سقز کردستان - صفحه 2

سقز کردستان

گذري به زندگي و نقل خاطره اي از شهيد محمد زارعي

همه او را به عنوان جوانی مومن و شجاع می شناختند و بارها در عرصه خطر به خوبی امتحان خود را پس داده بود...
زندگينامه

نگاهي كوتاه به زندگي شهيد عبدالله اماني

در زندگی مشکلات زیادی را پشت سر نهاده بود و سرد و گرم زندگی را با تمام وجود تجربه کرده بود و سال‌ها با تحمل شرایط سخت با همه کاستی‌ها کنار آمده بود ...
زندگينامه

تاملي كوتاه در زندگي شهيد سيد جلال سيدي

شهدای استان کردستان ویژگی‌هایی دارند که در کمتر جایی دیگر دیده می‌شود و یا غالباً دیده نمی‌شود و این شهدا غریبانه‌تر و مظلومانه‌تر به شهادت رسیدند ...
زندگينامه

نگاهي كوتاه به زندگي شهيد حسن احمد خواه

با تمام وجود به اسلام و انقلاب اسلامی عشق می‌ورزید و در برنامه‌های بسیج و پایگاه محل حضور فعال داشت ...
وصيت نامه

وصيت نامه شهيد ايرج ستاريان

شهيد ايرج ستاريان 29 فروردين ماه سال 1339 بود كه در نطنز كاشان به دنيا آمد. سال دوم دبيرستان بود كه وارد دانشسراي تربيت معلم شد پس از پيروزي انقلاب و استقرار نظام اسلامي، در كسوت معلمي به روستاهاي محروم سقز رفت و مشغول تعليم شد. در سال 1361، كه معلم روستاي «ترجان» بود، سرانجام در 21 مهرماه 1361، به جرم دفاع از نظام اسلامي و حقوق مردم محروم كردستان، آماج حملة ناجوانمردانة ضدانقلابيون قرار گرفت و بين روستاي ترجان و «قاقل» از توابع شهرستان سقز، به دست آنان به شهادت رسيد.
زندگينامه شهيد سعيد سعيدزاده

مروري كوتاه به زندگي شهيد سعيد سعيدزاده

در کمال شجاعت بسیار بی ادعا بود و با وجود اینکه برادرش شهید شده بود و چهار برادر دیگرش در صحنه جهاد و درگیری‌های منطقه حضور داشتند. در نهایت خلوص انجام وظیفه می‌کرد..

نگاهي كوتاه به زندگي شهيد ابراهيم نيازي

در همان دوران نوجوانی به انجام فرایض دینی پای بند بود و برای والدینش احترام خاص قائل می‌شد...

مروري كوتاه به زندگي شهيد سعيد احمدي

به عنوان پيشمرگ كرد با جمهوري اسلامي ايران همكاري مي كرد....

تاملي كوتاه در زندگي شهيد احمد جوانمردي

همواره می‌گفت باید در راهی قدم برداشت که رضای خدا در آن باشد و اگر در انجام کارها به دنبال رضای خدا باشیم خدا ما را به راه فلاح و رستگاری هدایت خواهد کرد....

خلاصه ای از زندگي شهيد عبدالله عزيزي

در پایگاه عملیاتی میرده سقز قوت قلب سایر همرزمان بود...

نگرشي كوتاه به زندگي شهيد سليم رحماني

ارها از برادرش خواسته بود که او را نیز در سازمان پیشمرگان مسلمان کرد سازماندهی کند ولی هر بار برادرش سن کم او را بهانه می‌کرد...

نگاهي كوتاه به زندگي شهيد خدا رحم رمضاني

یست و پنجم مهر ماه سال 1363 لباس رزم را به تن کرد تا پاسدار اسلام عزیز باشد...

مروري كوتاه به زندگي شهيد جبار اسعد پور

شجاع و بی باک بود و در کمال شهامت و شجاعت به مصاف دشمن می‌رفت، ...

يادكردي از پيشمرگ شهيد علي مسرور

در کار نیک پیشقدم بود و همواره می‌گفت مسلمانان به گردن همدیگر حق دارند و باید در کمک و دستگیری به آنان ادای دین کنیم

يادكردي از شهيد محمد خوش رزمي

در عملیاتي یکی از دوستانش به شهادت رسیده بود برای نجات او تلاش بسیار کرد؛ دل به دریا زد تا بتواند پیکر همرزم شهیدش را از ضد انقلاب پس بگیرد تیر به

نگرشي كوتاه به زندگي شهيد اسماعيل خضر نژاد

در اوایل سال 1359 در شرایطی که بیشتر روستاهای منطقه به حضور گروهک‌ های ضد انقلاب آلوده بود به صورت شبانه چندین رأس گاو و گوسفندی که داشت به فروش رسانید و به شهر سقز مهاجرت کرد و به عنوان پیشمرگ مسلمان کرد لباس مقدس رزم و جهاد در راه خدا را به تن نمود ...

تاملي در زندگي شهيد محمد نجيب حسيني

نقل می‌کنند: در سال‌های حضورش در سپاه بیشتر مواقع نیمه‌های شب از خواب بیدار می‌شد و با خدای خود به راز و نیاز می‌پرداخت و در آخر دعاهایش همیشه می‌گفت خدایا شهادت را روزی من قرار بده،..
خاطره

خاطره اي از شهيد علي درخشان از زبان خواهر شهيد

آن شب ما مهمان علي بوديم، و همه ناراحت و غمگين شب را گذرانديم صبح فردا مادر يك تكه زغال بر‌داشت و روي يكي از ديوارهاي خانه يك خط كشيد و با گريه گفت كه مي‌خواهد بداند سخنان ديروز علي درست درمي‌آيد يا خير....
سالروز شهادت شهيد

نگاهي به زندگي شهيد علي درخشان بله جر

يک روز فرزندم علی به من گفت مادر تو مطمئن باش من بیست روز دیگر به شهادت می‌رسم و انگار به او الهام شده بود و او می‌گوید
در سالروز شهادت شهيد

نگرشي كوتاه به زندگي شهيد علي داوري

با روحیه قناعت و صرفه جویی با حداقل‌های زندگی مدارا می‌کردند...
طراحی و تولید: ایران سامانه