آخرین اخبار:
کد خبر : ۶۰۲۳۱۱
۱۱:۴۲

۱۴۰۴/۰۷/۲۱

دلنوشته‌ای از جبهه: تأملی بر مقام مادر در دل جنگ

شهید «ناصر خاکی‌داودی» در نامه‌ای به مادرش می‌نویسد: «مادرجان! حالا من درک می‌کنم که مادر چه موجود مهربان و چه نعمت بزرگی برای بچه‌اش است. روزی که کوچک بودم و در آغوشت، قدر آن روز‌ها را نمی‌دانستم.»


به گزارش نوید شاهد سمنان، «شهید ناصر خاکی‌داودی» هفتم خرداد ۱۳۴۵ در روستای لطفعلی‌آباد از توابع شهرستان بابل دیده به جهان گشود. پدرش شعبانعلی(شهادت ۱۳۶۵) و مادرش زهرا نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. به عنوان سرباز ارتش به جبهه رفت. هفتم مهرماه ۱۳۶۵ با سمت تعمیرکار خودرو در سومار توسط نیرو‌های بعثی بر اثر اصابت ترکش و مصدومیت شیمیایی مجروح شد. نوزدهم مهرماه همان سال، بر اثر عوارض ناشی از آن به شهادت رسید. پیکرش را درگلزار شهدای روستای لطفعلی‌آباد شهرستان زادگاهش به خاک سپردند.

دلنوشته‌ای از جبهه: تأملی بر مقام مادر در دل جنگ

گزیده‌ای از نامه شهید به خانواده:

تأملی بر مقام مادر در دل جنگ

مادرجان! راستی که دوری از پدر و مادر چقدر مشکل است. از آن روزی که از پیش شما به طرف جبهه نبرد حق علیه باطل آمده‌ام، شما را نمی‌توانم از یاد ببرم. حالا فکر می‌کنم که مادر چه موجود رنج‌کشیده‌ای است، چقدر سخت است که پدر و مادر بچه‌های خود را تا چند ماهی دور ببینند. مادرجان! گاهی وقت‌ها پیش خودم گفتم که چه چیزی شده که من دل شما را آزردم و خیلی ناراحت می‌شدم. 

مادرجان! حالا من درک می‌کنم که مادر چه موجود مهربان و چه نعمت بزرگی برای بچه‌اش است. روزی که کوچک بودم و در آغوشت، قدر آن روز‌ها را نمی‌دانستم. اکنون که فرسنگ‌ها از تو دور شده‌ام، می‌دانم چه نعمت گران‌بهایی است. ولی مادر باعث تشویق خاطر کودکان است، هروقت دلتنگی می‌کند، وقتی به آغوش مادر می‌رود، می‌تواند ناراختی خود را فراموش کند.

انتهای متن/


گزارش خطا

ارسال نظر
طراحی و تولید: ایران سامانه