نگارش تاریخ شفاهی، بازخوانی رنج و شکوه است/ «عقاب زاگرس» رویکردی تربیتی برای نسل نو دارد
يکشنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۱۹
مهراد رضاییفر، نویسنده «عقاب زاگرس» نشر شاهد، گفت: «عقاب زاگرس» روایتهای مستند و کمتر شنیدهشدهای از مقاومت مردم غرب کشور در برابر دشمن و ضدانقلاب به تصویر کشیده است.کرمانشاه در هر دو رخداد انقلاب و جنگ، سهم بزرگی داشته و من همیشه علاقه داشتم این واقعیتهای کمتر دیدهشده را مستند کرده و به نسل امروز منتقل کنم.

به گزارش خبرنگار نوید شاهد؛ در روزگاری که خاطرات حماسهسازان سالهای انقلاب و دفاع مقدس، بیش از همیشه نیازمند ثبت و بازخوانی هستند، نویسندگانی چون مهراد رضاییفر با دقت و تعهد، به گردآوری و روایت تاریخ شفاهی این روزها میپردازند. رضاییفر با بیش از دو دهه فعالیت در حوزه ادبیات پایداری، آثار متعددی در قالب زندگینامه مستند، داستانی و مصاحبههای عمیق نگاشته است. این گفتوگو، مروری بر دغدغهها، چالشها و تجربههای او در مسیر روایت تاریخ این سرزمین است. در ادامه گفتگوی خبرنگار نوید شاهد را با این نویسنده می خوانید.
لطفاً ابتدا خودتان را معرفی بفرمایید.
مهرداد رضاییفر هستم، متولد سال ۱۳۵۱ در کرمانشاه. تحصیلاتم در مقطع کارشناسی در رشتههای فلسفه و زبان و ادبیات انگلیسی بوده و در مقطع تحصیلات تکمیلی، روانشناسی خواندهام. از سال ۱۳۷۰ بهصورت تخصصی در حوزه نوشتن فعالیت دارم و کارم را از مطبوعات محلی آغاز کردم. در حوزههای شعر، داستان، ترجمه، نقد ادبی و تدریس نیز فعالیتهایی داشتهام.
چه زمانی به شکل جدی وارد حوزه ادبیات پایداری شدید؟
فعالیت جدیام در ادبیات پایداری از سال ۱۳۸۲ آغاز شد. تمرکز من بیشتر بر تاریخ شفاهی و زندگینامههای مستند داستانی است. از همان ابتدا تلاش کردم با نگاه ریشهای، شخصیتها و رخدادهای مهم این حوزه را مستند کنم.
از آثار منتشرشدهتان در این حوزه بفرمایید.
از جمله آثارم در این زمینه میتوان به ققنوس بیستون، زندگینامه شهید یحیی شمشادیان، ذبیح لرستان، شهید غلامرضا چاغروند، سیمرغ زاگرس، سرهنگ خلبان صفر پایخان، حماسه بازیدراز، امیر محمود بدری، عقاب زاگرس، تیمسار کیومرث حیدریان (نشر شاهد)، ببر در زنجیر، تیمسار کیومرث ویسی (نشر شاهد)، مرداد خونین، بررسی غائله نظامی پاوه و نقش پایگاه هوانیروز کرمانشاه (نشر شاهد) و آثاری چون روشنتر از خورشید، ماه در محاق، پ مثل پدر، جستوجو و چندین عنوان دیگر. اشاره کرد.
چه انگیزهای شما را به سمت نگارش درباره انقلاب و جنگ تحمیلی سوق داد؟
کرمانشاه در هر دو رخداد انقلاب و جنگ، سهم بزرگی داشته و سوژههای سرزمینی و شخصیتی فراوانی در آن وجود دارد. من همیشه علاقه داشتم این واقعیتهای کمتر دیدهشده را مستند کرده و به نسل امروز منتقل کنم. وظیفه خود میدانم صدای آن مردان و زنانی باشم که شاید روایتشان در هیاهوی تاریخ گم شود.
سوژههای آثار را چگونه انتخاب میکنید؟
ترکیبی از علاقه شخصی، پیشنهاد افراد یا سازمانها. برای مثال، کتابهای عقاب زاگرس و مرداد خونین به سفارش نشر شاهد نوشته شدند و در سال ۱۴۰۳ منتشر شدهاند.
دریاره کتاب عقاب زاگرس برایمان توضیح دهید.
این کتاب به زندگی نامه و خاطرات امیر خلبان کیومرث حیدریان، خلبان جنگنده ی اف ۴ ارتش جمهوری اسلامی ایران می پردازد. این کتاب از دسته کتاب هایی در حوزه ی تاریخ شفاهی ست که زندگی و حوادث زندگی آن شخص از اهمیت زیادی برخوردارند. عقاب زاگرس علاوه بر بیان خاطرات رویکردههای تربیتی برای نسل نویی دارد که دنبال الگو وقهرمان هستند. امیر خلبان کیومرث حیدریان در دو جنگ عراق و ایران حضور داشته است.از همرزمان خلبان های نام آور نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران است.
نگارش کتاب چه مدت زمان برد؟
برای تدوین این کتاب ۴۰ ساعت مصاحبه انجام شد که از ۳۰ ساعت آن استفاده گردید. به علت مشغله های گوناگون زندگی امیر حیدریان و ما کار گردآوری چند سال طول کشید.مصاحبه ها در شمال ایران، تهران و کرمانشاه انجام گرفتند، اسناد و عکس ها به متن مصاحبه افزوده شدند.شرح شکل گیری کتاب درمقدمه ی کتاب آمده است که آن را تکرار نمی کنم و دعوت می کنم خوانندگان با خواندن کتاب لذت کشف را با ماسهیم شوند.پرواز همیشه زیباست و پرواز خلبان های هواپیماهای جنگنده علاوه بر زیبایی سرشار شجاعت، ایثار و دقت است.خواندن کتاب عقاب زاگرس به ما نشان می دهد انسان اگر بخواهد بر مشکلات چیره می گردد. کتاب عقاب زاگرس درحین پرداختن به شجاعت های نبردهای هوایی از لطافت های خیره کننده ی مردمی پرده برمی دارد که دل در گروی قهرمانان شان دارد. جمعا کتاب عقاب زاگرس بازحمات نویسنده ی همراهم سرکار خانم سوسن محمدی آماده گردید و باهمت نشر شاهد در سال ۱۴۰۳ روانه ی بازار کتاب شد.جا دارد از زحمات سازمان بنیاد شهید و امور ایثارگران، نشر شاهد و همکاران شان سپاسگزاری کنم.

چالشهای شما در این مسیر چه بوده است؟
چالشها بسیارند. از نبود اسناد و آرشیوهای دقیق گرفته تا عدم دسترسی به خانوادهها و شاهدان عینی. اغلب بایگانیهای ادارات بهروز نیستند یا اطلاعات قابل استفاده ندارند. علاوه بر آن، بسیاری از افراد خاطرات را به خاطر نمیآورند یا در قید حیات نیستند. همچنین نبود حمایت مالی مناسب نیز یکی از مشکلات جدی ماست.
معمولاً نگارش یک کتاب در این حوزه چه مدت زمان نیاز دارد؟
نمیتوان زمان دقیقی مشخص کرد، اما بسته به حساسیت موضوع، دسترسی به منابع و شرایط تحقیق، ممکن است از ۴ ماه تا حتی ۸ سال طول بکشد. خود من با هر دو حالت مواجه بودهام.
در پایان اگر نکتهای باقی مانده، بفرمایید.
امیدوارم نگاه مسئولانهتری از سوی نهادها نسبت به حوزه تاریخ شفاهی و ادبیات پایداری شکل بگیرد. این حوزه، حافظ حافظه ملی ماست و باید با حساسیت و دقت حفظ و منتقل شود.
انتهای پیام/
نظر شما