همسر شهید«علی مرادیان»، می گوید: اوایل ازدواج ما تظاهرات انقلابی شروع شده بود. همسرم در این تظاهرات ها شرکت می کرد تا اینکه ساواک به او حمله می کند و از ناحیه گوش زخمی می شود به منزل که آمد از او پرسیدم چه شده؟ جواب داد چیزی نیست قطره ای خون در راه خداوند ریخته شده است.