عاشقان در صف شهادت ایستادهاند

به گزارش نوید شاهد فارس، شهید«ظهراب رئیسی» یکم دی سال ۱۳۴۴ در روستای دوسیران شهرستان کازرون چشم به جهان گشود. دوران کودکی را گذراند و راهی مدرسه شد. تحصیلات را تا پایان سوم راهنمایی ادامه داد و سپس به کار مشغول شد.
سال ۱۳۶۰ با تشکیل پایگاه مقاومت شهید چمران در روستای دوسیران به عضویت این پایگاه درآمد. در ایام جنگ تحمیلی مدتی در سنندج خدمت کرد و سپس به جبهه جنوب رفت و سرانجام ۱۷ شهریور سال ۱۳۶۶ در پاتک دشمن بعث به شهادت رسید. پیکر پاکش در گلزار شهدای دوسیران به خاک سپرده شد.
متن وصیت:
بهنام خدا با عرض سلام به پيشگاه مقدس حضرت ولى عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و درود به نايب بر حق و بزرگوارش بت شكن زمان حامى مسلمين ايران و جهان اين يگانه رادمرد زمان پيرجماران امام خمينى.
سلام و درود به روان پاک عزيزانى كه در راه خدا به شهادت میرسند و سلام به شما عزيزانى كه در راه حق حماسه مىآفرينند و درود خدا به شما خانوادههاى معظم شهدا كه چنين فرزندانى را بزرگ كردهايد و آنها را تقديم به اسلام مىكنيد.
سلام به شما شهيدان حقجو كه خون خود را روى زمين ريختهايد و اميدوارم كه ادامه دهنده راه آنها باشيم. در اينجا وصيتنامه خود را شروع میكنم:
بسم الله الرحمن الرحيم الَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ ۚ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ: «سوره توبه»
امشب كه عاشقان حسينى گرداگرد هم آمدند امشب كه عاشقان شهادت وصيتنامه خويش را امضا مىكنند و من به عنوان يكى از اين زائران كعبه و عشق در كاروان حسينى آمدهام تا همراه سنگرنشينان بر خصم زبون بجنگم و اميدوارم كه شهادت مرا در بر گيرد و با شهادت و ايثار خون خود بتوانم اسلام را به پيروزى برسانم.
خداوندا من به تو پناه آوردهام و تو مرا ببخش و بيامرز گناهان مرا و تو اى آفريدگار جهان ما بنده توئيم و از تو میخواهم كه مرا در اين راه كه زائران حسين(علیه السلام) كه به سوى حرم حركت مىكنند، مرا جزء آنها قراربدهى.
بارى تو اى امام، اى پيشوا و رهبر، من تا آخرين قطره خون و تا آخرين لحظه عمرم و تا خون در بدن دارم و تا يك نفر از كفر جهانى روى زمين باشد، من به خود اجازه نمىدهم كه آرام بنشينم که تا كفر شرق و غرب به كشور اسلامى و آب و خاك اسلاميمان تجاوز كنند.
و تو اى امام، اى بت شكن زمان، من با خداى خود عهد بستهام و به نداى تو لبيك گفتهام و به پيش مىروم تا جزء حماسه آفرينان نهضت تو باشم. اى رهبر بزرگ و اى آيت خدا تا آنجا كه توانستم در راه خدا و پيروى از تو میكوشم و چنان مشت گره كرده و مقاومت مىكنم كه من هم جزء سربازان امام زمان تو باشم.
و اما به شما اى مردم روستاى عزيز و قهرمان و شهيدپرور دوسيران و خانواده گراميم، صحبتی دارم: آرى شما مردم روستاى شهيد پرور هر چند كوچكتر از آنم كه براى شما پيام بدهم و از شما ملت عزيز میخواهم كه هميشه يار و ياور امام باشيد و امام را تنها نگذاريد و رزمندگان اسلام را يارى كنيد و پشت جبههها را محكم نگه داريد و جبههها را خالى نگذاريد و اميد است كه اگر شهيد شدم خداوند مرا قبول كند.
انتهای متن/