آخرین اخبار:
کد خبر : ۶۰۷۱۸۳
۱۰:۳۵

۱۴۰۴/۰۹/۲۰
یادداشت به بهانه روز مادر؛

آرزویی که قرآن پاسخ داد

مادری که تنها فرزندش مصطفی را با عشق به خدا و ائمه پرورش داد، همدم و امیدش بود. دعای مشترک مادر و پسر برای شهادت، سرانجام در ۲۵ خرداد ۱۴۰۴ به اجابت رسید و مصطفی بی خراش هم گونه که دعا کرده بود به معبودش پیوست. امروز در روز ولادت حضرت زهرا (س)، صبر و عظمت این مادر شهید یادآور زنان بزرگی است که خدا دلشان را بزرگ‌تر از رنج‌ها آفریده است. در ادامه این یادداشت با قلم مریم بالوی فیلی نویسنده ایلامی منتشر می‌شود.


به گزارش نوید شاهد ایلام؛ مادر بودن یعنی هر صبح که چشم باز می‌کنی بخشی از جانت را در قامت فرزندت می‌بینی و با او نفس می‌کشی و با او می‌ترسی و با او آرام می‌گیری و هیچ کس جز خدا نمی‌داند این دل چطور میان امید و نگرانی می‌تپد و چطور با هر قدم فرزندش بالا و پایین می‌رود و مادر بودن یعنی تمام دنیا را در یک نگاه کوچک خلاصه کردن.

آرزویی که قرآن پاسخ داد

مادری کردن یعنی شب‌هایی که همه خوابند تو بیداری و دعا می‌کنی و دستت را روی سینه ات می‌گذاری تا دل بی قرار آرام شود و مادری یعنی هر بار که فرزندت از در بیرون می‌رود تو بخشی از خودت را همراهش می‌فرستی و هر بار که برمی گردد خدا را شکر می‌کنی که امانتش را دوباره به تو سپرده است.

می‌خواهم از مادری بگویم که سال‌ها با پسرش زندگی کرد و او تنها فرزندش بود و همه امید و تکیه گاهش و هر صبح که دردانه اش از خانه بیرون می‌رفت بغلش می‌کرد و می‌بوسید و چشم انتظار دلبندش بود که تا برگردد.

مادر‌ها خوب می‌دانند جدایی فرزند از مادر برای ساعاتی و حتی لحظاتی چقدر سخت است جدایی‌ای که از عشق می‌آید و از دل بستگی عمیقی که هیچ واژه‌ای توان توصیفش را ندارد.

می‌خواهم از مصطفی بگویم از پسری اهل عبادت که مادرش او را با عشق به خداوند و ائمه بزرگ کرده بود و نام خداوند و ائمه از زبانش نمی‌افتاد عشقش سردار سلیمانی بود دعاهایش را می‌نوشت و لای قرآن می‌گذاشت تا آرزویش برآورده شود هر شب با همان دعا سر بر بالین می‌گذاشت و مادر این را می‌دانست او در دلش هزار دعا می‌کرد و باور داشت که آرزوی دردانه اش در چارچوب خواسته‌های معمول این دنیا نمی‌گنجید و نشانی از جهانی بالاتر در خود داشت.

بعد از رفتن پدر مصطفی مردِ خانه بود و زندگی دو نفره شان پر از عشق و لحظات شیرین می‌گذشت مصطفی درس می‌خواند و برای مادر فرزندی صالح بود، اما لا به لای همه دعاهایشان یک دعا بیشتر از همه به چشم می‌خورد مادر می‌گوید: وقتی همسرم در قید حیات بود هر سه با هم دعا می‌کردیم که شهید شویم پس از رفتن پدر پسر این دعا را با من ادامه داد در دلشان غوغایی از عشق به ائمه و خدای مهربان موج می‌زد.

روز‌ها و شب‌ها گذشت تا اینکه روزی آسمان شهر صدای دشمن دون را شنید دشمنی که به خیال خام خودش آمده بود تا کشور را بگیرد و برود.

صبح روز ۲۵ خرداد ۱۴۰۴ دعای شهادت بر زبان مصطفی جاری شد و مادر با دلی پر از عشق و علاقه به خاطر فرزندش «آمین» گفت سلامی به امام حسین (ع) هدیه کرد و پسر را به امام رضا (ع) سپرد مصطفی از خانه بیرون رفت و نگاه مادر پشت سرش ماند نگاهی که می‌خواست آن لحظه را در دل نگه دارد بی آنکه دلیلی بداند بی قراری در جانش نشست بی‌قراری‌ای که تنها دلِ مادر آن را می‌شناسد.

در لحظه‌ای کوتاه صدای انفجار در فضای شهر پیچید، اما پیش از آنکه صدایی به گوش برسد حقیقتی سنگین بر دل مادر نشست گوشی موبایل در دستش ماند و پیامک ناتمام شد و دلش بی هیچ توضیحی همه چیز را فهمید و ارتباط مادر و فرزند الهی است سکوتی عمیق در خانه جاری شد سکوتی که آغاز دلتنگی بود مصطفی پر کشید.

پس از شهادت وقتی توسط مادر قرآن گشوده شد کاغذ‌های کوچک دعا میان صفحات پیدا شد همان نوشته‌های هر روزه همان آرزو‌های پنهان مادر آن‌ها را برداشت و بوسید و زمزمه کرد که آرزویت برآورده شد پسرم و در همان لحظه آرامشی آسمانی در دلش نشست آرامشی که تنها مادران شهید معنای آن را می‌دانند در لحظه دیدار مادر با پیکر جگرگوشه اش در حالی که فرزندش با لبخند پلک هایش بسته بود او را بوسه باران کرد و گفت سلام پسر قشنگم همانطور که دعا می‌کردی بدون یک قطره خون شهید شوی حالا بدون خراشی به سوی معبودت در آغوش امام حسین (ع) پر کشیدی خوشا به حالت پسرم.

در بامداد ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ هنگامی که آسمان هنوز رنگ روشنایی به خود نداده بود نیروی هوایی رژیم ملعون صهیونیستی با حمله به چندین نقطه از سراسر ایران، جنگی دوازده روزه را شروع کرد که جمعی از نظامیان، دانشمندان و غیرنظامیان به شهادت رسیدند در میان آنان نام جوانی از دل مردم می‌درخشد مصطفی گشانی متولد چهارم دی ماه ۱۳۷۳ که در ۲۵ خرداد ۱۴۰۴ به آرزوی دیرینه اش رسید.

امروز، در روز ولادت حضرت زهرا (س) می‌توان این مادر شهید را در صف زنانی دید که خدا دلشان را بزرگ‌تر از رنج‌ها آفریده زنانی که صبرشان بی نهایت است به طوریکه هرگاه نام حضرت زینب (س) برده می‌شود با فروتنی می‌گوید: شرم دارم گریه کنم در برابر بانویی که همه مصیبت‌ها را تاب آورد و پیام امام حسین (ع) را به دوش کشید. آری همین علاقه به ائمه است که دست این مادر را گرفته و او را در مسیر صبر و رضایت استوار نگه داشته است. باید گفت لحظه شهادت آغاز راحتی شهید است و آغاز داغ فراق خانواده داغی که هیچوقت از یاد می‌رود و این داغ به گفته بزرگان علوّ درجات می‌آورد و قدرت تحملش عظمت انسان را رقم می‌زند و امروز در میان نور ولادت بانوی دو عالم این روز را به همه مادران بخصوص مادران شهید و مادران شهید گمنام تبریک عرض می‌کنیم.

 

انتهای پیام/


گزارش خطا

ارسال نظر
طراحی و تولید: ایران سامانه