کد خبر : ۶۰۰۲۵۰
۱۱:۲۴

۱۴۰۴/۰۶/۲۶

شهید بابایی: حیات حقیقی آن است که سرافراز بمیرید

شهید بابایی در بخشی از وصیت‌نامه خود خطاب به امت حزب‌الله می‌نویسد: «بیدار و هوشیار باشید که شما اگر از مجلس اتحاد بیرون روید منافقین شما را به مجلس تفرقه دعوت‌کنند.» پایگاه اطلاع رسانی نوید شاهد یزد متن کامل وصیت نامه این شهید والامقام را منتشر می کند.


وصیت

به گزارش نوید شاهد یزد، شهید حسن رضا بابائی محمد آبادی یكم اردیبهشت 1345 در شهرستان یزد به دنیا آمد. پدرش عباس كارگر كارخانه بود و مادرش فاطمه نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. بسیجی بود. با آغاز جنگ تحمیلی راهی جبهه های حق علیه باطل شد. سرانجام 21 شهریور 1362 با سمت مسئول واحد اطلاعات عملیات در سردشت هنگام درگیری با گروه‌های ضدانقلاب بر اثر اصابت گلوله به سر به شهادت رسید. پیكرش در گلزار شهدای محله نعیم آباد تابعه زادگاهش به خاک سپردند. او را رضا می نامیدند. برادرش رضاعلی نیز به شهادت رسیده است.

وصیت

وصیت نامه:

بسم رب الشهدا و الصدیقین.

«وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ.»(آل عمران 169)

هرگز كسانى را كه در راه خدا كشته شده‏ اند مرده مپندار بلكه زنده‏ اند كه نزد پروردگارشان روزى داده مى ‏شوند

خدایا هدایتم کن زیرا می‌دانم که گمراهی چه بلای خطرناکیست. خدایا مرا از بلای غرور و خودخواهی نجات‌ ده تا حقایق وجودت را ببینم و جمال زیبایی تورا مشاهده‌ کنم. خدایا من کوچکم، ضعیفم، ناچیزم، پرکاهی درمقابل طوفانها هستم، به من دیده‌ای عبرت‌ بین ده تا ناچیزی خود را ببینم و عظمت و جلال تو را براستی بفهمم و بدرستی تسبیح کنم.
خدایا خوش دارم گمنام و تنها باشم تا درغوغای کشمکش های پوچ مدفون شوم. خدایا دردمندم و روحم از شدت درد می سوزد، قلبم می‌خروشد احساسم شعله می کشد و بند بند وجودم از شدت درد ضجه می زند، تو مرا در بستر شهادت‌ آسایش بخش. خسته شدم، دل شکسته‌ام، ناامیدم، دیگر آرزویی ندارم، احساس می‌کنم که این دنیا دیگر جای من نیست با همه وداع می کنم. من می خواهم فقط با خدای خود تنها باشم. خدایا سوی تومی‌آیم از عالم و عالمیان می‌گریزم، تو مرا در جوار رحمتت سکنی ده.

پد ر و مادر از جان عزیز ترم، تبریک می گویم که این امانت الهی را به نحو احسن بخدا بازگردانیدید، پس خوشحال و سرافراز باشید. چون از این امتحان سربلند بیرون‌ آمدید تبریک  باد. 
و شما ای امت حزب‌الله و شما ای امت محمد (ص) بیدار و هوشیار باشید که شما اگر از مجلس اتحاد بیرون روید منافقین شما را به مجلس تفرقه دعوت‌کنند. پس از گفته حضرت علی(ع) درس بگیرید که به فرزند خود می‌گوید:  
«قَدِ اسْتَطْعَمُوكُمُ الْقِتَالَ، فَأَقِرُّوا عَلَى مَذَلَّةٍ وَ تَأْخِيرِ مَحَلَّةٍ أَوْ رَوُّوا السُّيُوفَ مِنَ الدِّمَاءِ تَرْوَوْا مِنَ الْمَاءِ؛ فَالْمَوْتُ فِي حَيَاتِكُمْ مَقْهُورِينَ وَ الْحَيَاةُ فِي مَوْتِكُمْ قَاهِرِينَ.»

(ای سپاه اسلام این منافقان گرسنه جنگند و از شما تقاضای چنین طعامی را کرده‌اند. پس اینک یا به خواری تن‌دهید و راه پستی را پیش‌گیرید و یا شمشیرها را از خونشان سیراب‌سازید تا از این آب سیراب شوید. مرگ شما وقتی است که زنده‌ بمانید اما مقهور و سرافکنده و حیات حقیقی شما وقتی است که بمیرید اما سرافراز و پیروز.)
پس از برادرانم تقاضا می‌کنم  شما پایگاه را خالی نگذارند و با رفتن خود در پایگاه حتی اگر نگهبانی نمی‌دهند فقط با رفتن در پایگاه نشان‌ دهند که متحد هستند و اتحاد شما مشت محکمی باشد بر دهان منافقین روباه صفت. به خود بیایید که خداوند در همین سوره آیه 162 می‌فرماید.

(همانا نماز وطاعت و حیات و ممات من برای خدا است که پروردگار جهانیان است.)

آیا شما همان کسانی نبودید که قبل از انقلاب در مراسم عزاداریهای حسین(ع) آرزوی جهاد در رکاب حسین(ع) می‌کردید، پس چه شد آن شور حسینی که در دل داشتید، بگویید بارالها جز مهر حسین(ع) هرآنچه باشد به دلم خون‌ساز و از راه دیده‌ام بیرون کن. چون اگر مهر حسین(ع) داشته‌باشی راهش را ادامه خواهی داد.
آیا نشنیده‌اید که رهبر انقلاب هرموقع اسم آقا حسین(ع) را می‌شنوند اشک از چشمانشان جاری‌ می شود آری برادران‌ گرامی به خود آیید تا اینکه شامل این آیه نشوید، 142 سوره‌ آل‌عمران‌ که خداوند می‌فرماید: (بشتابید که عاقبت پشیمان خواهید شد آیا دنیا چه لذتی به شما داده که حریص آن شده‌اید.)

 بله برادران عاقبت همه بازگشت بسوی‌آنی است که خلق‌ کرده، چه بهتر برای سفر آخرت با کوله‌ باری  پر از حسنات و نیکی نه پراز گناه و چه بگویم که خود بهتر می‌دانید. انشاءالله  دیدار همگی در بهشت باشد نه جهنم که جایگاه شیطان و متابعان اوست.
واما ای امت حزب‌الله  تنها از شما می‌خواهم چنانچه حق برگردن من دارید مال باشد، یا زبانی از من بخاطر خدا درگذرید که می‌دانم خواهید گذشت و از همگی شما حلالیت می‌طلبم و التماس دعا برای رهبر و مولای ما و همگی ما امام عصر آقا امام زمان (عج) را دارم و چنانچه می‌خواهید بر جنازه من نماز بگذارید و این نامه در دست دارید دعای فرج را همگی بخوانید و با فاتحه‌ای برای شهدای قبلی واموات و بعد از آن مرا دفن نمایید.
 رضا بابایی،  1362/11/2 جبهه جنوب

وصیت

 

وصیت

 

وصیت 

وصیت 

وصیت 

وصیت 

وصیت

منبع: نویدشاهد

گزارش خطا

ارسال نظر
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه