آخرین اخبار:
کد خبر : ۶۰۳۲۵۵
۱۲:۳۳

۱۴۰۴/۰۸/۰۴
سیری در حیات طیبه شهید رسول احمدی:

پیکرِ بی‌سیم؛ پیام‌رسانِ مفقودِ پنجوین

او با امواج رادیو، پیکرش را به آسمان فرستاد؛ شهیدِ "بی‌سیم‌چی" که خود، به فراسوی امواج پر کشید و در خاک دشمن، مفقودِ ابدی شد.


به گزارش نوید شاهد البرز؛  باد پاییزی، برگ‌های زرد را در کوچه‌های کرج می‌رقصاند. در چنین روزی، در بیستم آذر ۱۳۴۵، صدای گریه نوزادی خانه اشرف‌الدین را پر کرد. او را "رسول" نام نهادند؛ فرستاده‌ای از جنس مهربانی. رسول در دامان مادری پاک و پدری زحمتکش رشد کرد. از همان کودکی، نگاهش متفاوت بود؛ گویی ستاره‌ای در چشمانش درخشش داشت که نوید راهنمایی می‌داد.

پیکرِ بی‌سیم؛ پیام‌رسانِ مفقودِ پنجوین

 فصل بیداری

وقتی دوازده بهار بیشتر نداشت، صدای انقلاب، کوچه و خیابان را پر کرده بود. رسول نوجوان، با همان قد و قامت رنجور، خود را در میان دریای انسان‌ها می‌یافت. فریاد "الله اکبر" او، هرچند کودکانه، اما پر از عشق به آزادی بود. او در تظاهرات شرکت می‌کرد، نه از روی کنجکاوی، که از سر ایمان. وقتی انقلاب به پیروزی رسید، گویی رسول، رسالت تازه‌ای برای خود یافته بود.

 فصل عشق و آرامش

رسول، نوجوانی بود که صدایش در تلاوت قرآن، دل‌ها را می‌نواخت. نمازش را اول وقت و در جماعت ادا می‌کرد. در ورزشگاه، با توپ و زمین چرخ می‌زد، اما قلبش در مسجد می‌تپید. با همه با احترام برخورد می‌کرد و مهربانی‌اش زبانزد بود. همیشه گوش به فرمان پدر و مادر بود، گویی می‌دانست که روزی باید به فرمان بزرگتری پاسخ دهد.

فصل وداع

وقتی جنگ آغاز شد، رسول دیگر تاب ماندن نداشت. او که از اولین اعضای بسیج بود، در بهار ۱۳۶۱، وقتی تنها شانزده بهار از عمرش می‌گذشت، داوطلبانه عازم جبهه شد. روز رفتنش، مادرش چشمانی پر از اشک اما دلی پر از افتخار داشت. رسول در کنار سینه‌ای مالامال از عشق، یک رادیوی بی‌سیم هم به دوش می‌گرفت؛ او "بی‌سیم‌چی" شده بود، پیونددهنده خطوط مقدم به پشت جبهه.

 فصل ابدیت

شش ماه در خط مقدم، در گرمای سوزان و خاکریزهای پرخطر، رسول به برقراری ارتباط مشغول بود. تا اینکه در عملیات "والفجر ۴" در منطقه "پنجوین" عراق، در آبان ۱۳۶۲، آتش دشمن، سنگرشان را نشانه گرفت. ترکشی به سویش آمد و پیکر نازنینش را بر خاک نشاند. او در شانزده‌سالگی، به آرزوی دیرینه‌اش رسید؛ شهادت.

اما خاک میهن، هرگز میزبانی پیکرش را به عهده نگرفت. رسول، "مفقودالاثر" ماند؛ همان‌طور که در وصیتنامه‌اش نوشته بود: "هراسی به دل نداشته باشید." او رفت تا پیام‌آور شهادت باشد، حتی بدون پیکری برای بدرقه.

سخن پایانی

امروز، مزار شهید رسول احمدی، در دل خاکریزهای پنجوین، زیر آسمان آبی است. او که در زندگی، "رسول" مهربانی بود، در شهادت نیز "رسول" شهادت شد. 
انتهای پیام/


گزارش خطا

ارسال نظر
طراحی و تولید: ایران سامانه