شهید «ناصر حشمت قهریجانی»/ سرباز شجاع
به گزارش نوید شاهد تهران بزرگ، شهید« ناصر حشمت» ششم اردیبهشت ۱۳۴۱، در تهران چشم به جهان گشود. پدرش نظرعلی، فروشنده بود و مادرش،زهرا نام داشت. دوران کودکی و نوجوانی خود را در همان شهر گذراند.
شهید ناصر از همان اوان کودکی و زمانی که خود را شناخت، اسلام را نیز به درستی شناخت و درک کرد. او همواره اوقات فراغت خود را صرف صحبت با دوستان و همسالانش درباره اسلام میکرد و در بحث با افراد گمراه، با شور و حرارت خاصی از عقاید حق دفاع مینمود.

فعالیتهای انقلابی و نظامی
مانند بسیاری از جوانان انقلابی آن دوره از نوجوانی به انقلاب اسلامی علاقه مند شد و در راه پیشبرد اهداف امام خمینی (ره) و انتشار اندیشه های انقلابی فعالیت می کرد.
حضور فعال شهید ناصر در عرصههای انقلابی و دفاع از آرمانهای اسلامی، از همان ابتدای پیروزی انقلاب مشهود بود. او در اولین روزهای حیات انقلاب اسلامی، همراه با جمعی دیگر، در آزاد سازی کلانتری تهران نو از باقی مانده عوامل رژیم طاغوتی شرکت کرد و یک دستگاه بیسیم مادر را به غنیمت گرفت که پس از پیروزی انقلاب، آن را به کمیته انقلاب تحویل داد. با اعلام بسیج ۲۰ میلیونی از سوی امام راحل، شهید ناصر نیز یکی از مشتاقان این حرکت عظیم بود و فنون رزمی را به طور کامل فرا گرفت.
تحصیل و خدمت در راه اسلام
شهید حشمت قهریجانی، با وجود مشغلههای انقلابی و آمادگی برای دفاع، به تحصیل علم نیز اهمیت میداد. تاپایان دوره متوسطه در رشته اقتصاد درس خواند و دیپلم گرفت. شبها به پاسداری و محافظت از دستاوردهای انقلاب میپرداخت. وی در خرداد ماه سال ۱۳۶۰ موفق به اخذ دیپلم شد و بنا به گفته اولیای دبیرستانش، یکی از بهترین شاگردان بوده و حتی مفتخر به دریافت چند تشویقنامه بود.

فداکاری و ایثار
فداکاری و ایثار، از خصوصیات بارز این شهید بزرگوار بود. او همواره در زمان اعلام نیاز به اهدای خون، خود را به سرعت میرساند و جان خود را برای نجات دیگران در طبق اخلاص میگذاشت. شهید ناصر در پاسخ به کسانی که دلیل این اهدای خون مکرر را جویا میشدند، میگفت: «اگر احتیاج نداشتند که نمیگفتند به خون احتیاج داریم و خون من هم کمیاب است و میتواند یک نفر را از مرگ نجات دهد.» او همچنین از خوردن گوشت، ماهی و مرغ پرهیز میکرد و خانواده را نیز از ایستادن در صف این مواد غذایی منع مینمود.
آماده شهادت
پس از اتمام تحصیلات، شهید ناصر برای خدمت سربازی آماده شد و در حالی که چند ماه تا اعزام به خدمت فرصت داشت، خود را به جبهه کرخه نور اعزام کرد. او تمام لوازم شخصی خود را بخشید و با مادر خویش از شهادت و وظیفه والدین در قبال فرزندان شهیدشان سخن میگفت و آنها را دلداری میداد. شهید ناصر با شوقی وصفناپذیر به مادرش میگفت: «من باید شهید بشوم تا هر روز امامانم را ببینم.» این سخنان، نشان از عشق و ارادت عمیق او به اهل بیت (ع) و آرزوی شهادت در راه دفاع از اسلام داشت.
شهادت
سرانجام در ۳۱ شهریور ۱۳۶۰، با سمت آر پی جی زن در سردشت بر اثر اصابت ترکش خمپاره توسط نیروهای عراقی شهید شد. مزار او در قطعه ۲۴ گلزار شهدا بهشت زهرای تهران واقع است.
