ایمان مادرانه در روزهای آتش و انتظار

به گزارش نوید شاهد ایلام، وقتی خبر شهادت ابراهیم در عملیات حلبچه را شنیدم، هنوز مطمئن نبودم. با دلنگران به خانه پدرم رفتم. فضای خانه سنگین بود؛ همه ناراحت بودند و برای همدردی آمده بودند. اما در میان آن همه اندوه، آرامش مادرم برایم عجیب بود. با بغض گفتم: «مادر! مگر نمیدانی ابراهیم در عملیات شهید شده؟ چرا اینقدر آرامی؟»
مادرم در میان جمع برخاست و با صدایی محکم گفت: «پسرم برای دفاع از ناموس و وطنش رفته. یا شهید میشود یا سالم برمیگردد و همسر و فرزندش را در آغوش میگیرد. من یک مادرم و گواه قلبم به من میگوید که ابراهیم سالم است. حتی اگر همه مردم روستا بگویند شهید شده، من باور نمیکنم. قلبم اطمینان داده که دوباره او را خواهم دید.»
سپس رو به جمع گفت: «از همه شما سپاسگزارم که برای همدردی آمدید، اما پسر من سالم است. لطفاً به زندگیتان برسید.» بعد شروع کرد به آرامکردن پدرم و دیگر اعضای خانواده، حتی همسر برادرم که با وجود بارداری، بیقرار و نگران بود. حرفهای مادر، آرامشی عجیب به من داد. به خانه برگشتم و شب را با دعا برای سلامتی رزمندگان گذراندم.
چند روز بعد، در حالی که هنوز اخبار را پیگیری میکردم، مادرم را از دور دیدم که با چهرهای خندان به سمت من میآمد. با شوق پرسیدم: «چه شده؟»
گفت: «خدا را شکر! برادرت که نیروی پشتیبانی بود، به مرخصی آمده و گفت دیروز ابراهیم را دیده. گروهشان جلوتر رفته بودند داخل حلبچه. متأسفانه دشمن پس از شکست، شهر را با بمب شیمیایی بمباران کرد و بسیاری از مردم بیگناه و رزمندگان شهید شدند. اما ابراهیم سالم است و چند روز دیگر به مرخصی میآید. عملیات تمام شده.»
بعد با لبخند گفت: «دیدی؟ گفتم قلبم گواهی میدهد که پسرم سالم است. حتی اگر همه بگویند شهید شده، من باور نمیکنم.» و اینگونه، خانوادهمان دوباره فرزندشان را در آغوش گرفتند و ابراهیم در کنار همسر و فرزندش، زندگی را از سر گرفت.
شهید «ابراهیم باقری» که سالها در جبهههای جنگ با نیروهای کومله و دموکرات مبارزه کرد، بعد از جنگ نیز همچنان در کسوت پاسداری در مبارزه با اشرار با جان و دل تلاش میکرد شهریورماه سال ۸۸ در ارتفاعات اورامانات کردستان ساعت یکونیم بامداد مصادف با ششمین روز از ماه مبارک رمضان در کمین شبانه در درگیری با منافقین، گروهک ضد انقلاب، قاچاقچیان و اشرار مسلح ترور شدند و به آرزوی دیرینه خود که همان شهادت در لباس سبز پاسداری بود رسید و در کنار دیگر آلالههای گلگون کفن در خطهای از ایران اسلامی آرام گرفت. مزار این شهید گرانقدر در بخش آسمان آباد روستای کُل کُل قرار دارد.
انتهای پیام/