پاسداری از دیار گیلان تا شلمچه
به گزارش نوید شاهد گیلان، فرهاد اسدپور فلکدهی در روز یازدهم تیر ۱۳۴۵ در خانوادهای روستایی در فلکدهٔ شهرستان رشت چشم به جهان گشود. رشد در فضای روستا، آشنایی با معارف دینی و روحیهٔ ایمانمدارانه، فرهاد را از همان سالهای نوجوانی به تلاش برای خدمت و پاسداری از ارزشها سوق داد. با آغاز جنگ تحمیلی، او همچون بسیاری از جوانان زمانهاش، بیتردید و با نیتی روشن، از روستا و خانواده راهی جبهههای حق علیه باطل شد و در سنگرهای دفاع از میهن نقشآفرینی کرد.

در جبهه، فرهاد بهعنوان پاسدار حضور یافت و با همرزمانش در عملیاتها و مأموریتها شرکت کرد. خانواده و همرزمان او از سادهزیستی، سرسختی و ایمان عمیقش سخن میگویند؛ مردی که در سختترین لحظات، خندیده و آرامش خود را حفظ میکرد و امید و توکل را به دیگران نیز منتقل مینمود. آنگونه که نقل شده، او هیچگاه محبت و توجه به خانواده و جامعه را فراموش نکرد و همواره سفارش به نماز، دوری از غیبت و حضور در محافل دعا داشت.
فرهاد سرانجام در ۷ اسفند ۱۳۶۵ در شلمچه، در جریان درگیریها دچار جراحات و سوختگیهای شدید شد و پس از تحمل درد و رنج، به شهادت رسید. شهادت او نه تنها پایان زندگی یک انسان روزمره نبود، بلکه فصل تازهای در یاد مردم منطقه و خانوادهاش گشود؛ مزار او در بقعهٔ آقا سید شریف در فلکده به محل زیارت، یادآوری و تداوم راه او تبدیل شده است. هرسال عاشقان یاد، در سالگردش گرد میآیند، فاتحه میخوانند و از او الهام میگیرند تا راهش را ادامه دهند.
بخشی از وصیتنامهٔ شهید فرهاد اسدپور که روح و منش او را عیان میکند، چنین سفارشهایی است — سفارشهایی که هم پیام اخلاق و هم پیام جهاد را با هم دارند:
• هیچوقت از یاد خدا غافل نشوید.
• از مواضع تهمت و غیبت جدا خودداری کنید و در چنین مجالسی شرکت نکنید.
• در مجالس دعا شرکت کنید که تنها سلاح مومن دعاست.
• نماز جمعه را ترک نکنید.
• زیاد به دیدار خانوادهٔ شهدا بروید.
• از شما میخواهم که نگذارید اسلحهام بر زمین بیفتد و آن را بردارید و به جنگ کافران بروید که خداوند وعدهٔ نصر و پیروزی داده است.
• از شما میخواهم که حتیالمقدور نماز شب را بر پا دارید که تنها راه رسیدن به الله و نفس مطمئنّه است.
این سخنان کوتاه، اما مصمم، سرشتی روشن از اعتقادات و اولویتهای شهید را نشان میدهد: ایمانِ عملی، اهتمام به حضور در جمع و دعا، حساسیت به منش اخلاقی در اجتماع و دعوتی مستقیم به پایداری و مقاومت. وصیتنامهٔ فرهاد، از یکسو پیام دینی و عبادی دارد و از سوی دیگر پیام مسؤولیتی به جوانان و همرزمانش: که راه را رها نکنند و تا رسیدن به وعدهٔ الهی استقامت بورزند.
امروز خانواده، همرزمان و اهالی فلکده، یاد فرهاد را در گردهماییها، زیارات مزار و سخنها زنده نگه میدارند. تصویرِ او برای نسلهای بعد نه تنها یک نام در دفتر شهداست، بلکه نمونهای از تلفیق ایمان، شجاعت و مسئولیتپذیری است — میراثی که هر بار در دفعات یادآوری، نسل جدیدی را به فکر و عمل دعوت میکند. همت و ایثار او همچنان چراغی است که در دلِ کسانی که خواهان پاسداری از ارزشها هستند، روشن میماند.