خاطرات شفاهی همسران شهدا؛
همسر شهید «خوبیار حسینپور رودانی» میگوید: «شهید انسان خیلی خوب و با خدایی بود، دو ماه بعد از ازدواجمان، داوطلبانه از طریق بسیج عازم جبهه شد. به شهید گفتم دو ماهه ازدواج کردیم و هنوز اثر حنای عروسی از روی انگشتامون پاک نشده اما شهید گفت من باید برم، پسر خالمون تازه شهید شده بود، شهید گفت اسلحه پسر خالمون روی زمین افتاده، من باید اسلحهاش را بردارم.»