آخرین اخبار:
کد خبر : ۶۰۸۱۱۱
۰۹:۱۳

۱۴۰۴/۱۰/۰۳

از شلمچه تا خان‌طومان؛ روایت یک مرد ناتمام

محمدرضا علیخانی از همان روزی که زخم شلمچه بر تنش نشست، فهمیده بود قرار نیست به زندگی معمولی برگردد، جانبازی پایان مسیرش نبود، نشانی بود از ماندن در صف اول تعهد. سال‌ها گذشت، اما او از جنگ عبور نکرد با او ادامه یافت. زخم‌ها کهنه شدند اما عهد نه. وقتی زمین خان‌طومان در تنگنای محاصره نالید، دل او زودتر از فرمان‌ها به میدان رسید. در ادامه ویدئویی از وی ببنید.


به گزارش نوید شاهد خوزستان، شهید محمدرضا علیخانی سوم خرداد سال ۱۳۴۴ در روستای طلاور از توابع شهرستان باغملک چشم به جهان گشود. در سن پانزده سالگی در بهمن سال ۱۳۵۹ همراه دیگر نوجوانان روستا روز‌های قشنگ نوجوانی و مدرسه را رها کرده و به جبهه اعزام شد.

وی سال ۱۳۶۱ عضو رسمی سپاه شد. در عملیات‌های کربلای ۵ در شلمچه و عملیات والفجر شیمیایی شد. سرانجام آبان ماه سال ۱۳۹۴ برای دفاع از حرم حضرت زینب (س) به سوریه رفت و دوم دی سال ۱۳۹۴ به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

از شلمچه تا خان‌طومان روایت یک مرد ناتمام

دوم دی ماه دهمین سالگرد شهادت سردار شهید مدافع حرم محمدرضا علیخانی را گرامی می‌داریم.

جنگ برای بعضی‌ها تمام می‌شود برای بعضی دیگر، فقط شکل عوض می‌کند.

محمدرضا علیخانی از همان روزی که زخمِ شلمچه بر تنش نشست، فهمیده بود قرار نیست به زندگی معمولی برگردد، جانبازی پایان مسیرش نبود نشانی بود از ماندن در صف اول تعهد.

سال‌ها گذشت، اما او از جنگ عبور نکرد.

جنگ، با او ادامه یافت.

زخم‌ها کهنه شدند، اما عهد نه.

وقتی زمین خان‌طومان در تنگنای محاصره نالید، دل او زودتر از فرمان‌ها به میدان رسید. 

برای مردی از این جنس، سؤال «وظیفه هست یا نه» معنا نداشت، او فقط بلد بود برخیزد.

دست‌هایی که طعم ترکش را می‌شناختند، این‌بار مسیر نجات شدند.

فرمانش، تاریکی را عقب راند و آتشش، راه را برای زندگی باز کرد.

بیش از دویست انسان از سایه‌ی مرگ عبور کردند، و او سهم خودش را پرداخت.

در لحظه‌ای که پیروزی کامل شد، نوبت رفتن رسید، نه از زمین که به آسمان.

موشک، پایان او نبود بلکه امضای آخر یک وفاداری قدیمی بود.

سردار شهید محمدرضا علیخانی با خون خود نوشت: «فرماندهی، یعنی وقتی می‌توانی برگردی، اما می‌مانی.»

کد ویدیو

انتهای پیام/


گزارش خطا

ارسال نظر
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه