آخرین اخبار:
کد خبر : ۶۰۴۶۶۳
۰۸:۴۱

۱۴۰۴/۰۸/۲۱
سربلند در سنگر ایمان؛

نامی که در حافظه ایستادگی ثبت شد

شیرعلی رحمانی، جانباز ۷۰ درصد دفاع مقدس، در راه ولایت و قرآن، دو دست، یک پا و بینایی‌اش را فدای ایمان کرد. او با وجود سختی‌های فراوان، هرگز از مسیر جهاد و عشق به امام خمینی و رهبر معظم انقلاب باز نایستاد. پس از عمری مجاهدت و حفظ کامل قرآن، بیستم آبان ۱۴۰۲ به یاران شهیدش پیوست و نامش در حافظه ایستادگی ثبت شد.


به گزارش نوید شاهد ایلام، شیرعلی؛ نامی بامسمّا، که شیرمردی‌اش زبانزد بود. او که مقتدایش علی (ع) بود و راهش، راه سیدعلی. جانبازی از تبار عشق، که در بازار رضایت خدا، دو دست، یک پا و دو چشم خود را با معشوق معامله کرد.

در آغاز جنگ تحمیلی، در سن ۲۷ سالگی راهی جبهه شد. دو سه ماه تا پدر شدنش مانده بود که مجروح شد و حسرت در آغوش گرفتن فرزند را به دل گرفت. اما نه از ناتوانی جسمی‌اش غمگین بود، نه از نداشتن دست و پا؛ بلکه گریه‌های شبانه‌اش از دلتنگی سنگر‌ها و دوری از رکاب امام بود. 

نامی که در حافظه ایستادگی ثبت شد

زندگی‌اش با عشق به ولایت گره خورده بود. وقتی از شیرین‌ترین و تلخ‌ترین خاطره زندگی‌اش پرسیدند، گفت: «شیرین‌ترین لحظه عمرم، دیدن امام از پلکان هواپیما بود؛ و تلخ‌ترین، شنیدن خبر ارتحال ایشان از رادیو سراسری.».او همواره گوش به فرمان مقام معظم رهبری بود و یک بار نیز به دیدار ایشان مشرف شد.

شیرعلی رحمانی در سال ۱۳۳۴ در روستای چمن سید محمد بولی دیده به جهان گشود. دوران کودکی‌اش را در همان روستا گذراند تا اینکه خانواده‌اش به بغداد مهاجرت کردند. در این سفر، مادرش راز این کوچ را چنین بیان کرد: «پدرت به عشق اهل بیت (ع) ما را به اینجا آورد.» پنج ساله بود که پدرش را از دست داد و طبق وصیتش، او را در نجف اشرف، همان‌جا که آرزویش بود، به خاک سپردند.

هفت ساله که شد، دوشادوش مادر و برادرانش کار کرد تا چرخ زندگی‌شان بچرخد؛ در حالی که هم‌سن‌وسالانش مشغول درس و بازی بودند. روزگار از او جوانی پخته ساخت. تصمیم گرفت همراه برادرانش به ایران بازگردد. چند ماه بعد، جنگ آغاز شد و او با وجود ترکش‌های فراوان در بدن، همچون طوفانی بر دشمن تاخت.
در سال ۱۳۶۱، هم‌زمان با جشن آزادسازی خرمشهر، پیوند زناشویی بست. هشت ماه از زندگی مشترکش گذشته بود و دو سه ماه تا تولد فرزندش مانده بود که مجروح شد. آن روز، مهربان‌تر از همیشه خداحافظی کرد و رفت. فردای آن روز، خبر مجروحیتش رسید. اما باز هم غمش از دوری سنگر‌ها بود، نه از ناتوانی جسمی.

با شدت گرفتن جنگ، مردم آواره کوه‌ها و بیابان‌ها شدند. او که آرزوی بودن در کنار همرزمانش را داشت، حتی توان برپایی چادر را نداشت. در این ایام، همسرش همچون شیرزنی ایستاد و از خانواده‌اش مراقبت کرد. او نیز با وجود سختی‌ها، هرگز به ستوه نیامد؛ چرا که باور داشت: «لقد خلقنا الانسان فی کبد» — انسان در رنج آفریده شده است.

حاج شیرعلی، پدر هفت فرزند بود و توانست کل قرآن کریم را حفظ کند. تمام اوقاتش را با شنیدن نوار‌های قرآن سپری می‌کرد. وقتی از علت حضورش در جبهه پرسیدند، آیه ثقلین را قرائت کرد: «من دو چیز گران‌بها را در میان شما به امانت می‌گذارم؛ یکی قرآن و دیگری اهل بیتم. این دو تا قیامت از هم جدا نمی‌شوند.» و گفت: «ما نیز برای پاسداری از قرآن جنگیدیم تا سرافرازانه آن را حفظ کنیم.». پس از عمری مجاهدت، در بیستم آبان ۱۴۰۲، به یاران شهیدش پیوست. مزار این شهید این گرانقدر در جوار شهدای گمنام بهشت رضا شهر ایلام قرار دارد.

دیدار جانباز هفتاد درصد شهید شیرعلی رحمانی با مقام معظم رهبری
دیدار جانباز هفتاد درصد شهید شیرعلی رحمانی با مقام معظم رهبری
دیدار جانباز هفتاد درصد شهید شیرعلی رحمانی با رئیس جمهور شهید
دیدار جانباز هفتاد درصد شهید شیرعلی رحمانی با رئیس جمهور شهید

انتهای پیام/


گزارش خطا

ارسال نظر
طراحی و تولید: ایران سامانه