کد خبر : ۶۰۶۱۷۱
۱۳:۳۶

۱۴۰۴/۰۹/۰۸
به مناسبت سالروز شهادتش منتشر گردید

شهیدی که از برادرانش خواست زیر بار ظلم نروند

شهید «محمدرضا غلامپور» در وصیت نامه‌اش از برادرانش خواست در مقابل کفر و ستم بایستید و زیر بار هیچ ظلم و ستمی نروید.


به گزارش نوید شاهد بوشهر؛ شهید محمدرضا غلامپور دوازدهم فروردین ۱۳۵۳ در خانواده‌ای مستضعف و متدین به دنیا آمد. درس عشق به اهل بیت اطهار (ع) و ایثار در راه خدا را از مادرش آموخت. با وجود عدم بضاعت خانواده درس خواندن را آغاز نمود و با موفقیت دوران ابتدایی را پشت سر گذاشت.

سپس دوران راهنمایی خود را با موفقیت به پایان رساند با توجه به تربیت خانوادگی نمازش را اول وقت می‌خواند و روزه می‌گرفت. به شرکت در نماز جمعه و جماعات اهمیت می‌داد و همواره دیگران را به این امر مهم سفارش می‌کرد. بعد از اتمام این دوره به خاطر عشق و علاقه‌ای که به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی داشت در سن ۱۹ سالگی به عضویت این نهاد مقدس درآمد.

وی بعد از پوشیدن لباس سپاه لیاقت‌های نظامی خویش را در محل خدمتش به منصه ظهور نهاد و مورد تحسین همگان قرار گرفت. تقریباً دو سال عضو سپاه بود شش ماه از دوران عضویتش را در فیروزآباد فارس گذرانید و سپس به بندرعباس منتقل شد.

سرانجام در تاریخ هفتم آذر ۱۳۵۷ برای انجام مانور عاشورا به جزیره هنگام عازم گردید که در حالی که برای خدمت به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران عازم بود به علت سقوط هلی کوپتر به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

شهیدی که از برادرانش خواست زیر بار ظلم نروند

قسمتی از وصیت نامه شهید را با هم بخوانیم

سلام. سلام گرم مرا از سرزمین خونرنگ برازجان پذیرا باشید. من یکی از ناچیزترین بنده‌های خدا خدمت به اسلام را که همان آغازگر واقعی معراج انسان به سوی خداست برگزیدم؛ و جای هیچ شک و تردیدی نیست. مادرم مادر خوب و مهربانم‌ای عزیزترینم. من ترا بسیار ناراحت کرده‌ام امیدوارم که برایت پسر خوبی بوده باشم.

پدر عزیزم‌ای عصاره رنج و محنت، امیدوارم که توانسته باشم قسمتی از رنج‌های زندگیت را که در وجود ما فرزندانت خلاصه می‌شود تسکین داده باشم. برادرانم! عزیزانم امیدوارم که همه شما در پناه خدا باشید و در مقابل کفر و الحاد بایستید و زیر بار هیچ ظلم و ستمی نروید.

خواهرانم! خواهران خوبم خدمت به اسلام سراپای وجودم را فرا گرفته شما را به خدای بزرگ می‌سپارم. اقوام و دوستان و آشنایان! من تمام شما را ناراحت کرده‌ام و با این زبان ناچیز نتوانسته‌ام دل شما را بدست آورم و امیدوارم که شما مرا ببخشید و برایم دعا کنید؛ و از خدا بخواهید که مرا با شهدای کربلا محشور فرماید. همسر گرامیم من برایم هیچ فرقی  نمی‌کند که کجا خدمت می‌کنم تنها چیزی که برایم مطرح است عشق به خدا و عشق به شهادت و عشق به خدمت به اسلام است.

انتهای پیام/


گزارش خطا

ارسال نظر
طراحی و تولید: ایران سامانه