دفاع از آرمانهای انقلاب اسلامی تا آخرین لحظه
به گزارش نوید شاهد استان مرکزی، شهید سالار پارسا در تاریخ 7 اسفند 1345 در روستای گورچک از توابع شازند به دنیا آمد. او از همان دوران کودکی در خانوادهای مذهبی و متدین تربیت شد و در 12 سالگی با آغاز انقلاب اسلامی، بهطور فعال در تظاهرات و مبارزات علیه رژیم پهلوی شرکت کرد. پارسا در سال 1361 به عنوان نیروی افتخاری به کمیته انقلاب اسلامی پیوست و در تبلیغات و مبارزه با مواد مخدر و منکرات فعالیت میکرد.
با شروع جنگ تحمیلی در سال 1359، شهید پارسا به جبهههای نبرد رفت و به دفاع از وطن و انقلاب اسلامی پرداخت. او در عملیاتهای مختلفی از جمله قادر، والفجر 8، فکه، کربلای 1 و کربلای 4 شرکت داشت. علاوه بر فعالیتهای رزمی، صدای دلنشین او در مجالس مداحی رزمندگان اسلام، گرمیبخش دلهای آنان بود.
در تاریخ 4 دیماه 1365، در عملیات کربلای 4 در جزیره بوارین عراق، این شهید بزرگوار به درجه رفیع شهادت نائل آمد. پیکر پاکش در گلزار شهدای اراک به خاک سپرده شد. وصیتنامه او، همچنان یادآور ایمان راسخ، فداکاری و تعهد به آرمانهای انقلاب اسلامی است.
وصیتنامه شهید:
بسمالله الرحمن الرحیم
"فَالَّذِينَ هَاجَرُوا وَأُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَأُوذُوا فِي سَبِيلِي وَقَاتَلُوا وَقُتِلُوا لَأُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ثَوَابًا مِنْ عِندِ اللَّهِ وَاللَّهُ عِندَهُ حُسْنُ الثَّوَابِ."
(سوره آل عمران، آیه 195)
در نام خداوندی که هر لحظه یادش دل غمگین و قلب شکستهشده از هجر یاران مرا تسلی میبخشد. سلام بر حضرت بقیهاللهالاعظم (عج) و سلام بر امام عزیزمان خمینی کبیر (ره) و سلام بر رزمندگان اسلام، دلیر مردانی که با عزم راسخ خود از شرف و ناموس مملکت اسلامی خود دفاع میکنند.
خدای متعال را شکر میکنم که این بار نیز مرا سعادت بخشید که بتوانم دوشبهدوش رزمندگان اسلام در برابر کفر جهانی به مقابله برخیزم و خداوند لایزال بر درون قلبم آگاه است که اگر در این راستا به درجه رفیع شهادت نائل گردم، به آرزوی دیرینهام رسیدهام. و خداوند میداند که برای من ننگ است که در روزگار شهادت به مرگ طبیعی بمیرم. امیدوارم هماکنون که این وصیتنامه را میخوانید، بر عرش اعلی رفته و به دیگر شهدای اسلام پیوسته باشم.
ای خوش آن روز که پرواز کنم تا بر دوست، به امید سر کویش پر و بالی بزنم. لذا این چند سطر را به عنوان وصیتنامه به رشته تحریر در میآورم.
من خود را در این حد نمیبینم که برای امت حزبالله مطلبی بنویسم که جنبه پیام یا نصیحت داشته باشد، اما توصیهای که اکثر شهدا بر آن تاکید داشتند و من نیز به آن سفارش میکنم، این است که قدر این گوهر نایابی که خداوند به شما ارزانی داشته است بدانید. از او پیروی کنید و اوامر ایشان را مو به مو اجرا کرده و به جان و دل قبول کنید.
از جوانان و کسانی که توانایی شرکت در جبهههای نبرد حق علیه باطل را دارند، میخواهم که به میدانهای نبرد بروند و ندای "هل من ناصر امام" را لبیک بگویند.
و اما شما پدر و مادر گرامیام! مرا به بزرگواری خود ببخشید که نتواستم دین خود را نسبت به شما ادا کنم و خوشحال و سرافراز باشید که فرزندتان قدمی برداشته که انشاءالله رضای خداوند بر آن بوده است.
برادران عزیزم را نیز سلام میرسانم و از آنها میخواهم که هرگز از خدا غافل نشوند و در دو سنگر مدرسه و جبهه فعالانه شرکت کنند و اگر از من بدی دیدند، مرا حلال کنند.
و اما شما خواهرانم، شما را نیز سلام میرسانم و در شهادت برادرتان به صبر و استقامت دعوت میکنم که: "إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ"
منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی