دفتر ششم تا دهم مجموعه کتابهای «وصیت نامه کامل شهدای» استان آذربایجان شرقی منتشر شد

به گزارش خبرنگار نوید شاهد، دفتر ششم، هفتم، هشتم، نهم و دهم، شماره 111، 112، 113، 114 و 115 از مجموعه آثار و اسناد شهدا و ایثارگران شامل وصیتنامه کامل شهدا استان آذربایجان شرقی به کوشش اسماعیل وکیل زاده تصحیح و تنظیم شده است.
پنج مجلد تازه از «وصیتنامه کامل شهدا» توسط «نشر شاهد» روانه بازار کتاب شد. این کتابها که با هدف حفظ و دسترسیپذیری اسناد شهدا به مثابه میراث معنوی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برای نسل امروز و آیندگان منتشر شده است؛ به وصیتنامه شهدای استان آذربایجان شرقی میپردازند.
دفتر ششم و هفتم و هشتم و نهم و دهم«وصیتنامه کامل شهدا استان آذربایجان شرقی» هر کدام بطور مجزا به وصیتنامههای 100 شهید والامقام این استان پرداختهاست.
برای اعتبار اسنادی به وصیتنامه شهیدان، ابتدا این متنها از نظر سندی مورد بررسی قرار گرفت و اطلاعات پایهای آنها از مراکز ذیربط بنیاد شهید و امور ایثارگران دریافت شد تا اصل معتبر بودن اسناد و اطلاعات در تدوین کتاب رعایت شود. مجموعه وصیتنامه شهیدان به تحلیل وصایای شهیدان نپرداخته است و صرفا از هر وصیتنامه مهمترین عبارتها و نکات استخراج شده و در قالب «گلچین وصیتنامه» در ابتدای هر فصل آمده است.
افزون بر این در ابتدای وصیتنامه هر شهید اطلاعاتی مانند «نام»، «نام خانوادگی»، «تاریخ تولد»، «محل تولد»، «نام پدر»، «نام مادر»، «تحصیلات»، «یگان اعزامی»، «تاریخ شهادت»، «محل شهادت»، «نحوه شهادت» و «مزار» درج شده است.
در بخشی از وصیتنامه شهید اسماعیل تاری قورچی از «دفتر ششم» میخوانید: انشاالله خودم هم اگر به شهادت رسیدم هیچ و اگر نرسیدم خود میآیم. اگر راه کربلا باز شود؛ شما را به کربلا میبرم. همچنین در وصیتنامه شهید ابراهیم تخمهچیان از همین دفتر میخوانید: شهادت در مکتب؛ مرگی است که انسان با دید کافی و شناخت خود و بینائی و بیداری انتخاب میکند. انسان سعادتاندیش باید به مکتبش متکی شده و در مقابل زر و زور و تزویر قیام کند.
در بخشی از وصیتنامه شهید حسین جعفری از «دفتر هفتم» میخوانید: برادران و خواهران عزیز و مهربانم! از شهادت من دلسردی به خودتان راه ندهید و انقلاب و امام عزیز را فراموش نکنید و برادران عزیزم سنگر مرا خالی نگذارید و همیشه آن را در دست داشته باشید که دشمن اسلام همیشه در کمین است. همچنین در وصیتنامه شهید ولی جعفری از همین دفتر میخوانید: دفاع از وطن خود یک وظیفه شرعی است که بر همه واجب است از دین خود دفاع کنند و از رهبر خودشان پیروی کنند و به ندای امام خود لبیک گویند.
در بخشی از وصیتنامه شهید محمد حسنزاده از «دفتر هشتم» میخوانید: مادرم از اولین باری که به جبهه آمدم بدان که راه خوبی را انتخاب کردهام. من در راه خدا و برای خدا به جبهه آمدم و این را هم بدان که اگر من شهید شدم در راه خدای تبارک و تعالی پسرت را هدیه دادهای. من میتوانستم همین الان بیایم و شما را ببینم و دیگر به عملیات نروم ولی اگر کسی وقت مرگش فرابرسد هرکجا که باشد میمیرد؛ پس چه بهتر که در راه خداوند شهید شود. همچنین در وصیتنامه شهید اسماعیل حسنپور اصل از همین دفتر میخوانید: ادامه دهندگان راه راستین شهیدان باشید و فقط به این بیاندیشید که این دنیا فانی است و آخرتی بدون پایان در پیش است.
در بخشی از وصیتنامه شهید حمید حیدری از دفتر نهم میخوانید: اگر من شهید شدم بدانید که این انتخاب من بوده و اگر نائل نشدم مسئولیتی که در مقابل این انقلاب بر دوش من گذاشته شده بود به انجام رساندهام. همچنین در وصیتنامه شهید کاظم حیران چرندایی از همین دفتر میخوانید: با شروع انقلاب و در این اواخر جنگ بنده را با این فکر روبرو ساخت که با تن و روح ناچیزم از اسلام و قرآن و وطنم دفاع کنم که خدمت مقدس سربازی رسید و این تنها راهی بود که به رویم باز شد.
در بخشی از وصیتنامه شهید حسن درگاهی صومعهدل از «دفتر دهم» میخوانید: مادرجان! وقتی این وصیتنامه را مینویسم نصف شب و چشمان پر از اشک دارم که من هنوز از کمالات انسانی و توشه سفر چیزی نمیدانستم اما تو مادر رنج دیدهام با محبت مادریات و با راهنمایی و ارشاد راه را به ما نشان دادی. همچنین در وصیتنامه شهید اصغر دلآگاه از همین دفتر میخوانید: نمازها را در اول وقت بخوانید و به فقرا کمک کنید و بر ظالم بتازید و طرفدار مظلوم باشید.
انتهای پیام/