در دل آتش پهبادهای دشمن تنها دغدغه ام نفوذ دشمن به خاک وطن بود

به گزارش نوید شاهد کرمانشاه، «میثم فیاضنژاد»، فرزند ایل قلعهشاهین شهرستان سرپلذهاب و از کارکنان ارتش جمهوری اسلامی ایران، در بامداد ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ همزمان با حمله پهپادی رژیم صهیونیستی به مرزهای غربی کشور، در منطقه نفتشهر به افتخار جانبازی نائل آمد. او که پیشتر با عشق به وطن لباس مقدس ارتش را بر تن کرده بود، امروز با روایت خاطرات خود از آن روزهای سخت و لحظات ایثار همرزمانش، تاریخ شفاهی مقاومت و پایداری را به نسلهای آینده منتقل میکند.
من«میثم فیاضنژاد»؛ فرزند عبدالله متولد چهاردهم فروردینماه ۱۳۶۸ از ایل قلعهشاهین شهرستان سرپلذهابکه در جریان حملهی رژیم صهیونیستی به درجه جانبازی نائل آمدم.
از آغاز مسیر تا پیراهن مقدس سربازی
در سال ۱۳۸۸، پس از پایان دوره متوسطه و اخذ دیپلم، بهدلیل عشق و علاقهای که به خدمت در کشور داشتم، مفتخر به پوشیدن لباس مقدس ارتش جمهوری اسلامی ایران شدم. در حین خدمت و همزمان با انجام وظیفه در مرزبانی از حدود کشور، تحصیلات دانشگاهیام را تا مقطع کارشناسی ارشد ادامه دادم و از کارکنان پایور ارتش جمهوری اسلامی ایران هستم.
آغاز حمله و حضور در منطقه نفتشهر
میثم فیاضنژاد از حمله رژیم صهیونیستی به کرمانشاه و چگونگی مواجهه با آن میگوید: «حمله رژیم صهیونیستی در بامداد ۲۳ خردادماه ۱۴۰۴ به مرزهای غربی شروع شد و من از همان ساعات اولیه، با توجه به شغلم بهعنوان یک نظامی، به مرزهای غربی کشور در منطقه نفتشهر اعزام شدم. در حین انجام گشتِ شناسایی در منطقه مورد حمله پهپادی دشمن قرار گرفتیم و به افتخار جانبازی نائل شدم. در آن حادثه، شش نفر از همرزمانم به درجه رفیع شهادت رسیدند و بنده و چندتن دیگر از ناحیه سینه، دست و پا مجروح شدیم».
ایمان، آمادگی برای شهادت و الگوگیری
فیاضنژاد میگوید: «در زمان حمله هیچگونه ترس و نگرانی نداشتم؛ چرا که از روزی که بهعنوان سرباز وطن لباس رزم را پوشیدم، هر لحظه برای شهادت آماده بودم. شهادت در راه خدا را افتخار میدانستم و با تأسی از حضرت عباس (ع) و لبیک به امام خامنهای در این مسیر قدم نهادم. تنها نگرانیام این بود که خدای نکرده دشمن منحوس به خاک وطنم نفوذ نکند.»
لحظات ایثار و همدلی همرزمان
او از لحظات بهیادماندنی آن روز میگوید: «زمانی که مورد اصابت پهپاد قرار گرفتیم، عدهای از همرزمان به شهادت رسیدند و تعدادی مجروح شدند. هیچیک از آنها به فکر جراحت خود نبودند؛ همه، با وجود مجروح بودن، به بقیه کمک میکردند و حال یکدیگر را پیگیری میکردند. این لحظات ایثار و ازخودگذشتگی تا رسیدن آمبولانس، یکی از بهیادماندنیترین صحنههای زندگیام بود.»
آخرین شب پیش از حمله: گفتوگو با فرمانده
میثم از خاطرهای با فرمانده پادگان و همرزمانش میگوید: «شب قبل از حمله، فرمانده تیپ شهید سرهنگ «علی حسین محمدی» طوری با ما صحبت میکرد که انگار از شهادت خودش آگاه بود. فردای آن روز، در مسیر رفتن به محل حادثه، کارکنان شرکت نفت را دیدیم که شهید سرهنگ محمدی با آرامش کامل به آنها گفت: "من دارم میروم، شما مواظب خودتان باشید." آن آگاهی و آرامش قبل از شهادت، خاطرهای است که هیچگاه از یادم نخواهد رفت.»
وی میگوید: «زمانی که مجروح شدم اصلاً احساس تنهایی نکردم؛ چون راه ما، راه شهادت بود؛ راهی که آگاهانه انتخاب کرده بودیم. تمام دغدغه ما در آن لحظات این بود که از غافله شهدا عقب نمانیم.»
انگیزهها و عشق به وطن
جانباز سرپل ذهابی از احساسش در آن لحظات میگوید: «وقتی کشور عزیزمان مورد حمله قرار گرفت، تمام احساس و دغدغه من و همرزمان و مرزداران غیور ارتش، دفاع از این مرز و بوم بود؛ احساسی که از عشق به ایران سرچشمه میگرفت. عشقی که در آن خودت را نمیبینی و حاضر هستی هزار بار بمیری و زنده شوی تا ایران و ایرانی آسیبی نبیند.»
نحوه مجروحیت
وی شرح میدهد: «پس از اینکه یکی از پایگاههای حوزه استحفاظی یگان ما در منطقه نفتشهر مورد حمله پهپادی قرار گرفت، بلافاصله از سامانه فرماندهی برای پوشش منطقه اعزام شدیم. درست بعد از عزیمت ما، مجدداً مورد اصابت پهپاد قرار گرفتیم؛ فرمانده پادگان و تعدادی از همرزمان به شهادت رسیدند و بنده نیز از ناحیه سینه، دست و پا مجروح شدم.»
نگاه به زندگی پس از حادثه و تسلیم در برابر خواست الهی
فیاض نژادمیگوید: «همیشه راضی به رضای خداوند متعال بودهام و آیه شریفه «رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ» را سرلوحه خدمتم قرار دادهام. ما در راه رضای خداوند و در جهاد با کفر قدم برداشتیم، لذا رضایت خدا را در همه امور در نظر گرفته و رفتار و کرداری مطابق خواست او انتخاب کردهام.»
نگاهی به آینده؛ انتقال تاریخ شفاهی و هشدار به نسل جوان
میثم فیاضنژاد در پایان میگوید: «به نظر من وجود یک جانباز، انتقالدهنده تاریخ شفاهی کشور به نسلهای بعد است. همرزمان ما دیروز در هشت سال دفاع مقدس در شرایط سخت از ایران دفاع کردند و از جان و زندگی خود گذشتند و امنیت را برای ما فراهم کردند. امروز پرچم دفاع از ایران اسلامی به دست ما افتاده و ما با همان نگرش و تفکرِ مخلصِ دیروز، در میدان حاضر هستیم و کوتاهی نکردهایم. از جوانان میخواهم مراقب فریبِ میدان جنگ نرم (فضای مجازی) باشند و مبادا گرفتار معاند شوند.
در تمام سنگرها ، چه سنگر جهاد، چه سنگر علم و هر سنگری که موجب بالندگی ایران است. با بصیرت بایستند و دست در دست ولیفقیه، پشت سر رهبرشان بایستند، تا انشاءالله این پرچم مقدس به صاحب اصلیاش، حضرت مهدی موعود (عج)، اهدا شود. انشاءالله.»
انتهای پیام/