خاطرات شهید عبدالله کاتبی
۰۹//۱۴۰۴
۱۹:۱۰
فا
فارسی
English
العربیة
خانه
اخبار
عکس
فیلم
اسناد
کتاب
مجلات شاهد
ویژه نامه
پژوهش
استانها
موزه شهدا
جستجوی شهدا
شهدای غریب
تفال به وصایای شهدا
آخرین اخبار:
پوستر اجلاسیه کنگره ملی شهدای غریب در اسارت رونمایی شد
کنگره شهدای غریب باید «پدیده فرهنگی» و «بازتاب اجتماعی» خلق کند
تازهترین شماره شاهد نوجوان منتشر شد
جانباز مدافع حرم، شهید جنگ ۱۲روزه شد
خاطرات شهید عبدالله کاتبی
قسمت دوم خاطرات شهید «عبدالله کاتبی»
راه صدساله رو یک شبه میری
پسرعمه شهید «عبدالله کاتبی» نقل میکند: «کمی که بدون عصا رفت ایستاد و به دیوار تکیه داد. گفت: «بیا جبهه اونجا راه صدساله رو یک شبه میری. اگه شهید بشی اون دنیا هم راحت راحتى.»
قسمت نخست خاطرات شهید «عبدالله کاتبی»
حنای عراقی
مادر شهید «عبدالله کاتبی» نقل میکند: «گفتم: مادر! اینا چیه توی سرت گیر کرده؟ گفت: حناست. میبینی عراقیها چه حنایی سرمون میمالن؟ کمی که موهایش را زیرورو کردم، دیدم خون و خاک روی سرش خشک شده.»
طراحی و تولید: ایران سامانه