نگذارید دشمن بر ما مسلط شود و از امام امت پشتیبانی کنید
به گزارش نوید شاهد هرمزگان، شهید «غلام ذاکری نیای» یکم مهر ماه ۱۳۳۴، در روستای فخرآباد از توابع شهرستان میناب دیده به جهان گشود. پدرش هاشم و مادرش زهرا نام داشت. در حد خواندن و نوشتن سواد آموخت. سال ۱۳۵۳ ازدواج کرد و صاحب دو پسر و یک دختر شد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. دهم اردیبهشت ۱۳۶۱، در امالرصاص عراق بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. پیکر او را در گلزار شهدای شهرستان زادگاهش به خاک سپردند.

وصیتنامه شهید:
نگذارید دشمن بر ما مسلط شود و از امام امت پشتیبانی کنید
بسم ربّ الشهداء
پدربزرگوارم، سلام، امیدوارم که خداوند صبر و شکیبایی به شما عنایت فرماید.
پدرجان، قبل از هر چیز از شما حلالیت میطلبم؛ مرا حلال کنید و برایم طلب آمرزش نمایید. من شرمندهام که نتوانستم آن گونه که باید، وظیفه فرزندی خود را انجام دهم و بابت وظیفهای که بر گردنم مانده و نتوانستم ادا کنم، از شما طلب بخشش مینمایم.
همینطور از مادر مهربانم و خواهرانم، به خصوص خواهر عزیزم زهرا، حلالیت میطلبم.
پدرجان، همانطور که میدانید مملکت ما در حال جنگ است و برای دفع تجاوز دشمن، نیاز به خون شهید دارد. میبینید که جوانان این مملکت چگونه عاشقانه به استقبال شهادت میروند و از میهن اسلامی خود دفاع میکنند. آنان نیز پدر دارند، مادر دارند و عزیزند؛ با تمام مهر و محبتی که میانشان وجود دارد، ولی در راه خدا از همه چیز خود میگذرند و جانشان را در راه معبود نثار میکنند.
پدرجان، اگر خدا خواست و من شهید شدم، در سوگ من گریه نکنید و اشک نریزید؛ زیرا برای کسی که چیزی را در راه خدا میدهد، گریه و افسوس معنا ندارد. برای دفن پیکرم تشریفات لازم نیست؛ خیلی ساده باشد.
پس از آن، در تربیت فرزندانم بکوشید. آنان را با راه خدا آشنا سازید و نگذارید رنج بیپدری را احساس کنند. حتماً آنها را به مدرسه بفرستید، قرآن خواندن به آنان بیاموزید و نمازگزار بار بیاورید.
اما بعد، این مختصر وسایل زندگی و خانهای که من دارم، متعلق به همسرم و فرزندانم میباشد. کسی آنها را آزار و اذیت نکند.
در پایان عرایضم، از تمام فامیلان و آشنایان خداحافظی و طلب آمرزش مینمایم و از آنها میخواهم در راه خدا باشند، از امام امت و این جمهوری اسلامی ایران پشتیبانی نمایند و نگذارند دشمن بر ما مسلط شود، بر ما بتازد و دوباره ما را ببندد و بکشد.
خدا نگهدار
انتهای متن/