کد خبر : ۵۹۷۱۵۸
۱۳:۱۱

۱۴۰۴/۰۵/۱۱
شهید تفکری؛

«۱۶ ساله‌ای که شرطِ شرکت در تشییع جنازه‌اش را “حمایت از ولایت” گذاشت»

شهید «محمود تفکری» بسیجی ۱۶ساله‌ای که پیش از شهادت در وصیت نامه اش، به مادر سفارش کرد "اشک نریزد و به خواهرانش سفارش کرد زینب‌وار بایستند" و به تاریخ اثبات کرد نوجوانِ دیروزِ بافق، امروز الگوی جوانان انقلابی است. پایگاه اطلاع رسانی نوید شاهد یزد متن کامل وصیت نامه این شهید والامقام را منتشر می کند.


«۱۶ ساله‌ای که شرطِ شرکت در تشییع جنازه‌اش را “حمایت از ولایت” گذاشت»

به گزارش نوید شاهد یزد، شهید محمود تفکری بافقی 22 شهریور 1346 در شهرستان تهران به دنیا آمد. پدرش علی چراغ سازی می‌کرد و مادرش گلی نام داشت. تا اول راهنمایی تحصیل کرد. کمک راننده بود. با آغاز جنگ تحمیلی به عنوان بسیجیراهی جبهه های حق علیه باطل شد. سرانجام 12 مرداد 1362 با سمت تک‌تیرانداز در عین خوش توسط نیروهای عراقی بر اثر موج انفجار به شهادت رسید. پیکرش در گلزار شهدای امامزاده عبدالله شهرستان بافق به خاک سپرده شد. برادرش احمد نیز به شهادت رسیده است.

وصیت نامه:

«ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا" بل احیاء عند ربهم یرزقون.»

 با سلام و درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی و با سلام بر شما ای مردم شهید پرور و همیشه در صحنه بافق من محمود تفکری این وصیت نامه را برای شما می نویسم هر چند که کوچکتر از آن هستم که برای شما پیامی بدهم. اما برای تذکرچند کلمه ای می نویسم ای مردم هرگاه ممکن است مرگ گلویتان را بفشارد و پس چه بهتر که در میدان جهاد و شهادت باشید. برای جوانان مبادا که در رختخواب ذلت بمیرید.

«۱۶ ساله‌ای که شرطِ شرکت در تشییع جنازه‌اش را “حمایت از ولایت” گذاشت»

ای مردم و جوانان مبادا در غفلت بمیرید که علی در محراب عبادت شهید شد و مبادا در حال بی تفاوتی بمیرید که علی اکبر حسین در راه حسین و با هدف شهید شد. ای مادران مبادا از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگیری کنید که فردا در محضر خدا نمی توانید جواب زینب رابدهید. که تحمل 72 شهید را نمود.

 برادران استغفار و دعا را از یاد نبرید که بهترین درمانها برای تسکین دردهاست و همیشه بیاد خدا باشید و در راه او قدم بردارید و هرگز دشمنان بین شما تفرقه نیندازند و شما را از روحانیت متعهد جدا نکنند که اگر چنین کردند روز بدبختی مسلمانان و روز جشن ابر قدرتهاست پدر ومادر گرامی از اینکه زحمت کشیدید تا من را به اینجا رسانده اید. من آمدم در جبهه تا دین اسلام را یاری کنم و اگر من به درجه رفیع شهادت نائل گشتم نمی خواهم که برایم گریه و زاری کنید که دشمنان خوشحال می شوند. افتخار کنید که دومین فرزندتان را در راه خدا قربانی کرده اید و از خداوند می خواهم که صبر عظیمی به شما بدهد و از خدا می خواهم که اجر با برکتی به شما بدهد.

 خواهرم از اینکه بد رفتاری یا یک کاری کرده بود که به نظر شما و برای شما قابل توجه نبوده است میبخشید. برادرانم از شما می خواهم که راهم را ادامه بدهید و پشتیبان ولایت فقیه باشید و در نماز جمعه و راهپیمایی ها شرکت کنید و یک پیامی دیگر به خواهرانم دارم اگر من به درجه رفیع شهادت نائل آمدم صبر انقلابی را حفظ کنید. وامیدوارم که زینب گونه رفتار کنید و قوم خویشان را هم چنین بگوئید حلالم کنند و راهم را ادامه دهند و پشتیبان ولایت فقیه باشند و نمازجمعه و دعا برای امام یادتان نرود.

 پدر جان من در ماه مبارک رمضان 1362 که در شرکت کار میکردم 26 رزوه ام را خورده ام و مسئله اش را پرسیده ام باید جایش را برایم بگیرید و سه تای آن را کفاره اش را بدهید و فقط یک دانه از روزه ام را شده ام. پدر جان موظف هستید 2 برج نماز برایم بخوانید و موظف هستید که 50 تومان بابت نذر و 100 تومان بابت رد مظالم بر امامزاده عبدالله بافق بپردازید.

 و یک پیام دیگر به ملت ای: آنانی که پشتیبان ولایت فقیه نیستید راضی نیستم که به پشت سر جنازه ام بیایید. خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.

«۱۶ ساله‌ای که شرطِ شرکت در تشییع جنازه‌اش را “حمایت از ولایت” گذاشت»

 
 
 
 
منبع: نویدشاهد

گزارش خطا

ارسال نظر
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه