چنان در صحنه حضور داشته باشید تا دشمنان آرزوهای ننگینشان را به گور ببرند
به گزارش نوید شاهد هرمزگان، شهید «حسن پیشداد» یکم اردیبهشت ۱۳۴۲، در روستای درتوجان از توابع شهرستان بندرعباس به دنیا آمد. پدرش امیر، فروشنده بود و مادرش فاطمه نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته برق درس خواند و دیپلم گرفت. سال ۱۳۶۱ ازدواج کرد و صاحب یک پسر شد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. بیست و ششم اسفند ماه ۱۳۶۳، در شرق رود دجله عراق به شهادت رسید. اثری از پیکرش به دست نیامد. مزار یادبود او در گلزار شهدای شهرستان زادگاهش قرار دارد.

وصیتنامه شهید:
چنان در صحنه حضور داشته باشید تا دشمنان آرزوهای ننگینشان را به گور ببرند
«لا حول و لا قوّة إلّا بالله العلیّ العظیم»
با سلام و درود به یگانه رهبر عالم تشیّع، حضرت امام زمان(عج) و با سلام و درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی، امام امت، خمینی کبیر، روح خدا، فرزند حسین(ع) و فرزند زهرای مظلوم. همانگونه که حضرت زهرا(س) مظلوم بود و امام حسین(ع) مظلوم بود، اکنون فرزندشان نیز مظلوم است.
حسین جان! اگر در ظهر عاشورا کسی نبود که به ندای «هل من ناصرٍ ینصرنی» تو پاسخ دهد، اما امروز ما به ندای فرزند تو، خمینی بزرگ، لبیک گفتهایم و هرگز نخواهیم گذاشت تنها بماند.
ای حسین! ما اهل کوفه نیستیم که امام خود را تنها بگذاریم. ما به ندای اماممان، که ندای اسلام است، گوش داده و تا مرز شهادت پیش میرویم و چنان با دشمنان اسلام و قرآن و خدا میجنگیم تا صحنه گیتی از ظلم و کفر پاک شود و اسلام بر جهان حاکم گردد.
اکنون که به سوی کربلای حسینی، به سوی شطّ العرب، و به سوی قبر غریب حسین(ع) حرکت میکنم، نخست از خداوند متعال که همه چیز در دست اوست و هر چه بخواهد همان میشود درخواست دارم که فتح نهایی سپاه اسلام بر کفر را نصیب ما گرداند و با امدادهای غیبی خود چنان ضربهای بر دشمنان اسلام وارد کند که درسی باشد برای دیگر کفار.
از امت اسلام و از خانوادههای شهدا، اسرا، مفقودین و معلولین التماس دعا داریم و به آنان نوید میدهیم که تلافی موشکهای ۹ متری و ۱۲ متری دشمن خونخوار را در میدان نبرد خواهیم گرفت.
ما به آنان نوید میدهیم که با قطره قطره خون خود راه کربلا را باز میکنیم و خود را به قبر شش گوشه آن مظلوم غریب میرسانیم و به او شکایت میکنیم که چگونه امت تو مظلوم واقع شدهاند، همان گونه که خودت مظلوم واقع شدی.
از خداوند بارها خواستهام و اکنون نیز میخواهم که اگر بر گناهان من قلم عفو نمیکشد و مرا نمیآمرزد، از این دنیا نبرد؛ زیرا «الدنیا مزرعةُ الآخرة» و دنیا مزرعه آخرت و محل آزمایش است. من از خدا میخواهم که به حرمت خون حسین(ع) و شهدای اسلام ما را نیز شفاعت کند.
اما چند تذکر به خانوادهام، پدر و مادرم، فرزندم، دوستانم و امت اسلام؛ قدر این امام را بدانید و تابع محض ولایت فقیه باشید و برای سلامتی او دعا کنید. اگر ما هم رفتیم و کشته شدیم، مبادا دل سرد شوید یا دست از مبارزه بکشید و گوشه گیر شوید. نه، نه، نه. باید چنان در صحنه حضور داشته باشید که دشمنان اسلام آرزوهای ننگین خود را به گور ببرند.
یکی از آرزوهای من دیدار با رهبرم، روحم، امامم خمینی بوده است که توفیقش نصیبم نشد. از مسئولین تقاضا دارم اگر شهید شدم، همسرم، فرزندم و پدر و مادرم را به دیدار امام ببرند و از ایشان بخواهند که در روز قیامت مرا شفاعت کنند.
از همه برادران و خواهرانی که در طول این بیست و چند سال زندگی، از من نگرانی دیدهاند، یا آن گونه که اسلام خواسته است با آنان رفتار نکردهام، یا حقی بر گردن من دارند، طلب عفو میکنم.
انتهای متن/