آخرین اخبار:
کد خبر : ۶۰۵۰۴۰
۱۲:۵۳

۱۴۰۴/۰۸/۲۶
خاطرات شهدا/

من فرزند اسلامم؛ هرگز نمی‌ترسم و خسته نمی‌شوم

برادر بزرگ‌تر شهید، از رزمندگان و جانبازان دوران دفاع مقدس، از روزهای دشوار فقر، دینداری و عشق برادرش به انقلاب می‌گوید؛ از نوجوانی که لبخند و ایمانش، تسلیم سختی‌ها نمی‌شد.


به گزارش نوید شاهد آذربایجان شرقی، شهید عیوض رفیعی  یکم فروردین ۱۳۴۳ در روستای استانجین از توابع شهرستان میانه به دنیا آمد. پدرش عمران کارگر بود و مادرش خدیجه نام داشت. او نیز کارگر بود. سال ۱۳۹۱ ازدواج کرد و صاحب یک پسر شد. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. بیست و چهارم آبان ۱۳۶۲ در پایگاه خلیفه مهاباد هنگام درگیری با گروه‌های ضدانقلاب بر اثر اصابت گلوله به پهلو شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.

من فرزند اسلامم؛ هرگز نمی‌ترسم و خسته نمی‌شوم

 

برادر شهید چنین نقل می‌کند:

برادرم در برخورد با مردم، خوش‌اخلاق و خندان بود. همه‌ی اهالی او را دوست داشتند. چون با هم در خدمت سربازی بودیم و فاصله‌ی سنی‌مان هم زیاد نبود، خاطرات بسیاری از روزهای انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی در ذهنم مانده است.

زندگی‌مان در فقر می‌گذشت؛ روزگار سختی داشتیم. شهید نتوانست ادامه‌ی تحصیل بدهد، از همان کودکی در کارهای کشاورزی یاری‌گر پدر بود و دوشادوش او زحمت می‌کشیدیم.

در دوران انقلاب، گاهی به شهر می‌رفت و در راهپیمایی‌ها شرکت می‌کرد. با این‌که سن کمی داشت، علاقه‌ی عجیبی به پیروزی انقلاب نشان می‌داد و می‌گفت: «باید رهایی بیابیم، از فقر فرهنگی و اقتصادی نجات پیدا کنیم.»

روزی با سر و وضعی به‌هم‌ریخته به روستا بازگشت. از او پرسیدم: «کجا بودی؟»

لبخندی زد و گفت: «در تظاهرات بودیم. گاردی‌ها ما را دنبال کردند. خیلی دویدم تا به بیرون شهر رسیدم و از آن‌جا پیاده تا روستا آمدم؛ راه زیاد بود و خسته‌کننده.»

پدر که سخت نگرانش شده بود، گفت: «عیوض خسته نباشی، ولی پسرم، مواظب خودت باش.»

محمد با آرامش پاسخ داد:

«پدر جان، من فرزند اسلامم؛ هرگز نمی‌ترسم و خسته نمی‌شوم.»

انتهای پیام/


گزارش خطا

ارسال نظر
طراحی و تولید: ایران سامانه