شهیدی که ذبیح خدا شد
به گزارش نوید شاهد لرستان، در سومین روز آبان سال ۱۳۴۶ در شهرستان الیگودرز میان خانوادهای متدین و زحمتکش کودکی به دنیا آمد که با تأسی به حضرت ابراهیم (ع) او را «ذبیح الله» نامیدند تا در آیندهای نه چندان دور ذبیح راه خدا شود وچون مولایش حسین (ع) در راه دفاع ار آرمانهای اسلامی بند از بندش بگسلند. از همان کودکی در کنار سجادهی پدر نشست و با تماشای قیام و قعود وی در مقابل پروردگار عالمیان، با احکام نورانی اسلام آشنا شد و به انجام آنها پرداخت. آن گاه که گامهایش توان پیمودن راه را یافت، به سوی مدرسه رفت و دورهی ابتدایی و راهنمایی را با موفقیت به پایان برد. سپس وارد هنرستان فنی شهید باهنر الیگودرز شد.
ذبیح الله، در دوران فراغت تحصیلی به کار میپرداخت و بخشی از هزینههای تحصیلی خود را تأمین میکرد. تحصیل او را از مسجد و عبادت جدا نکرد و همیشه سعی داشت در صف جماعت حضور داشته باشد. اگر چه بودند افرادی که از رفتارهای مذهبی وی عصبانی نشان میدادند و بارها سعی کرده بودند او را از رفتن به مسجد و یا جلسات دینی بازدارند. وی تا سال دوم هنرستان تحصیل کرد، سپس سنگر آموزش را رها کرد و در سال ۱۳۶۶ لباس مقدس سربازی را پوشید. با درخواست وی، به یگان کمیته انقلاب اسلامی منتقل و به جمع لشکریان روح الله (ره) از تیپ الحدید درآمد.

صداقت، ساده زیستی، جوانمردی و شجاعت از خصیصههای ویژهی ذبیح الله بود که او را در میان اطرافیان زبانزد خاص و عام کرده بود. با احترام به دیگران و تحمل مشکلات و صبوری در مقابل دشواریها، درسهای نیکی بود که از او برای دوستانش به یادگار مانده است.
ذبیح الله، از دوستداران ورزش بود و در رشتههای کوهنوردی، دومیدانی، تنیس روی میز و ورزش باستانی فعالیت میکرد و در بعضی از آنها رتبه و جوائزی نیز بدست آورده بود. با اینکه در رشتهی راه و ساختمان تحصیل میکرد ولی در طراحی، خطاطی و مینیاتور نیز دستی داشت و آثار زیبایی را خلق میکرد. مبارزه با طاغوت را از سن ده سالگی شروع کرد و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز در مسیر حفاظت از دستاوردهای انقلاب قدم برداشت. در کسوت سربازی از خرم آباد به ازنا و از آنجا به خرمشهر منتقل شد و در منطقهی شلمچه به پاسداری از مرزهای ایران اسلامی پرداخت.
سرانجام در دوازدهم خرداد ۱۳۶۸ بر اثر اصابت تیر به سر و چشم وی به داخل رودخانهی عرایض افتاد و همرزمانش بعد از تلاش فراوان توانستند پیکر او را که روح بلندش از آن پرواز و بسوی آستان مقدس دوست رفته بود، پیدا کنند و برای خاکسپاری به زادگاهش آورند. همانگونه که وی وصیت کرده بود، او را در کنار مزار دوستانش، شهیدان سیدمصطفی و سیدجواد میرشاکی به خاک سپردند.
انتهای پیام/