کد خبر : ۶۰۵۰۵۱
۱۵:۲۳

۱۴۰۴/۰۸/۲۵

محمد در مداحی پیرو بیانات رهبری بود

محترم خدارحمی مادر شهید مدافع حرم «محمد آژند» روایت می‌کند: «به مرور در زمزمه‌هایش مداحی می‌کرد و در مراسم‌های مدرسه و مسجد می‌خواند. عاشق مداحی برای اهل بیت(ع) بود. چند جلسه‌ای برای آشنایی بیشتر با مداحی به کلاس‌های حاج آقای اسماعیلی از مداحان شهریار رفت. کتاب‌های آموزش مداحی می‌گرفت و تمرین می‌کرد و روز به روز به خواندن برای اهل بیت(ع) مشتاق‌تر می‌شد.»


شهید

به گزارش نوید شاهد شهرستان‌های استان تهران؛ شهید «محمد آژند»، بیست و هفتم تیر ۱۳۵۹ در تهران چشم به جهان گشود. پدرش حسین نام داشت. تحصیلات خود را تا مقطع کارشناسی ادامه داد. بیست و هشتم تیر ۱۳۸۱ ازدواج کرد. دو فرزند به نام‌های محمدمهدی و محمدطا‌ها به یادگار مانده است؛ و در بیست و یکم دی ۱۳۹۴ در سوریه در منطقه خان طوفان به شهادت رسید. مزارش در شهرستان شهریار در بهشت رضوان آرمیده است.

روایتی خواندنی از محترم خدارحمی مادر شهید مدافع حرم «محمد آژند» را در ادامه می‌خوانید:

به مرور در زمزمه‌هایش مداحی می‌کرد و در مراسم‌های مدرسه و مسجد می‌خواند. عاشق مداحی برای اهل بیت(ع) بود. چند جلسه‌ای برای آشنایی بیشتر با مداحی به کلاس‌های حاج آقای اسماعیلی از مداحان شهریار رفت. کتاب‌های آموزش مداحی می‌گرفت و تمرین می‌کرد و روز به روز به خواندن برای اهل بیت(ع) مشتاق‌تر می‌شد.

در مداحی فقط پیرو بیانات رهبری (حفظه الله) بود و ایشان را الگو قرار می‌داد. بنا به توصیه ایشان کتاب لهوف سیدابن‌طاووس را مطالعه می‌کرد. به مرور در محافل و هیئات دعوت می‌شد و می‌خواند. اما هر مطلبی را نمی‌خواند و هر روضه‌ای را بیان نمی‌کرد. اشعارِ با محتوا و تأیید شده را می‌خواند؛ و الحق که می‌سوخت و می‌خواند. مخصوصاً روضه‌های حضرت زهرا (س) در کوچه‌های بنی‌هاشم و روضه‌های حضرت رقیه (س) را با سوز و گدازی جانسوز می‌خواند.

نمی‌دانم چه رازی بین او و حضرت رقیه(س) بود که روضه‌ی خرابه‌ی شام وجودش را آتش می‌زد! در روضه‌هایش روی حضرت رقیه(س) خیلی حساس بود. شب سوم محرم شب عاشورای محمد بود. بی بی سه ساله همچون مادر هجده ساله دل محمد را ربوده بود.بعد از مراسم‌هایی که مداحی می‌کرد،

در خصوص مطالبی که خوانده بود نظرات پدرش را می‌گرفت و به کار می‌بست. گاهی به او پیشنهاد می‌کردیم که برای کسب درآمد در مراسم‌های ختم هم بخواند. اما از این کار خوشش نمی‌آمد و می‌گفت: «در مراسم‌های ختم باید نمک رو زخم صاحب عزا پاشید و این کار اخلاص رو از مداحی میگیره؛ من فقط برای ارباب می‌خونم.» همه مداحی‌هایش برای رضای خدا و صلواتی بود. مگر این که کسی خودش دوست داشت، پول بدهد که آن هم به ندرت قبول می‌کرد.

انتهای پیام/


گزارش خطا

ارسال نظر
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه