نقش بیبدیل رهبری در تقابل تاریخی ایران با صهیونیسم، سایهسار اقتدار است
به گزارش نوید شاهد زنجان، در میدان نبرد نابرابر تمدنها، ایران امروز به قلعهای تسخیرناپذیر تبدیل شده است؛ دژی استوار که هر سنگ بنایش را استراتژی هوشمندانه و ارادهی پولادین رهبری حکیمانه بر جای گذاشته است. بدون شک، نقش راهبردی و تعیینکنندهی رهبری نظام در شکلدهی به معماری اقتدار ملی ایران در برابر رژیم صهیونیستی، نقطهی عطفی در تاریخ مقاومت شرق است. از ژرفای استراتژی دفاعی تا بلندای دیپلماسی تهاجمی، از شعلههای مقاومت تا طوفان بازدارندگی، محور تمام این تحولات، بینش ژرف و رهنمودهای حیاتبخش رهبری است. این نوشتار، گذری است تحلیلی بر این نقش بیبدیل و تاریخساز.
معمار استراتژی بازدارندگی: از نظریه تا عمل
پایهریزی نظام دفاعی غیرقابل نفوذ
هیچ تحلیلگری نمیتواند منکر این واقعیت شود که سیر تحول توان دفاعی ایران در دو دههی اخیر، متأثر از یک فلسفهی راهبردی عمیق بوده است. تأکید بر خودکفایی در صنایع دفاعی، توسعهی توان موشکی و پهپادی و ایجاد شبکههای پیچیدهی دفاع سایبری، همگی زاییدهی آن نگاه بلندمدت و هوشمندانه است. امروز ایران نه به پشتوانهی ادعا، بلکه به اتکای واقعیتهای ملموس، به یکی از قدرتهای بازدارندهی منطقه تبدیل شده است؛ قدرتی که هرگونه تهدید را با محاسباتی سخت و پرهزینه برای دشمن همراه میکند.
طراح گفتمان مقاومت: از مرزهای ایران تا کرانههای مدیترانه
تبدیل مقاومت به یک مکتب زندهی جهانی
مکتب مقاومت امروز دیگر یک شعار نیست، یک پارادایم عملیاتی است که مرزهای جغرافیایی را درنوردیده است. محور مقاومت، از لبنان تا یمن، از عراق تا فلسطین، پرچمی را برافراشته که بر فراز آن، اصولی تغییرناپذیر نوشته شده است: نفی مذاکره، نفی سازش، نفی به رسمیتشناسی. این گفتمان، که روزی به عنوان یک آرمانگرایی افراطی تلقی میشد، امروز به استراتژی غالب بسیاری از نیروهای منطقه تبدیل شده است. نقش رهبری در زنده نگاه داشتن این شعله را نمیتوان نادیده گرفت؛ همان نقشی که مقاومت را از یک تاکتیک جنگی به یک استراتژی تمدنی ارتقا داد.
استاد جنگ نامتقارن: تبدیل نقاط ضعف به برگهای برنده
نوآوری در میدان نبرد نابرابر
در دورانی که دشمن از مزیت فناورانه و حمایتهای بینالمللی برخوردار بود، نیاز به بازتعریف مفاهیم قدرت احساس میشد. اینجا بود که نبوغ راهبردی به میدان آمد: تبدیل تهدید به فرصت، تبدیل محدودیت به ابتکار، پهپادهای مهندسیشده، موشکهای بالستیک هوشمند، جنگ الکترونیک پیشرفته و شبکههای اطلاعاتی غیرمتمرکز، همگی گواهی میدهند بر این مدعا که اقتدار، لزوماً زاییدهی ثروت نیست، بلکه فرزند خرد است. امروز رژیم صهیونیستی خوب میداند که با موجودیتی روبهروست که قواعد بازی را نه تنها یاد گرفته، بلکه دگرگون کرده است.
معمار وحدت استراتژیک: از فرقهگرایی تا امت واحده
درهم شکستن پروژهی تفرقهافکنی دشمن
یکی از بزرگترین دستاوردهای استراتژیک، تبدیل تهدید اختلافات مذهبی به فرصت وحدت منطقهای بوده است. در شرایطی که دشمن تمام تلاش خود را برای دامن زدن به تنشهای فرقهای به کار میبست، جهتگیری هوشمندانهای شکل گرفت که بر اشتراکات در برابر اختلافات تأکید میکرد. امروز محور مقاومت، سنی و شیعه را نه در مقابل هم، بلکه دوشادوش یکدیگر در خط مقدم نبرد با صهیونیسم قرار داده است. این تحول استراتژیک، معادلات امنیتی منطقه را به کلی دگرگون کرده است.
پیشبینِ تحولات منطقهای: از تحلیل تا پیشگویی
خواندن نقشهی راه آینده در آینهی حال
تاریخ ثابت کرده است که تحلیلهای راهبردی از تحولات منطقه، همواره جلوتر از زمان خود حرکت کردهاند. پیشبینی فروپاشی رژیمهای وابسته، تحلیل دقیق از ضعفهای ساختاری صهیونیسم و ترسیم نقشهی راه مقاومت، همگی حاکی از درکی عمیق از پویاییهای منطقه دارد. امروز که بسیاری از این پیشبینیها عینیت یافتهاند، جایگاه ایران به عنوان کانون تحلیلگر و پیشران مقاومت بیش از پیش تثبیت شده است.
از اقتدار دفاعی تا اقتدار تمدنی
امروز ایران در موقعیتی ایستاده است که نه تنها میتواند از خود دفاع کند، بلکه قادر است امنیت را به متحدان خود صادر نماید. این تحول استراتژیک که روزی رویایی دور به نظر میرسید، امروز به واقعیتی انکارناپذیر تبدیل شده است. در این مسیر طولانی، آنچه بیشتر از تجهیزات نظامی و توان اقتصادی اهمیت داشته، وجود نقشهی راهی روشن و رهبری دلسوز بوده است. اقتدار امروز ایران، محصول همین همت بلند و نگاه ژرف است؛ همتی که دشمن را به حیرت واداشته و دوستان را به امید بسته است. آینده از آن ملتی است که گذشته را فهمیده، حال را ساخته و فردا را طراحی میکند.
انتهای پیام/