بگریید، بر نوزاد شش ماههای که تشنه آسمانی شد

به گزارش نوید شاهد فارس، شهید «عوض صادقزاده» یکم تیر سال ۱۳۴۰ در شهرستان کازرون دیده به جهان گشود. دوران کودکی را گذراند و در هفت سالگی به مدرسه رفت. تحصیلات خود را تا مقطع کاردانی در رشته راه و ساختمان ادامه داد. وی مدتی در آموزش و پرورش مشغول به کار شد و پس از آن به عنوان مهندس و ناظر ساختمانی در شرکت گاز ولیعصر کنگان به کار پرداخت. سال ۱۳۶۲ با عشق و علاقه فراوان راهی جبهههای نبرد شد؛ آموزشهای نظامی را فرا گرفت و در قالب تخریبچی، تیرانداز ماهر، خدمه پدافند هوایی، غواص و هلیبرد در عملیاتهای مختلف شرکت کرد و سرانجام هشتم شهریور سال ۱۳۶۶ به شهادت رسید. پیکر پاکش در بهشت زهرای کازرون به خاک سپرده شد.
متن وصیت «۲» :
از همه شما که ندای مرا میشنويد چه که با من رابطه داشتهايد و يا که نداشتهايد شما را به خون حسين(علیه السلام) قسمتان میدهم که مرا حلال کنيد و دعا کنيد که غرق در گناهم و خدا از حق الناس نمیگذرد.
ای پدر و ای مادرم و ای امت اسلام مرا ببخشيد به خاطر اينکه در دوران زندگيم فرزند خوبی برای شما نبودم و نتوانستم زحمات شما را لااقل مقداری جبران کنم.
شما را به محمد و آل محمد(صل الله علیه و آله و سلم) قسم میدهم که دست از اين پير جماران اين ذريه زهرا و اين قلب تپنده جهان اسلام بر نداريد و او را ياری کنيد و هميشه چون گذشته گوش به فرامين الهی او باشيد که همانا پيروزی با شما میباشد تا اينکه اين انقلاب خونبار به انقلاب مهدی فاطمه متصل گردد.
دست به دعا برداريد اول دعا به جان پر برکت اين رهبر کنيد که خدايا عمرشان تا انقلاب مهدی طولانی بفرما و رزمندگان را فراموش نکنيد، اسرای در بند حزب بعث عراق و اين جانبازان، اين معلولين و مجروحين انقلاب و جنگ تحميلی که مردانه ايستادند و سلامتی خود را به اسلام هديه کردند.
مصیبتی که جهانی شد
برای فرج آقا امام زمان(علیه السلام) هم دعا کنيد، ای پدر و مادرم شايد با شنيدن خبر شهادت فرزندتان دلهای پاکتان داغدار شود و اشک گهر بارتان بر گونههای نورانيتان جاری شود، اما شما را وصيت میکنم به مصيبتهای مظلومانه سالار شهيدان حسين بن علی(علیه السلام) به آن زمانی که تمام يارانش غرقه در خون ديد و برادرش با دو دست بريده ديد، جوان ۲۸ سالهاش با سر شکافته، برادر زادهاش را غرقه در خون گلگلون، طفل شش ماههاش را عطشان و هدف تيرهای دشمن.
واقعاً هيچ مصيبتی در جهان بزرگتر از مصيبتی که بر امام حسين(علیه السلام) وارد شد، نيست با همه اين مصائب کسی هم نبود که به او تسليت بگويد و سر سلامتی دهد.
شما نه به اندازه امام حسين (علیه السلام) مصيبت ديدهايد و نه از او غريبتر هستيد، از شما پدر و مادر مهربانم میخواهم که در مرگ من بی صبری نکنيد و میخواهم که خودتان مرا دفن کنيد و ثابت کنيد که اگر سومين شهيد را هم دادهايد با عزمی محکمتر و قدمی استوارتر به جنگ ادامه میدهيد تا اين که پوزه ابرقدرتها را به زمين ماليد و يکی ديگر از فرزندتان را به جبهه میفرستيد تا اسلحه ديگر برادرش را بردارد و از اسلام دفاع کند.
ای پدر و ای مادر به خاطر تمام حقوقی که بر اين فرزندتان داريد طلب عفو و بخشش میکنم، بدين اميد که يکديگر را در قيامت پشت سر امام حسين (علیه السلام) ملاقات کنيم.
ای برادران پيام برادر شهيدتان را به گوش حق جويان جهان برسانيد که او عاشق حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و سرباز جان بر کف حضرت امام خمينی بود و در آن عشق و اين اطاعت به لقاء الله پيوست والسلام عليکم و رحمة الله و برکاته. ۲۳ اسفندماه ۱۳۶۲ بنده خدا عوض صادقزاد.
انتهای متن/