور گرامیداشت شهدای مدافع حرم و دو شهید گمنام دانشگاه بوعلی‌سینا ‌برگزار می‌شود

دبیر هنری جشنواره ملی خاطره‌نویسی سردار سرلشکر حسین همدانی از برگزاری اختتامیه جشنواره ملی خاطره‌نویسی ویژه سردار شهید همدانی در همدان خبر داد.

بعد از دو، سه ماه که فصل بهار هم رسیده بود وقت تعقیب و گریز با ضد انقلاب بود. به سپاه سقز یک مأموریت دادند و صیرفی زاده هم رفت و در آن عملیات شهید شد. عصر روز شهادتش بود که در مخابرات بودم، تلفن زنگ زد. کسی از پشت خط گفت از کرمان زنگ می زنم و با آقای صیرفی زاده کار دارم. پس از چندین سئوال و جواب، گفت از دانشگاه کرمان هستم و بگوید بیاید وضعیت تحصیل خودش را معین کند.

عماد به "هادی فخرایی" اشاره کرد که بقول خودشان "حرس خمینی" بود . هنوز هادی کامل بر سر جایش نایستاده بود که زیر ضربات مشت و لگد آن دو جانی کثیف نقش زمین شد . در همان حال آن دو جانی با لهجه غلیظ عربی مدام تکرار می کردند : الان کوجا ؟ الان کوجا؟

آسمان داشت روشن می شد که انبوه لوله های تانک ها نمایان شده بود و من با چشم می دیدم که دور و برم پر از دشمن است که می خواهند تسلیم شوم، همه نوع فکری به سرم زد و چون نارنجک دستی داشتم به خیال خودم می توانم از آنها تلفات بگیرم ولی نیروهای دشمن از من زرنگ تر بودند و جلوتر نمی آمدند. تا اینکه دیگر تنها و بی کس فقط خدا را داشتم و اسیرم کردند.

مادر جان شيرت را حلالم كن و از زحمات شما تشكر مى كنم و مادرم افتخار كن كه فرزندت در راه خدا و ناموس كشورش به شهادت رسيد آخرين گفتارم برادران و برادرانى كه دنبال ناموس مردم و خلاف هستند اين است توبه كنيد و راه خدا را پيشه كنيد و جمله ديگرى براى تمامى خواهران دارم، اى زن به توم از فاطمه اينگونه خطاب است، ارزنده ترين زينت زن حفظ حجاب است.

ملت شهيد پرور ايران بدانيد كه اگر امام و همت دليرانه شما نمى بود اسلام به اين سرعت بار ديگر بذرافشانى نمى كرد همچنين آنانكه در اين لحظات در پشت جبهه رزمندگان را يارى مى كنند در ثواب نبرد با آنها شريك مى باشند و نيز بدانيد كه ايران سرزمين خداست. نگذاريد اجانب و منافقين دست كثيفشان را به اين مملكت دراز نمايند

سال 1347 وارد دبستان شد تا پایان دوره راهنمایي درس خواند و پس از آن مشغول کار شد. در سال های انقلاب نوجوانی 17 ساله بود و در کنار جوانان و نوجوانان انقلابی در راهپیمایی ها و تظاهرات های انقلابی شرکت کرد و در راه پیروزی انقلاب گام برداشت. با آغاز جنگ تحمیلی با پیوستن به بسیج در جبهه حضور یافت و در عملیات های متعدد شرکت کرد.

اى جوانان نكند در رختخواب ذلت بميريد كه حسين (ع) در ميدان نبرد شهيد شد و اى جوانان مبادا در غفلت بميريد كه على در محراب عبادت شهيد شد و اى مادران مبادا از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگيرى كنيد كه فردا در محضر خدا نمى توانيد جواب زينب را بدهيد كه تحمل 72 شهيد را نمود و همه مثل خاندان وهب باشيد و حتى جسد او را هم تحويل نگيريد و هميشه بياد خدا باشيد و در راه او قدم برداريد تا هرگز دشمنان بين شما تفرقه نيندازند و شما را از روحانيت متعهد جدا نكنند و پيرو خط امام باشيد و صداقت و اخلاص خود را همچنان حفظ نماييد اگر فيض شهادت نصيبم گشت آنانكه پيرو خط سرخ امام خمينى نيستند و به ولايت او اعتقاد ندارند بر من نگريند و بر جنازه من حاضر نشوند.

با آغاز جنگ تحمیلی بنا به وظیفه شرعی و قانونی روانه خدمت سربازی شد و به عنوان پاسدار وظیفه در جبهه حضور یافت. سرانجام پس از ماه ها مجاهدت در راه خدا در بیست و سوم بهمن ماه سال 1364 در دیواندره هنگام درگیري با نیروهاي عراقي بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید و به کاروان عظیم شهدا پیوست. پیکر وي را در گلزار شهداي زادگاهش به خاک سپردند.

اى عزيزان راه شهدا را بپيماييد و نمازتان را در اول وقت بخوانيد و زياد دعاها بخوانيد مخصوصا دعاى كميل ،حضرت على و زيارت عاشوراى حسين (ع) را و امام و رزمندگان و اسرايى را كه در چنگ رژيم خونخوار صدام هستند را فراموش نكنيد.

شهادت كبوتر خونين بالى است كه از خانه كوچك فاطمه و على (ع) به پرواز درآمده و در طول تاريخ در همه زمانها و براى همه نسلها خط سرخى را كه همان خط محمد (ص) و آل اوست ترسيم نموده است.

سال 1354 وارد دبستان شد و تا پایان دوره ابتدایي درس خواند. در سال های انقلاب کودکی بیش نبود اما همراه با دیگر دانش آموزان در راه پیروزی انقلاب گام برداشت. با آغاز جنگ تحمیلی با عضویت در بسیج روانه جبهه های نبرد حق علیه باطل شد و در عملیات های متعدد شرکت کرد.