روایتی داستانی از زندگی شهید مدافع حرم حجت اصغری در کتاب «آخرین زیارت»

به گزارش نوید شاهد شهرستانهای استان تهران، کتاب «آخرین زیارت» به روایتهایی داستانی از زندگی شهید مدافع حرم «حجت اصغری» میپردازد. این کتاب به قلم «مهدی گودرزی» نگاشته شده است و توسط «نشر تقدیر» منتشر شده است.
این کتاب بنا دارد گوشهای از رشادتها و فداکاریهای شهید را روایت کند. تمام خاطراتی که در کتاب نقل میشوند، واقعی است.
در انتهای کتاب نیز تصاویر و اسناد شهید به صورت رنگی منتشر شده است.
بخشی از این کتاب را با هم میخوانیم:
روزهای آخر
وقتی خیالش از بابت رضایت من راحت شد کمتر صحبت میکرد و کمتر از خانه بیرون میرفت و سرش به کار خودش بود حال و هوایش عجیب شده بود. دائم مشغول بود و ما از کارش سر در نمیآوردیم.
روزهای آخر با اصرار زیاد برادرش برای مسابقه فوتبال با تیم دوم محل رفت. آن قدر برادرانه رفتار کرده بود که انگار نه انگار این دو تیم سالهاست با هم گل گل دارند و برای هم گری میخوانند. کلی با بچههای هر دو تیم عکس یادگاری گرفته بود و این در صورتی بود که همیشه آخر این مسابقه به دعوا و جنجال کشیده میشد و این آخرین جایی بود که همه دوستانش او را دیده بودند این اواخر در خانه بود و دلنوشته مینوشت و...
مجموعه کارهایی که در این مدت قبل از اعزام انجام داد، نشان میداد که خودش میدانست که رفتن به این سفر دیگر برگشتی نخواهد داشت حتی به چند نفر از دوستانش گفته بود: «من از سوریه برنمیگردم و شهید میشم.» به رسم یادگار به خواهر و برخی از دوستانش وسایلی هدیه داده بود. یکی از دوستانش بعدها گفت: «حجت پیش من آمد و گفت: قصد رفتن به سوریه دارم و برنمیگردم و حتی به شوخی گفت: وقتی شهید شدم کوچه را به نام من کنید، شهید حجت اصغری!»
به یکی از مداحان هیئت یک انگشتر داده بود و از او خواسته بود هر زمان که میکروفن دستت بود و داشتی برای اهل بیت (ع) مداحی میکردی، اگر چشمت به انگشتر افتاد یاد من هم باش!
انتهای پیام/