دعای پدر، لبیک پسر به ایمان و ایثار
به گزارش نوید شاهد استان مرکزی، غلامرضا فریدی در دوم خرداد ۱۳۳۸ در روستای کرهرود به دنیا آمد و بهعنوان نخستین فرزند خانواده، در محیطی پر از ایمان و سادهزیستی رشد کرد. او با توجه و دقت در تحصیل، دورههای ابتدایی و راهنمایی را با نمرات خوب به پایان رساند؛ اما همزمان با آغاز مبارزات مردمی علیه رژیم پهلوی، به جمع مبارزان پیوست و حتی در سنین نوجوانی در شکلگیری حرکتهای مردمی نقشآفرینی کرد.
از حدود هجدهسالگی، غلامرضا در کانون بسیج آموزش سلاح و فنون نظامی را فراگرفت و پس از آن در پی کسب مهارتهای فنی، برای اخذ گواهینامه موتور و ماشینآلات راهسازی اقدام کرد. او همچنین در کنار فعالیتهای آموزشی و اعتقادی، شبها به همراه اهالی مسجد و کانون بسیج به کمک نیازمندان میرفت و همیشه میکوشید با سادهزیستی و همدلی، حال فقرا را درک کند. خودِ شهید بارها گفته بود که ترجیح میدهد «نان و سبزی» بخورد تا حال نیازمندان را بهتر بفهمد و یاریشان کند.
با شدت گرفتن تحرکات ضدانقلاب در مناطق غرب کشور، غلامرضا به عضویت سپاه درآمد و در عملیات شناسایی و مقابله با گروهکها نقش مؤثری ایفا کرد. او به همراه گروه اعزامی از شهر اراک مأمور پاکسازی محور بانه–سردشت شد و در جریان همین مأموریت، در روستای دارساوین هدف گلولهٔ مسلسل تکتیرانداز قرار گرفت و در پانزدهم شهریور ۱۳۵۹ به شهادت رسید. پیکرش پس از انتقال به زادگاهش، در گلزار شهدای همانجا به خاک سپرده شد تا یاد و نام او در میان مردم منطقه ماندگار بماند.
خاطرهای از زبان پدر شهید:
پدر شهید در گفتوگو با ما از دلبستگیاش به فرزندش چنین گفت: «خدا ابتدا ۹ دختر به من داد، سپس غلامرضا را عطا کرد. از کودکی تا دیپلم همراه او بودیم و از همان زمان که انقلاب شروع شد، فعال بود. یکبار او را محاصره و کتک زدند، اما با حضور و ایمانش گفت اگر هم شهید شوم، سلاح ما اسلام است و ما به خدا متکیایم. پس از آن نیز با شجاعت به فعالیتهایش ادامه داد.»
شهید غلامرضا فریدی با روحیهای خستگیناپذیر، ترکیبی از ایمان، سادهزیستی و مسئولیتپذیری را به نمایش گذاشت؛ انسانی که از نوجوانی تا آخرین روزهای حضور در خط مقدم، برای پاسداری از امنیت و آرامش مردم جانفشانی کرد. یاد و راه او برای نسلهای بعدی الگویی از فداکاری و ایثار خواهد ماند.
منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی