آخرین اخبار:
کد خبر : ۶۰۸۰۴۶
۱۱:۳۴

۱۴۰۴/۱۰/۰۲

خاطرات/ بهترین لباس

مادر شهید «حبیب الله آذری» می‌گوید: شب قبل از شهادتش خواب دیدم که شهید کفن پوشیده است و آمد پیش من و می‌خندد به او می‌گویم چی در تن تو است؟ عصبی شدم. گفت مادر این بهترین لباسی است که در تن من است مثل زمانی که در تظاهرات در جلوی صف کفن پوش‌ها شرکت می‌کرد.


به گزارش نوید شاهد مازندران، شهید حبیب الله آذری یکم تیــر ۱۳۴۲، در شهرستان فریدونکنار دیده به جهان گشود. پدرش عزیزالله، تعمیر‌کار چراغ و ســماور بود و مادرش حلیمه نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. به عنوان بســیجی در جبهه حضور یافت. بیســت و یکم دی ۱۳۶۵، در شلمچه بر اثر اصابت گلوله به سر، شهید شد. مزار او در زادگاهش واقع است.

خاطرات/ بهترین لباس

چند خاطره‌ای از شهید «حبیب الله آذری»:

مادر شهید: روزی پدرش در سن ۱۵ یا ۱۶ سالگی بود که برایش کفش و کاپشن نو خرید هیچوقت آن را نپوشید و می‌گفت دوستان من لباس نو ندارند من هم نمی‌توانم آن‌ها را بپوشم.

شب قبل از شهادتش خواب دیدم که شهید کفن پوشیده است و آمد پیش من و می‌خندد به او می‌گویم چی در تن تو است؟ عصبی شدم. گفت مادر این بهترین لباسی است که در تن من است مثل زمانی که در تظاهرات در جلوی صف کفن پوش‌ها شرکت می‌کرد.

برادر شهید: ایشان بسیار پایبند به مسائل دینی بود و نمازش را سروقت می‌خواند و همیشه این مورد را هم به می‌گفت. روزه می‌گرفت و می‌گفت در این زمان هاست که انسان متوجه می‌شود که فقیری ندارد چه سختی‌هایی دارد تحمل می‌کند و ما هم شریک باشیم.

انتهای پیام/


گزارش خطا

ارسال نظر
طراحی و تولید: ایران سامانه