نوید شاهد ایلام - صفحه 316

هفته نیروی انتظامی بر بزرگمردانی که رمز بقا و ثبات آنان، طلب حیات طیبه در گمنامی و بی‌نشانی است، اندیشه ناب خود را باعشق و ارادت مخلصانه به حضرت حق درآمیخته، بی اعتنا به رنگ و لعاب زیور دنیا، توشه‌ای معنوی نثار بازار فداکاری کرده‌اند مبارک باد.

وی همواره فرائض دینی خود را به موقع بجا می آورد. در اوج قیام مردم، بر علیه رژیم منحوس پهلوی فعالیت های فراوانی نمود و در راهپیمایی و مراسمات مذهبی فعالانه شرکت می کرد ...

مکتب حیاتبخش اسلام از انسان موجودی می سازد که دوست دارد حق را بگوید حتی اگر گردنش را بزنند ...

به مسئولین می گویم که به مسئولیتی که به شمامحول شده لاقید نباشید و چنانچه خیانت کنید راه کفار را خواهید رفت...

رنگین کمان خون شما خطی گلگون در آسمان کشیده و تصویر زیبایی از عشق را بر عرصه گیتی جلوه گر شده است...

شعر مقاومت، شعر فصیح فریاد را در دل زمان سرودید. دلیران زمان با سخاوت خورشید هر چه داشتند بخشیدند، بخشیدند جز آن لباس سبز سپاهی و نقش آن کلام الهی بر روی این لباس مقدس، ره توشه ی شهیدان همین بس که یک جامه، یک کلام و تصویری از خط امام باشد...

همین دیروز بود که به سفر رفتی، و کوله پشتیت را برای دفاع از وطن و ناموست پر از شجاعت و غیرت نمودی تا سربازی باشی جان بر کف برای آزادسازی وطن و آرامش فرزندان این مرز و بوم...

در روستای قلعه جوق در بخش ملکشاهی از توابع شهرستان مهران متولد شد . وی که تا مقطع پنجم ابتدائی تحصیل کرده و ثمره ازدواجش 3 فرزند بود و در نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران خدمت می کرد ...

در سن پانزده سالگي به كمك پدر شتافت. وي در سن 20 سالگي از راه كارگري خرج خانواده را تأمين مي نمود. شهيد در سن 25 سالگي ازدواج نمود و ثمره اين وصلت 4 فرزند مي باشد

شهيد مهدي لطفي فرزند نوراله در پانزدهمین روز از اسفندماه 1341 در شهرستان ايلام ديده به جهان گشود. نوجواني شهيد مصادف با قيام ملت ايران بود كه ايشان وفاداري خود را در شركت در راهپيمايي ها و تظاهرات ضد طاغوت ثابت نمود همين علاقه بعدها موجب شد كه شهيد به عضويت سپاه پاسداران در آيد وي در تمامي مأموريتهاي سپاه پيشتاز بود و هرگز خستگي را احساس نمي كرد شهيد با اخلاقي نيكو خود همگان را شيفته خود نمود همزمان با شروع جنگ تحميلي در جبهه حضور يافت و جسورانه در جبهه هاي موسيان ، عين خوش و دهلران مردانه با متجاوزان نبرد كرد و سرانجام در یازدهمین روز از مهرماه 1359 بر اثر بمباران هواپيماهاي بعثي در دهلران مجروح و به شهادت رسيد.و در جوار شهداي امامزاده علي صالح (ع) به خاک سپرده شد.

شهيد با اخلاقي نيكو خود همگان را شيفته خود نمود همزمان با شروع جنگ تحميلي در جبهه حضور يافت و جسورانه در جبهه هاي موسيان ، عين خوش و دهلران مردانه با متجاوزان نبرد كرد...

انجمن شعر و ادب دهلران با مشارکت بنیاد شهید و امور ایثارگران سوگواره شعر «به نام سر» برگزار می کند

در منطقه ی مرزی مهران در بعنوان راننده و در حین ماموریت دچار سانحه رانندگی شد و دچار ضربه مغزی شد و به شهادت رسید ...

از مردم کشورمان میخواهم پشت سر امام را خالی نکنند و پشتیبان اسلام و مسلمین جهان باشید و تا آخرین قطره خون از این مرز و بوم پاسداری نمایید...

شهید عزیز نیازیان در سال ۱۳۳۵ در قریه چشمه پهن علیا در استان ایلام همراه با صدای موذ ن دیده به جهان گشود دوران کودکی را در دامن پر مهر صحبت و فاطمه سپری نمود و دوران پر جنجال تحصیل را در سن هفت سالگی آغاز نمود و توانست تا پایان کلاس ششم ابتدایی تحصیل نماید که به علت کمبود امکانات نتوانست ادامه تحصیل نماید. وی بسیار متعبد و مومن بود و بسیار با قرآن مایوس بود ۱۵ ساله بود که در تهران مشغول به کار و یکسال بعد به خدمت سربازی احضار گردید که به سربازی رفت و بعد از چندی با فتوی امام از پادگان فرار نمود. بعد از پیروزی انقلاب با هدفی مقدس به سربازی رفت. با عضویت در سپاه پاسداران به جبهه عازم شد تا بتواند بیشتر به انقلاب و وطن خدمت کند وی در عملیات‌های نی خضر، میمک و تنگ بینا شرکت نمود و بعد از مجروح شدن باز هم به جبهه باز گشت و این بار در عملیات شناسایی دشمن چهارم مهرماه سال ۱۳۵۹ باز برای مردم روستای چشمه پهن روز دیگری بود اما این بار مردم چشمه پهن تنها نبودند همراه با آنها مردم استان و همرزمان عزیز نیز به شدت سوگوار از دست رفتن عزیزشان بودند خبر این بود که عزیز باحضور در یک عملیات شناسایی در منطقه عملیاتی مهران در درگیری بادشمن به شهادت رسیده بود و دوستدارانش را داغدار دیدنش کرده بود. پیکر این شهید بزرگوار بعد از سه روز شناسایی و در هشتم مهرماه بر روی دستان ولایتمدار استان تشییع و در جوار امامزاده علی صالح(ع) به خاک سپرده شد. از وی یک فرزند به یادگار مانده است.

پیامم به ملت شریف ایران آن است که هرگز امام را تنها نگذارند و با حضور در صحنه مشت محکمی بر دهان امپریالیسم شرق و غرب بکوبند و در نماز جماعات و جمعه شرکت کنید که این نماز جماعات است که منافقین را ذلیل ساخته است...

شهید «صادق امیدی» دومین شهید دفاع مقدس استان ایلام است که هفتم مهرماه ۱۳۵۹ در جبهه مهران به درجه رفیع شهادت نایل آمد. نوید شاهد در سالگرد شهادت به معرفی این شهید والامقام می‌پردازد.

گلچینی از تصاویر رزمندگان ایلامی در مناطق مختلف عملیاتی مختلف در دوران دفاع مقدس برای نخستین بار در سایت نوید شاهد ایلام منتشر می شود

ایشان به همراه تعدادی از دوستان خود در طول هفته از مردم و اهالی قصرشیرین کمک های جنسی و نقدی جمع اوری و در شبهای چهارشنبه هر هفته در مسجد مهدیه قصرشیرین آنها را در کیسه های مخصوص بسته بندی و شبانه به درب منزل کسانیکه بضاعت مالی نداشتن تحویل می دادند...

شهید در سال 1350 بعنوان گروهبان دوم در پلیس راه کرمانشاه خدمت نمود در سال 58 بعد از چند ماهی در شهر ماکو به هنگ ژاندارمری ایلام منتقل و به خدمت صادقانه خود ادامه داد با آغاز جنگ تحمیلی و در حالیکه چند روز مهران به اشغال دشمن در آمد شهید به گروهان ژاندارمری مهران منتقل شد...