- خاطرات شفاهی والدین شهدا

navideshahed.com

سلامم را به امام حسین(ع) برسان

سلامم را به امام حسین(ع) برسان

در این کلیپ همسر شهید «علی‌اکبر شفیع‌آبادی» نقل می‌کند: «وقتی پیکرش را دیدم، گفتم: سلام مرا به امام حسین(ع) برسان و شفاعتم کن.»
پسرم آیات شهادت زمزمه می‌کرد

پسرم آیات شهادت زمزمه می‌کرد

پدر بزرگوار شهید «مسلم حسین مردی»، به بیان خاطره‌ای از فرزندش که برای خدا و دفاع از اسلام به جبهه رفته بود و زمانی که برمی‌گشت آیات شهادت را زمزمه می‌کرد، پرداخته که شما را به تماشای قسمتی از فیلم این مصاحبه دعوت می‌کنیم.
خوابی که تعبیر شد

خوابی که تعبیر شد

مادر شهید «محمد ابوالقاسمی» در خاطراتی از فرزند شهیدش با چشمانی اشکبار تعریف می‌کند: «شبی در خواب دیدم فرزندم به شهادت رسیده و من پاهایش را می‌بوسم اما نمی‌دانستم این رویا، روزی به حقیقت می‌پیوندد.» حالا او با افتخار از فرزندش می‌گوید؛ شهیدی که در زندگی مظلوم و خاکی بود، اما در آرزوی شهادت می‌سوخت.
تلاوت قرآن برایش بسیار اهمیت داشت

تلاوت قرآن برایش بسیار اهمیت داشت

در این کلیپ همسر شهید «مجید آخوندی» نقل می‌کند: «صبح که از خواب بیدار می‌شدیم، بلافاصله قرآن را باز و شروع به تلاوت می‌کرد و از من می‌خواست تکرار کنم.»
شهید «جدیدی» در چند قدمی من به شهادت رسید

شهید «جدیدی» در چند قدمی من به شهادت رسید

در این کلیپ جانباز احمد احمدی می‌گوید: «شهید حسین جدیدی معلم ما بود که به شهادت رسید. من بی‌سیم‌چی بودم. شهید جدیدی جلوی سنگر بی‌سیم من شهید شد. به این شهید خیلی علاقه دارم چون کلاس‌های اخلاق و درسی برای رزمندگان برگزار می‌کرد و خیلی خوش‌برخورد و شوخ بود.»