دفاع مقدس - صفحه 65

آخرین اخبار:
دفاع مقدس

پیکر ۵ شهید گمنام دفاع مقدس در زرندیه تشییع شد

همزمان با ایام فاطمیه پیکر مطهر پنج شهید گمنام دوران دفاع مقدس با استقبال مردم زرندیه وارد این شهرستان و تشییع شد.با ورود پیکر این شهدای والامقام مراسم تشییع و تجدید پیمان با آرمان‌های مقدس مجاهدان راه خدا از میدان امام حسین(ع) به سمت امامزاده سید منصور (ع) شهر مأمونیه انجام شد.

پشتیبان اسلام و امام خمینی(ره) باشید

شهید حجت الله لونی در بخشی از وصیت‌نامه خود می‌نویسد: «به شما توصیه میکنم از درس غفلت نورزید و پشتیبانان خوبی برای اسلام و امام خمینی (ره) باشید...» ادامه وصیت‌نامه این شهید والامقام را در نوید شاهد بخوانید.

آسمان دارالعباده یزد عطر آگین 5 شهید گمنام دفاع مقدس می‌شود

همزمان با سالروز شهادت حضرت فاطمه الزهرا ( س) ۲6 آذر ماه 1402 پیکرهای مطهر پنج شهید گمنام دفاع مقدس در نقاط مختلف استان یزد تشییع و به خاک سپرده خواهند شد.

تیزر / یادواره شهدای کبوتران آسمانی برگزار می‌شود

همزمان با شهادت آیت الله سیدحسن مدرس مراسم یادواره شهدای کبوتران آسمانی برگزار می شود. نوید شاهد یزد تیزر این مراسم را برای علاقمندان منتشر می کند.
به کوشش گروه تلویزیونی شاهد منتشر شد

«سیلی ناحق» روایتی دیدنی از شهید حیدری + موشن‌گرافیک

روایتی از شهید داوود حیدری درباره تجربه سیلی ناحق در قالب موشن گرافیک منتشر شد.
به مناسبت سالگرد شهادت شهید «رسول زیودار» منتشر شد؛

پادکست/شهید «رسول زیودار» در کلام پدر

شهید «رسول زیودار» یکم خرداد ۱۳۴۱، در شهرستان خرم آباد به دنیا آمد. پدرش علی و مادرش زرین طلا نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. پاسدار بود. نهم آذر ۱۳۶۲، با سمت معاون گردان فتح در آبادان بر اثر اصابت گلوله به شکم، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است. برادرش اصغر نیز شهید شده است.
وصيت نامه شهيد «نورميرزا ابراهيمی»؛

آرزوی چشيدن طعم شهادت را دارم

شهید «نورمیرزا ابراهیمی» در وصیتنامه خود آورده است: من آرزوی چشيدن طعم شهادت را دارم و راهم را انتخاب كرده‌ام و اميدوارم كه خداوند تبارك و تعالي از گناهانم درگذرد و مرا جزء ياران امام حسين قرار دهد.
وصیتنامه شهید «محمدرضا بااختیار»؛

من به خون خویش غلتیدم و رفتم

شهید والامقام «محمدرضا بااختیار» در وصیتنامه خود نوشته است: من به خون خویش غلتیدم و رفتم، پس شما در مرگ من سیاه نپوشید بلکه خانه‌تان را سیاه کنید به خاطر اباعبدالله و ابوالفضل عباس (ع) و شهدای محراب.

شهید «جوزی امیری» در قاب خاطرات

شهید جوزی امیری یازدهم مرداد ۱۳۴۴درروستای بدرآباد ازتوابع شهرستان خرم آباد به دنیا آمد.پدرش شاه عباس(فوت ۱۳۵۸) کشاورز بود ومادرش نازار نام داشت.تا دوم راهنمایی درس خواند.به عنوان پاسداردرجبهه حضور یافت.هجدهم مرداد ۱۳۶۴ باسمت معاون گردان انبیاء تیپ ۵۷ ابوالفضل(ع) درخط پدافندی زبیدات عراق براثرآتش تهیه دشمن وسوختگی بدن به شهادت رسید.مزارش دربهشت رضای شهرستان زادگاهش واقع است.
خاطراتی از زندگی شهید «امیر حسین پاپی چشمه» به روایت مادرش؛

«امیرحسین» خود را فدای بسیجی‌ها کرد

مادر شهید «امیرحسین پاپی چشمه» می گوید: یکی از نارنجک ها هنگام آموزش در شرف انفجار قرار گرفته که امیرحسین به لحاظ آموختن درس فداکاری و گذشت و ایثار جان در راه خدا که از برادرش هوشنگ یاد گرفته بود، خودش را بر روی آن نارنجک پرتاپ می کند تا آسیبی به دیگر بسیجی ها وارد نشود.
شهید «اصغر زیودار» به روایت همرزمش؛

شهیدی که چهره‌اش آسمانی شده بود

همرزم شهید «اصغر زیودار» در خاطرات خود آورده است: اصغر قبل از شهادتش حال عجیبی پیدا کرده بود و اصلا نمی‌شد او را زمینی حس کرد. به چهره و چشمانش نگاه کردم، دیدم ایشان اوج گرفته است.
خاطره ای از شهید «حشمت الله قلی» به نقل از مادر شهید؛

جایی را به جز بسیج ندارم

مادر شهید «حشمت اله قلی» می گوید: پسرم هنگام ظهر به منزل آمد. از او پرسیدم تا به حال کجا بودی؟ در پاسخ به من گفت: «به جز بسیج جایی را ندارم.» حشمت اله کم و بیش فعالیتهایش را در بسیج به مدت دو سال انجام داد و سپس راهی جبهه شد.
زندگینامه شهید عشایر «جمال مدهنی»؛

شهیدی که بدنش متلاشی شد

شهید «جمال مدهنی» در ششم فروردین ۱۳۶۷، با سمت راننده تانک در شلمچه بر اثر اصابت و انفجار گلوله توپ به برجک تانک و متلاشی شدن پیکر مطهر وی که با سوختگی همراه بود به شهادت رسید.
خاطره‌ای از سردار شهید «فیروز سرتیپ‌نیا» به نقل از «احمدیار سوری»؛

اسلام را در سایه جهاد، سربلند می‌دانست

«احمدیار سوری» از همرزمان شهید «فیروز سرتیپ‌نیا» می‌گوید: از اخلاق‌های خوب او این بود که بسیجیان را خیلی دوست داشت. عاشق عملیات رزمی بود و اسلام را در سایه جهاد سربلند می‌دانست.
زندگینامه شهید محراب «آیت اله مدنی»؛

دومین شهید محراب، مدیر حوزه علمیه خرم‌آباد بود

پاییز سال ۱۳۵۱ شیخ مهدی قاضی با کسب اجازه از امام به منزل آیت‌الله مدنی در همدان مراجعت کرده و ایشان را به خرم‌آباد دعوت کردند. آیت‌الله مدتی پس از هجرت به خرم‌آباد، عهده‌دار مدیریت حوزه علمیه شد.
زندگینامه شهید «محمدرضا فطرس»؛

شهیدی که روزانه قرآن می‌خواند

محمدرضا فطرس از شهدای قرآنی استان لرستان، قرآن خواندن را از امور جاری روزانه‌اش به حساب می‌آورد، حدود ۵۰۰ جلد كتاب مذهبی در کتابخانه‌اش داشت. شب را حتماً با وضو می‌خوابید و اكثراً به نماز شب برمی‌خواست و علاوه بر روزهای دوشنبه و پنجشنبه خیلی از روزهای دیگر را روزه‌دار بود و كمک و صدقه را از كارها و وظایف روزمره خویش می‌دانست.
زندگینامه شهید «حسن جان‌بزرگی»؛

از مكانيكی تا ساخت هواپيمای دوموتوره

حسن از همان ابتدای کودکی رویای پرواز داشت و به همین دلیل مجلات «پرواز دانشمند» و نشریه‌های مربوط به ماشین را مطالعه می‌کرد و همین امر باعث شد از اطلاعات عمومی بالایی برخوردار باشد. سپس به عضویت سپاه درآمد و در سپاه پاسداران شهرستان «ازنا» تعمیرکار شد و چند سال بعد در همانجا بود که هواپیمای دوموتوره ساخت.
زندگینامه شهید «محمدرضا آخوندزاده»؛

شهید «آخوندزاده» مفت و مجانی شهید نشد

بعد از شهادت «محمدرضا آخوندزاده» شهید رحیمی درباره ی ایشان می فرمود: آخوندزاده شهید شد ولی نه مفت و مجانی بلکه ابتدا عده زیادی از بعثی ها را به درک واصل کرد بعد شهید شد.
وصیتنامه شهید «سید نظام الدین حیات الغیبی»؛

هدف ما از جنگ اعتلای نام الله است

شهید «سیدنظام الدین حیات الغیبی» در وصیتنامه خود نوشته است: خداوندا تو شاهد هستی که هدف ما در این جنگ اعتلای کلمه الله و سرنگونی تمام ستمگران و جنایتکاران و زورمداران و صدامیان است.
وصیتنامه شهید «حمیدرضا رحمانپور»؛

انسان صبور کسی است که هر حادثه‌ای به او رسد شکیبایی کند

شهید «حمیدرضا رحمانپور» در وصیتنامه خود آورده است: انسان صبور كسی است كه هر حادثه ای به او رسد شكيبايی خود را حفظ كند و بگوید: «انا لله و انا اليه راجعون» ان‌شاالله كه صبوريد.
طراحی و تولید: ایران سامانه