دفتر خاطرات شهید

هر بار که به قاسم نگاه می‌کرد،‌ هیجان‌زده می‌شد و می‌گفت: بیبین! به من مِخَندَه! حال آن که هیچ نوزادی در آن سن و سال نمی‌خندد... ادامه این خاطره از همسر شهید «حجت‌اله صنعتکار آهنگری‌فرد» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.

با آن که به دلیل جوانی اش و آغاز جنگ و همزمانی با دوران تحصیل نتوانست درسش را ادامه دهد و پا به میدان نبرد گذاشته بود، اما مثل یک مهندس دوره دیده عمل می‌کرد. رفتارش مثل معلم ها بود.

روحیه ی بالایی داشت، مدام دنبال کار و فعالیت بود . لحظه ای آرام و قرار نداشت درطول شبانه روز مدام در حال جابجایی بود، یک ماشین استیشن داشت، که همیشه استراحت و خوابش در همان ماشین بود.

شهید محمدصادق دهقان­پور­فراشاه ششم خرداد 1348، در روستاي اسلاميه از توابع شهرستان تفت به دنيا آمد.به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. بيست و سوم دي 1365، با سمت سرگروه غواصان در شلمچه بر اثر اصابت تركش به پا، شهيد شد

خدا را همان طور عبادت کنید که اهل نیاز هستید، مبادا از روی حرف و زبان خدا را عبادت کنید.