روایتی از ایمان و مقاومت در مسیر انقلاب

به گزارش نوید شاهد هرمزگان، شهید «بهروز بدرالدینی احمدی» دوم خرداد ۱۳۴۱، در شهرستان آبادان چشم به جهان گشود. پدرش محمد، نگهبان بهداری بود و مادرش لیلی نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. سال ۱۳۶۰ ازدواج کرد و صاحب یک پسر شد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. سیام مهر ماه ۱۳۶۲، با سمت بیسیمچی در مریوان توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید. پیکرش را در گلزار شهدای شهرستان بندرعباس به خاک سپردند. برادرش سیروس نیز شهید شده است.
بسم الله الرحمن الرحیم
"مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ، فَمِنْهُم مَّن قَضَىٰ نَحْبَهُ، وَمِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ، وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا"
ملتی که شهادت دارد، اسارت ندارد...
– امام خمینی (ره)
هر صفحه از تاریخ خون بار انقلاب اسلامی ایران، سرشار از شهادتها، شهامتها، مجاهدتها، حماسههای عظیم و ایثارهای بینظیری است که در برابر تمام ظلم و باطل، درخشش پیروزی خون بر شمشیر را به نمایش گذاشتهاند. این حماسه، حکایت ایمان در برابر ابزار و تجلی نوری در دل تاریکیاند که برای همه مسلمانان و مستضعفان جهان، الهام بخش و راه گشاست.
یکی از این جوانان پاک باخته که دعوت حق را لبیک گفت و به سوی معبودش شتافت، شهید بهروز بدرالدینی است. امید است با درج زندگینامه این شهید عزیز، بتوانیم گامی هر چند کوچک در جهت ادای رسالت بزرگی که بر دوش ما نهاده شده، برداریم.
شهید بهروز بدرالدینی در خانوادهای محروم و مسلمان دیده به جهان گشود. دوران کودکیاش همراه با سختی معیشت سپری شد. در سال ۱۳۴۴ به منظور بهبود وضعیت زندگی و امرار معاش، خانوادهاش به شهر آبادان مهاجرت کردند.
او در کنار پدر، تا سن شش سالگی، قرآن کریم را به طور کامل فرا گرفت. به واسطه استعداد فوقالعادهای که داشت، در یک مدرسه خصوصی مشغول به تحصیل شد و در سن هفت سالگی موفق به قبولی در امتحان کلاس ششم ابتدایی شد. بهروز در همان مدرسه به عنوان شاگرد اول شناخته شد و مسئولیت آموزش حدود ۶۰ تا ۷۰ دانشآموز دیگر به او واگذار شد.
اما علیرغم هوش و تواناییهایش، شرایط مالی سخت و محرومیت خانوادهاش او را مجبور میساخت در اوقات فراغت، به ویژه تابستانها، به کارهای سخت و طاقت فرسا تن دهد. با وجود این شرایط، تحصیلاتش را تا پایه نهم ادامه داد.
با شکل گیری موج انقلاب اسلامی، بهروز همانند دیگر پیروان امام خمینی (ره)، فعالیت انقلابی خود را آغاز کرد. او در پخش اعلامیهها و نوارهای سخنرانی امام، به ویژه در آبادان و روستاهای اطراف، فعال بود و تلاش میکرد مردم را نسبت به ظلم رژیم طاغوت آگاه کند. همچنین در تظاهرات و راهپیماییهای دوران انقلاب حضور فعال داشت.
در سال ۱۳۵۷ به همراه پسرعمویش به بندرعباس رفت و در شرکتهای صنعتی مشغول به کار شد. پس از مدتی، خانوادهاش نیز به بندرعباس مهاجرت کردند. اما دل بهروز همواره برای محرومان میتپید، و با تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، او نیز به جمع پاسداران انقلاب پیوست تا با تمام وجود به خدمت اسلام و انقلاب بپردازد.
در سال ۱۳۶۱ ازدواج کرد که حاصل این پیوند مبارک، فرزندی بود که تنها چهار ماه از عمرش گذشته بود که پدرش به شهادت رسید.
شهید بدرالدینی دو بار به جبهههای جنگ تحمیلی اعزام شد. بار نخست در عملیات سوسنگرد حضور یافت و مدت سه ماه در آن منطقه ماند. پس از بازگشت، از اینکه برخی دوستان و همرزمانش چون شهید ذاکری، شهید سلمانی، شهید غلامی و دیگران به شهادت رسیدهاند و او هنوز زنده مانده، بسیار ناراحت بود و اشک میریخت، چرا که همواره عاشق شهادت بود.
در مراسم ختم برادر شهیدش که در عملیات بیتالمقدس به شهادت رسیده بود زمانی که مادرشان گفت: «ما یک شهید دادهایم»، بهروز رو به مادرش کرد و گفت:
"مادر! من دومین فرزندت خواهم بود."
و چنین شد که بار دوم به جبهه اعزام شد و در عملیات پیروزمند والفجر ۴، به آرزوی دیرینهاش رسید و به فیض عظیم شهادت نائل آمد.
ما شهادت این پاسدار رشید و مدافع قرآن را به امام عصر (عج)، نایب برحقش امام خمینی (ره) و خانواده معزز شهید تبریک و تسلیت عرض مینماییم.
روحش شاد و راهش همواره پر رهرو باد.
