سعادت همه مسلمین، فرمانبردارى از رهبر است
به گزارش نوید شاهد اردبیل، شهید حسین سیفی، هجدهم مرداد 1336، در روستای گلین قشلاقی از توابع شهرستان اردبیل دیده به جهان گشود. پدرش آقالار، کشاورز بود و مادرش طوطی (فوت1340) نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته اقتصاد درس خواند دیپلم گرفت. کارگر بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. چهاردهم آبان 1362، در پنجوین عراق به شهادت رسید. پیکرش مدتی در منطقه ماند و چهارم شهریور 1376، پس از تفحص طبق وصیتنامهاش در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.

وصیتنامه شهید حسین سیفی؛
بسم الله الرحمن الرحیم
ان الله اشترى من المؤمنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه یقاتلون فى سبیل الله فیقتلون و یقتلون وعدا علیه حقا فى التورایه و الانجیل و القران و من او فى بعهده من الله فاسبشرون بیعکم وا بیعکم الذىبایعتم به و ذالک هو الفوز العظیم (توبه ـ ۱۱۰)
خدا جان و مال اهل ایمان را به بهاى بهشت خریدارى کرده آنها در راه خدا جهاد مىکنند که دشمنان دین را به قتل رسانند و یا خود کشته شوند این وعده قطعى است بر خدا و عهدیست که در تورات و انجیل و قرآن یاد فرموده و از خدا باوفاتر بعهد کیست؟ اى اهل ایمان شما به خود در این معامله بشارت دهید که این معامله با خدا به حقیقت سعادت و فیروزى بزرگى است.
با سپاس خداى عز و جل را خدائى که آفریدگار آسمان و زمین و جهان ظاهر و آخر است سپاس خدائى را که به انسان مقامى بس عظیم تا رسیدن به خود را بشارت مىدهد و سپاس خدائى را که انسان را بهترین موجودات آفریده و امت مسلمان را بهترین امتها خبر داد و سپاس خداوند تنها قانون گذار حقیقى و حق بر جهان را که نعمت انبیاء و اولیاء خود را بر ما ارزانى داشت تا این قوانین بر انسانها شناسنده شود. سپاس خداوند را که بر ما و نسل عصر ما منت گذاشت و یکى از بهترین انسان آفریده خود را بعد از صدها قرن ولى و رهبر ما قرار داد که این یک امتیاز براى دنیاى حاضر نسبت به گذشتگان چند قرن اخیر است وآن خمینى بنده راستین خدا واستمرار دهنده راه انبیاء (ص) و فرزند على (ع) و نایب بقیهالله (عج) است و باید بگویم که سعادت براى همه مسلمین تشخیص رهبرى و فرمانبردارى از اوست. و، اما چه عذاب سخت الهى گریبانگیر آنهائیست که این رهبریت عظیم و این نعمت الهى را نشناسند و چه عذابى سختى و حال آنان که بشناسند و معرضانه عمل کنند خداوندا ما را از پیروان راستین این رهبر قرار ده که همان پیروى از تو مىباشد و او سخت ترین تلاشها و کوششها را براى بیدارى مسلمین و زنده کردن اصل جهاد که یکى از نجاتبخشترین اصل در اسلام براى رهائى امت اسلامى از چنگال کفار مىباشد و نجات دین تو که داشت بدست دژخیمان و یزیدیان زمان از قلب و فکرها دورى مىگرفت انجام داد.
با سلام و درود بر تمامی شهداى اسلام و خانوادههاى محترم شهدا و معلولین و امت مقاوم و شهید پرور ایران و مخصوصا شما خانواده محترم خودم، اما پدرخوب و مهربانم چند کلامى با تو سخن مىگویم و براى همیشه و آخرین بار. ابتدا نهایت تشکر و قدردانى را از شما بر زبان جارى مىکنم که از کودکى مرا به راستى و درستى خواندى پدر جان از شهادت من ذرهاى ناراحتى بخودت راه نده درست است که من فرزند تو بودم و شما زحمات فراوانى را در به ثمر رسیدن من متحمل شدى و هر پدرى فطرتا به فرزند خود علاقمند است، اما در آفرینش من شما وسیله اى بیش نبودى اجر زحمات تو در پیش خداوند متعال محفوظ است و صاحب اصلى من کسى است که حیات و مرگ موجودات در دست اوست بنابراین بنده امانتى در پیش شما بودم که صاحب اصلى بسوى خود خواند پدرم پسر تو با تصادف و یا در بستر خواب نمرد و مرگ نیز بسراغ او نیامد بلکه خود او بود که بسوى مرگ شتافت البته مرگى که خداوند در قرآنکریم مى فرماید اینها را مرده نپندارید که اینها زندههاى جاویدانند آرى پدرم بگذار تو نیز سهمى کوچک در پاسدارى از این دین خدا داشته باشى و در روز رستاخیز با افتخار و سربلندى در پیشگاه خداوند و محمد(ص) و على(ع) ظاهر شوى و اگر من وظیفه شرعى و اسلامى را نسبت به شما انجام ندادهام مرا حلالکنید و از درگاه الهى برایم طلب آمرزش کنید و اما برادران و خواهرانم: شما نیز مانند صدها هزار خواهر و برادر شهید داده انقلاب اسلامى، مقاوم و استوار باشید و از شهادت برادرتان ناراحت نباشید بلکه با تلاش و کوشش بیشتر راه برادر را که همان راه اسلام بود تا پاى شهادت ادامه دهید وهمه شما را در این دنیا به زندگى کردن، چون حسین (ع) و زینب یادآورى مىکنم که براستى زندگى واقعى هر انسان همان است.
عزیزانم: نفسهایتان براى خدا از سینه خارج شود و جسمتان براى خدا به حرکت در آید و معاشرتتان با کسانى باشد که با خدا معاشرت دارند که حقیقتا سعادت و بزرگوارى شما دراینهاست و لحظهاى از دستورات خدا غافل نشوید که عذاب الهى را در پى دارد.
خدمت همه فامیل (عمو ـ دائى و پسر عموها و دیگران) سلام دارم و از همه ایشان حلالیت مىطلبم. بنده فقط حدود سه هزا رتومان به شرکت (محل کارم) بدهکار هستم پرداخت شود و هیچگونه کمک مالى و ... از شرکت قبول نکنید تمامى مخارج دفن و کفن بنده را از دارائى خودم (اگر چیزى تعلق مىگیرد) استفاده بشود و اگر چیزى باقى ماند پدرم حتما به اندازه نیازش بردارد و همچنین برادرم (صحبت) بقیه را در راه خدا آنطور که صلاح است (به حساب جهاد سازندگى یا احتمالا اگر کسى پول ندارد ازدواج کند و یا کسى بر جهازیه دخترش نیاز دارد) خرج بشود و بنده ۴۵ روز روزه و دو ماه نماز دارم که آنرا هم برایم ادا کنید.
و صیتنامه حسین سیفى 1362/6/31 در ضمن جسد مرا در بهشت زهرا دفن کنید.
انتهای پیام/