آخرین اخبار:
کد خبر : ۶۰۸۳۹۸
۲۲:۱۴

۱۴۰۴/۱۰/۰۶

بندِ دلِ نوجوان، خونِ خاک شد: سکوتِ آغاسی، فریادِ ایلام

از پسِ دیوارهای اجاره‌ای، تا برجسته‌ترین نقش روی جبهه‌ها، او فقط ششم ابتدایی داشت اما تاریخِ شهادت را به خطِّ خون نوشت. او «اصغر آغاسی» بود: نوجوانی که خمپاره‌ی دشمن، حجله‌ی عروسکِ روحش را گشود و خاکِ ایلام، پرچمِ پروازش شد. مرگِ او، پایانِ قصه نبود؛ آغازِ حماسه‌ای بود که هنوز در شطِّ خونِ شهیدان موج می‌زند.


به گزارش نوید شاهد البرز، شهید اصغر آغاسی، نوجوانی با روحی بزرگ و عشقی آسمانی بود که در سال ۱۳۳۴ چشم به جهان گشود. او که در دامان مادرش، سکینه طاهر خانی، با محرومیت‌ها و تلخی‌های زندگی آشنا شد، از همان کودکی درس مقاومت و ایمان آموخت.

ـغاسی

مادرش با مشقت فراوان او را بزرگ کرده بود. اصغر در فضای ساده اما سرشار از عشق، رشد کرد و عشق به اسلام، قرآن و امام زمان(عج) در جانش ریشه دواند. او که آرزویی جز شهادت نداشت، به مادرش می‌گفت: «مادرم، بزرگترین آرزویم نائل آمدن به شهادت است… حجله مرا آماده کن و عکسم را بر روی آن بزن.»

این نوجوان پرشور، سرانجام در جبهه ایلام به آرزوی دیرینه خود رسید. او در آشپزخانه جبهه خدمت می‌کرد و در حالی که برای آوردن غذا رفته بود، با اصابت خمپاره نیروهای بعثی، در تاریخ ۲۵ دی‌ماه ۱۳۵۹ به فیض شهادت نائل شد.

مادرش با افتخار می‌گوید: «خوشحالم که فرزندم را در راه اسلام و قرآن دادم. او بسیار باادب بود و من از او راضی هستم. هرچه داریم از رهبرمان داریم.»

شهید اصغر آغاسی، پروانه وار، در آتش عشق به معبود سوخت و به ملکوت اعلی پرواز کرد. یادش گرامی و راهش پررهرو باد.

انتهای پیام/


گزارش خطا

ارسال نظر
طراحی و تولید: ایران سامانه